English Version
This Site Is Available In English

در خردسالی و نوجوانی حتی به ذهنمان خطور هم نمی‌کند که پدر شاید اشتباهی انجام بدهد

در خردسالی و نوجوانی حتی به ذهنمان خطور هم نمی‌کند که پدر شاید اشتباهی انجام بدهد

نهمین جلسه از دور نهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضا مشهد به استادی همسفر علی، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر امیر با دستورجلسه " همسفر " پنج شنبه 13 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان علی هستم یک همسفر

خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار دارم، تشکر می‌کنم از ایجنت محترم، لژیون خدمتگزار و نگهبان عزیز که به من اجازه خدمتگزاری دادند.
هفته همسفر است و قرار بود امروز جشن باشد ولی به دلایلی کنسل شد و توفیق بزرگی نصیب من شد که استادی این جلسه را بر عهده بگیرم و این باعث افتخار است.
اگر بخواهم از گروه همسفرها چه آقا و چه خانم تعریف کنم، این از اهمیت هفته همسفر است که همه جشن‌ها و مراسمات سه جلسه از آن صحبت می‌شود ولی هفته همسفر استثنائا ۴ جلسه شد و یک حسنی شد برای همسفرها و مسافرها که اگر امروز نتوانستی همسفرت را بیاوری یک جلسه دیگر فرصت داری که این کار را انجام بدهی، فرصت برای قدردانی هست و دلیل این قدردانی پیام استاد امین است که می‌فرمایند؛ اندوهی که قلب‌ها را در خود محبوس نگه‌داشته اکنون خود مغلوب قلب‌های انسان‌هایی گشته است که از خودشان گذشته‌اند و بخشیده‌اند، کسی که قبول کرده و الان در کنگره به‌عنوان همسفر حضور دارد یعنی من مسافر را با همه خرابکاری‌هایم بخشیده که امروز قبول کرده در کنگره همراه من باشد.
به‌واسطه راهنمای تازه واردینی که هستم و اجازه خدمت به من داده‌شده خیلی‌ها به من گفتند؛ من به همسفرم گفتم ولی همسفر من نمی‌آید، من می‌گویم باید به آن همسفر هم حق داد چون الحق و الانصاف خرابکاری و تخریب زیاد بوده، این تخریب‌ها باید آرام‌آرام با رفتار ما و جهان‌بینی تغییر کند که همسفر دیگر درگیر حرف‌هایی که به او می‌زدی و تبلیغاتی که از کنگره آمدنت می‌کنی نباشد و تغییر رفتار شما باعث جذب ایشان به کنگره شود، اگر آن پرخاشگری که با همسر و با فرزند خودم در خانه داشتم تغییر کند آن موقع اصلاً نیازی نیست من حرفی بزنم، خودش می‌پرسد؛ کجا می‌روی که این‌قدر تغییر کردی؟ همان‌طور که خیلی از مسافرها می‌گویند همسفر من بعد از یک مدت از من می‌پرسد؛ بابا کجا می‌روی که این‌قدر تغییر کردی.
یادم می‌آید سال ۹۱ که پدرم در حال سفر بود به ما درباره کنگره گفت و من که اصلاً نمی‌دانستم پدرم مصرف‌کننده است وقتی تعریف می‌کرد من در آن سن ۱۱ و ۱۲ سالگی خیلی تصویر زیبایی در ذهنم شکل گرفت و کنجکاو شدم و از او خواستم که من را حداقل یک جلسه با خود ببرد.
می‌خواهم از اهمیت و تصویری که یک پدر در ذهن فرزند دارد صحبت کنم، به نظر من پدر برای فرزندش خدای روی زمین است در خردسالی و نوجوانی حتی به ذهنمان خطور هم نمی‌کند که پدر شاید اشتباهی انجام بدهد.
در آن زمان حالا به هر دلایلی ما از پدر و مادر خودمان کتک زیاد می‌خوردیم و در مدرسه و فامیل هر کس من را می‌دید و آثار زخم‌هایم را می‌دیدند می‌گفتند؛ چه پدر ظالمی داری و من می‌گفتم نه..... پدر من حتماً صلاح دانسته که من را کتک زده الکی که کتک نمی‌زند پدر من حتی دروغ نمی‌گوید، این تصویر یک پدر در ذهن فرزند است.
شما به‌عنوان مسافر شاید با خودت فکر کنی که من خیلی خرابکاری کردم ولی نه... تو برای فرزندت پادشاهی.
پس حالا که حال من مسافر دارد بهبود می‌یابد، همسفر هم حقش است که بیاید و به حال خوب برسد، وظیفه من مسافر است که پیام کنگره را به او برسانم، بعد از کنگره که به منزل می‌روم از حال خوبم در کنگره که به دست آورده‌ام برایشان صحبت کنم ولی تصمیم با خود اوست که بیاید یا نیاید.
خانه ما الآن از حرف‌های کنگره پر است، دو سال سرباز بودم اصلاً کنگره نمی‌توانستم بیایم ولی کامل در جریان مراسمات و جشن‌های کنگره بودم، اگر پیش همسرم می‌رفتم صحبت از کنگره بود، پیش پدر مادرم می‌رفتم صحبت از کنگره بود و این چقدر خوب و لذت‌بخش است.
خیلی‌ها می‌گویند ما تلاش می‌کنیم ولی همسفران ما را همراهی نمی‌کنند.
یک هفته دیگر تا جشن داریم، خیلی خوب است که دعوتتان کنند به‌جایی که به شما یک پاکت و یک گل بدهند و از شما بابت حضورتان تشکر هم بکنند.
یک‌جمله‌ای هست، کوتاه‌ترین جمله عاشقانه دنیا "دوستت دارم" این جمله را یاد بگیریم و به همسفران خود بگوییم، همسفر فرزندم باشد یا همسرم، خواهرم باشد یا برادرم، فرقی نمی‌کند "دوستت دارم" خیلی جمله زیبا و خوشگلی است.
بعضیا می‌گویند؛ نه آقا ما اگر این جمله را بگوییم پررو می‌شوند نه... وادی چهاردهم به ما چه می‌گوید؛ عشق و محبت.
هیچ‌کس از طریق عشق پرخاشگر نشده است، کسی که به او عشق بورزی و به او محبت کنی از دست شما دلخور نمی‌شود، پررو نمی‌شود، هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها نمی‌افتد.
چون خانم‌ها بسیار احساسات قدرتمندی دارند، خیلی دوست دارم امروز مسافرها مخصوصاً راهنمایان محترم که برای ما الگو هستند به همسرانشان این جمله را بگویند، حتی شاید اولین مشارکت را هم به پدر خودم بدهم که این جمله را بگوید، منظور من این است که آماده باشد.
این جمله دوستت دارم را به همسران و فرزندان خود بگویید و تأثیر شگفت‌انگیز متقابل آن را که حال خوب است پس بگیرید.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

تایپ: مسافر جواد لژیون سوم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر علی‌اکبر لژیون نهم
تائید خبر: مسافر داوود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر محسن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .