جلسهی نهم از دورهی شصت ونهم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای مسافر حسین، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسهی «خانمهای مسافر» پنجشنبه 20 دی ١۴٠٣ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر
امروز جلسه به دو قسمت تقسیم میشود که یکی اولین سال رهایی مسافر حسین است، من هر رهجویی که وارد لژیون میشود به چشم یک راهنما به آن نگاه میکنم، چرا که مطلبی از او یاد میگیرم و من از حسین خیلی چیزها یاد گرفتم، او فردی با قلب بزرگ و مهربان، بخشنده و خیّر، انشالا یک جشن خوبی در کنار هم میگیریم، قسمت دوم دستور جلسه هفتگی که خانمهای مسافر است، آموزشهای کنگره را هرکس در حد و توان خود و با حس خود به دیگران منتقل میکند، من دو کلمه در کنگره یاد گرفتهام: باخت و شناخت، یعنی ما جایی که میبازیم چیزی یاد میگیریم، کسی که شناخت دارد دیگر نمیبازد، کسی که میبازد در واقع هنوز شناخت کافی پیدا نکرده است، اما من میخواهم با بیانی از حضرت مولانا به دستور جلسه بپردازم که میفرماید: زن در تعالی آنقدر به خداوند نزدیک است که از او بعنوان خالق یاد میکنم نه مخلوق، مطلب دیگر اینکه چرا تمامی عارفان ما مرد هستند و عارف زن نداریم؟
چون خداوند عشق را از بدو تولد در وجود زنان نهادینه کرده است، همان عشق است که مادر تا صبح بیدار میماند و تمام حواسش به فرزند نوزادش است تا مشکلی برایش پیش نیاد و یا گرسنه نماند، یعنی تمام عشق و عرفان در وجودشان نهادینه شده است، همه شاهکارها در وجود این خلقت هست، همان لالایی که برای فرزندش میخواند بهترین موسیقی خلقت است، اما گاهی همین شاهکار خلقت گرفتار بند اهریمن میشود، استاد امین در سیدی آفت میگویند: درختی را آفت میگیرد که پر بار است و این آفت برای درخت و باغ چقدر گران تمام میشود، اما تا کنون کسی این جرات را نداشته است به خانومی که مصرف کننده بوده بگوید بیا برای درمان به مرکزی مراجعه کن اما آقای مهندس این کار را به انجام رساندند و پیام درمان اعتیاد را به خانمهای مصرف کننده دادند و مورد استقبال قرار گرفتند، آقای مهندس با این جمله که طلا را به آتش هم بیاندازی باز هم طلاست یعنی هیچ ارزشی از ارزش زن کم نمیشود، یعنی به طلا تشبیه کردهاند، در تابلوی کنگره ۶۰ نوشته شده است جمعیت احیای انسانی، یعنی درمان برای تمامی افراد چه خانم و چه آقا، امیدوارم بتوانیم پیام درمان اعتیاد کنگره ۶۰ را به گوش تمامی مصرف کنندگان خانم برسانیم. ممنونم از توجه شما عزیزان.
برگزاری جشن تولد یک سال رهایی مسافر حسین از لژیون پانزدهم با راهنمایی و استادی راهنمای محترم حسین آقا
آرزوی مسافرحسین:
آرزویم این است که همهی سفر اولیها به درمان و رهایی برسند.
سخنان مسافر حسین:
سلام دوستان حسین هستم مسافر: اولین روزی که من وارد کنگره شدم چون آشنایی کافی با کنگره نداشتم برایم بسیار گنگ و سخت بود و به زور در جلسه حضور داشتم، تا اینکه رفته رفته راه برایم نمایان شد و به کمک راهنمای خوبم حسین آقا به رهایی رسیدم و قسمت شد در کنگره بمانم و خدمتگزار شوم، شخصی که در کنگره خدمتگزار می شود به مراتب حال خوش بیشتری نسبت به کسی که خدمتگزار نیست دارد، لذتی که بعد از رهایی دارم این است که دیگر با خود مواد مخدر حمل نمی کنم که مبادا خمار بمانم و یا اینکه با دیدن ماشین نیروانتظامی دچار استرس و اضطراب و ترس نمی شوم، مورد دیگر اینکه دیگر بابت مسافرت رفتن نگرانی ندارم که چگونه و کجا مواد مصرف کنم که خمار نمانم و یا اینکه بدلیل مناسب نبودن شرایط مصرفم مسافرت را کنسل کنم و خانواده را ناراحت کنم، طعم دیگر رهایی این است که نقطه تحمل من را بالا برده است. از همه عزیزان کمال تشکر را دارم.
عکاس: مسافر مهدی
صدابردار: مسافر مجید
تایپ: مسافر مرتضی
ثبت: مسافر هوشنگ
- تعداد بازدید از این مطلب :
339