هشتمین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارکیده کرمان، با استادی راهنما همسفر سولماز، نگهبانی راهنما همسفر زهرا و دبیری همسفر حدیث، با دستور جلسه《هفته همسفر》روز چهارشنبه ۱۹ دی ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان سولماز هستم همسفر
این روز زیبا را به اولین همسفران کنگره 60، خانم آنی بزرگ، استاد امین، خانم شانی، خانم کماندار، اسیستانت همسفران گروه خانمهای مسافر خانم فاطمه، خانم زهرا راهنمای همسفران نمایندگی ارکیده کرمان و همچنین همه مسافران و همسفران عزیز تبریک میگویم.
دستور جلسه این هفته در مورد همسفر است. آقای مهندس این دستور جلسه را جزو دستور جلسات سالانه قرار دادهاند، چراکه ایشان میخواهند اهمیت همسفران را به ما یادآور شوند. یک انسان زمانی میتواند رشد کند که آموزش و آگاهی لازم را در تمام ابعاد کسب نماید و تکبعدی نباشد. برای مثال فردی ممکن است فقط تحصیلات بالایی داشته باشد، ولی ازدواج نکند، یا فردی بیسواد، اما ازدواج کرده باشد، یا حتی ممکن است شخصی مربی ورزش قوی و قدرتمندی باشد، اما در هیچ زمینه دیگری دانایی کسب نکند. به این افراد که در یک بعد رشد کردهاند، تکبعدی میگویند.
یک شعبه هم از این موضوع مستثنی نمیباشد، زیرا در شعبهای که همسفران بخواهند در کنار مسافران خود رشد کنند، منوط به ارتباط متقابل و همکاری مسافران است. در این زمینه خصوصا در این نمایندگی، بر همه ما واجب است که فقط در یک بعد حرکت نکنیم. همانگونه که درخت اگر فقط یک شاخه داشته باشد و همان شاخه رشد کند، درخت محکمی نخواهد بود و با هر وزش باد یا طوفانی به زمین میافتد. به گفته استاد امین برای اینکه ببینیم یک شعبه چقدر رشد کرده و قوی پیش میرود، لازم است به عملکرد همسفران آن شعبه بنگریم و اینکه آن شعبه چند همسفر دارد یا چند همسفر سفر دوم و پای کار دارد که قوی حرکت میکنند، این اهمیت موضوع را نشان میدهد.
در مورد همسفران چیزی که وجود دارد؛ در هستی هر چیزی بر اساس حس شکل میگیرد، این یکی از آموزشهایی است که ما در کنگره آموختهایم. اگر بخواهیم بدانیم چرا همسفران حسشان بههمریخته است، آقای مهندس مثالی را برای ما بیان میکنند؛ مسافر مانند شخصی است که در حال رانندگی میباشد و همسفر در کنار او نشسته، مسافر وقتی نشئه است یکجور و زمانی که خمار باشد جور دیگری رانندگی میکند، همسفر هر لحظه احتمال میدهد که اتفاق ناگواری رخ دهد و ترس، اضطراب، یاس و ناامیدی را با تمام وجود حس میکند.
حال این همسفر در هر گروه سنی میتواند باشد، از کودک یک ساله تا فرد شصت ساله، فرقی نمیکند. اینگونه نیست که اگر همسفری محصل یا در دوره بلوغ بوده، برای مسافرش کار خاصی نمیکند، پس یک همسفر محسوب نمیشود. نه! او آسیب دیده و شاید اصلا خودش هم متوجه آسیبهایی که به او وارد شده نباشد و یا از بیان آن عاجز باشد. برای مثال وقتی به مدرسه میرود از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیست و نمیتواند از حق و حقوق خود دفاع کند، یا جایی که لازم باشد نمیتواند حرف و کلام خود را بر زبان آورد.
اینها مواردی است که من نیز در سالهای ۶۸-۶۹ تجربه کرده بودم، زمانی که مادرم درگیر اعتیاد شده بود، در دوره نوجوانی و بلوغ بودم و دائما ترس این را داشتم که اگر خانوادهای به عنوان خواستگار بخواهند به منزل ما بیایند و از مصرفکنندگی مادرم مطلع شوند چه اتفاقی میافتد؟ احساس حقارت، ترس، ناامیدی و ... باعث شده بود تا هیچ امیدی به زندگی یا اینکه بخواهم در جامعه کاری انجام دهم نداشته باشم. ولی در نهایت توسط آموزشهای کنگره تمام آن چیزهایی که از من گرفته شده بود، با کمک مسافرم به من برگردانده شد. زیرا کنگره همسفر را بدون حضور مسافر نمیپذیرد.
نکته مهم ماجرا این است که ما همسفران قدردان مسافرانمان هستیم، استاد امین تعبیر جالبی دارند و میگویند؛ وقتی همسفر خوب در کنار مسافر خوب قرار میگیرد، نتیجه سفر عالی و شگفتانگیز میشود. وقتی همسفر بد در کنار مسافر خوب قرار میگیرد، سفر سخت ولی موفقیتآمیز میشود، ولی وقتی همسفر خوب در کنار یک مسافر بد قرار میگیرد، سفر سخت بوده و چالشهای فراوانی دارد، ولی باز احتمال موفقیت وجود دارد. اما اگر همسفر بد و مسافر هم بد باشند، تکلیف معلوم است! تا این حد میتواند نقش همسفر در درمان مهم باشد.
در ابتدا همسفر به خاطر مسافرش به کنگره میآید، ولی در ادامه متوجه میشود که آموزشها به خاطر خودش است. چیزی که در کنگره آموختهام، این است که میگویند همسفران کار خودشان را بکنند، مسافرشان را رها کنند و مشغول باز کردن گرههای خودشان باشند.
در اینجا روی سخنم با همسفران است؛ ما دو گره روی هم داریم، گره بالایی مختص همسفر و گره زیرین مختص مسافر است، ولی ما مرتب دست میاندازیم و گره زیرین را میکشیم، و با این کار گره بالایی محکمتر میشود، چراکه اول باید گره بالایی باز شود.
شاید برخی از شما مسافران، همسفرانتان را با خود نیاورده باشید، در این صورت گره خودتان را باز میکنید، اما مشکل حل نمیشود. باید همسفرتان به کنگره بیاید تا همگام با شما حس خوب، آگاهی و دانایی به دست بیاورد و بتواند از این گذرگاه عبور کند. پس باید متوجه اهمیت مقوله همسفران باشیم و نادیده نگیریم.
موضوع دیگری که میخواستم به آن اشاره کنم، این است که مسافران باید در جهت جبران خسارت حرکت کنند. نسیان به معنای فراموشی و یکی از اضلاع مثلث تاریکی است، که باید حواسمان به آن باشد. نباید فراموش کنیم کسانی را که در حق ما فداکاریها، گذشت ها و بخشندگیهایی کردند و باید قدردان آنها باشیم.
نکته خیلی مهم در مورد همسفران این شعبه، خصوصا کسانی که در رده سنی پایینی هستند، این است که مسئولیتپذیری را بیاموزند، طلبکار، متوقع و زیادهخواه نبوده و باری بر دوش مسافرشان نگذارند، و حواسشان به این موضوع باشد تا بتوانند وادی چهارم را که مسئولیتپذیری است کاربردی کنند.
تایپ: همسفر حدیث م لژیون سوم- نمایندگی ارکیده کرمان
ویرایش: همسفر حکیمه لژیون سوم- نمایندگی ارکیده کرمان
بازبینی: مسافر فرزانه لژیون چهارم- نمایندگی ارکیده کرمان
ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
135