نهمین جلسه از دوره بیست و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی باباطاهر همدان با استادی راهنما محترم مسافر صمد، نگهبانی مسافر شاهپور و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ١٧:٠٠ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صمد هستم یک مسافر
خدای خود را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم، از راهنمای سفر اولم آقای کلهر، سفر دوم آقای علی بخشی و ویلیام آقای کرمی تشکر میکنم و تا عمر دارم سعی میکنم که فراموش نکنم من را از چه تاریکی بیرون آوردند.
در مورد وادی دوازدهم در آخر امر امر اول اجرا میشود؛ طی دو جلسه گذشته دوستان، گفتنیها را گفتند و من هم به اندازه درک خودم چند کلمهای در مورد این وادی صحبت میکنم. در وادی میگوید که زمانی روشنایی آبستن تاریکی بود، باز هم میگویم دوستان عزیز، تاریکی از دل روشنایی بیرون میآید این نیست که اگر ما یک کمی به حال خوب رسیدیم، یک کمی حالمان خوب شده است، لذا فکر کنیم که خبری است و روز اول خودمان را فراموش کنیم، چرا که اگر فراموش کنیم طرز رفتارمان با یک تازه وارد تغییر خواهد کرد و وقتی من باعث شوم یک تازه وارد از اینجا برود مطمئناً حال خرابی این موضوع به خود من برمیگردد.
در ادامه در وادی دوازدهم این موضوع مطرح میشود که میدانم آنچه را که شما نمیدانید، وقتی که به خداوند میگویند چرا این انسان را خلق کردهاید میفرمایند: میدانم آنچه را که شما نمیدانید و آن چیزی است که ما مصرف کنندگان بایستی به آن رسیده باشیم خصوصاً کسانی که درمان شدهاند. خداوند به انسان قدرت اختیار داد، خداوند اگر تنها ستایش را میخواست فرشتگان او را ستایش میکردند، به انسان اختیار داد تا با اختیار او را ستایش کنند و این است که لذت بخش است. ما هم در کنگره همین کار را انجام میدهیم ما به رهجو اختیار میدهیم (منظورم از ما، من یا شخص خاصی نیست و منظورم کنگره و متد درمان کنگره است) به رهجو دارویش را میدهیم و زمانی که این شخص به درمان رسید، واقعا درمانش لذت بخش میشود و این آن چیزی است که ما میخواهیم.
وقتی چیزی نباشد مصرف کننده و معتاد نمیتواند چیزی بکشد یا مصرف کند به این صورت که شخص ۱۰ روز ۲۰ روز یا یک ماه در کمپ و اردوگاه میخوابد و قطع مصرف میکند، وقتی چیزی وجود ندارد چه چیزی را مصرف کند؟ به اشتباه میگوید که حال من خوب شد ولی به محض اینکه در متن جامعه قرار میگیرد متوجه میشویم که به درمان نرسیده است چون آن تعادل مد نظر در شخص نیست و وجود ندارد. زمانی که ما با قدرت اختیار درمان خود را کامل کردهایم و زمانی که مواد مخدر در دسترسمان بوده است و مصرف نکردهایم این است که ارزشمند است.
در ادامه وادی دوازدهم میگوید: که با متراکم ساختن امواج فضا به دنیا آمد و با چرخش فضا زمان به وجود آمد، معجزه زمان که صحبت اصلی این وادی است چیزی است که ما قبل از کنگره ۶۰ در مورد درمان اعتیاد هیچگاه رعایت نمیکردیم، مدام میگفتیم که یک قرص، یک آمپول و یک چیزی باشد که من یک بار بخورم و یا تزریق کنم و حالم خوب شود، که من بارها در لژیون گفتهام؛ اگر قرار بود که چنین چیزی وجود داشته باشد که دیگر کسی نمیآمد تا به درمان برسد یا ترک کند. میرفت مصرف میکرد و هر وقت که دوست داشت یک قرص میخورد یا یک آمپول میزد و تمام.
چرا ما به این معجزه زمان اعتقاد نداشتیم؟ در نوشتارها داریم که بهترین راه کوتاهترین راه نیست، معجزه زمان این مطلب را به ما خاطرنشان میکند. در صحبتهای چهارشنبه جناب مهندس هم به این موضوع اشاره شده است که هر وقت شما توانستید سه ماهه یک نوزاد را به دنیا بیاورید و سالم باشد (نه اینکه نقص عضو داشته باشد)، در آن صورت میتوانیم بگوییم که اعتیاد هم ۱۰ روزه،۲۰ روزه و یا چند روزه به درمان میرسد. در ادامه من صمد به درمان اعتیاد رسیدم، باز هم با اینکه در کنگره هستم و خدمتهای گوناگون انجام میدهم این معجزه زمان را فراموش میکنم. در مورد اعتیاد کاملاً مطلع هستم و قادرم برای هر کسی که در کنگره وارد میشود این موضوع را توضیح دهم که بایستی حداقل ۱۰ ماه صبر کند ولی آیا برای اضافه وزن هم به این موضوع باور دارم؟ آیا برای مشکلاتی که در منزل با همسرم دارم این موضوع را میدانم؟ در حل مشکلاتی که با بچهام دارم آیا به این موضوع باور دارم؟ آیا واقعا به زمان اعتقاد دارم؟ یا اینکه وقتی به مسائل مالی که میرسم انتظار دارم یک شبه پولدار شوم؟
مشکلاتی که سالها به واسطه اعتیاد در خانه و خانواده به وجود آوردم، آسیبهایی که به همسر و فرزندانم وارد کردم، آیا میخواهم یک شبه همه اینها را درک کنم و حل نمایم؟ تمامی این موارد معجزه زمان را میطلبد. دوستان باید در این موارد ما بیشتر مراقب باشیم، در مورد روش DST، همه چیز را میدانیم و اینجا هم برایمان توضیح میدهند ولی در مورد مسائل زندگی خود هم باید این معجزه زمان را در نظر بگیریم که من یک شبه انتظار نداشته باشم با وجود همه کارهای ضد ارزشی که انجام دادهام جامعه از من چشم پوشی کند و من را یک علیه سلام بداند و بپذیرد.
مسلم است که نمیپذیرد و در ابتدا بایستی برادری خود را ثابت کنیم سپس ادعای ارث و میراث داشته باشیم و این مطلب زمان بر است و این نیست که بگویم من یک یا دو سال است که درمان شدهام، چرا جامعه من را نپذیرفته است؟ خب جامعه هنوز نمیداند که کنگره کجاست! شما بایستی با استفاده از معجزه زمان به جامعه اثبات کنید که در درمان اعتیاد ثابت قدم بودهاید، یک مکانی وجود دارد که همه مصرف کنندگان و دیگران، آنجا به درمان میرسند.
در پایان در مورد درختکاری که پیام وادی دوازدهم است، درختکاری همدان که بعد از عید نوروز خواهد بود و کسانی که به درمان رسیدند و خواهند رسید بایستی یک اصله درخت بکارند و این درخت رهایی آنها باشد، علاوه بر کاشتن درخت بایستی رسیدگی و آبیاری هم بکنند. سال قبل مسئولیت پروژه درختکاری شعبه بر عهده آقا جلال بود و همینجا از زحمات ایشان قدردانی میکنم و کمال تشکر را دارم و برای امسال هم امیدوارم همین رویه ادامه داشته باشد و اگر به هر دلیلی درخت رهایی هر کسی خشک شد در سال بعد موظف هستیم که دو اصل درخت بکاریم و هر دو را آبیاری و رسیدگی کنیم. انشاالله همه به رهایی برسیم تا بتوانیم درخت رهایی خودمان را بکاریم. ممنون که به حرفهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر میثم ( لژیون ششم )
عکس: مسافر مرتضی ( لژیون سوم )
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
203