English Version
This Site Is Available In English

هر یک از ما سفر مخصوص به خود را داریم و نباید در مسیر سفر دیگری دخالت کنیم

هر یک از ما سفر مخصوص به خود را داریم و نباید در مسیر سفر دیگری دخالت کنیم

اولین جلسه از دوره‌ی اول سری جشن‌های خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی غزالی مشهد با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر مهدی، نگهبانی همسفر الیاس و دبیری همسفر مهدی با دستور جلسه «هفته همسفر» 11 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱7:00 آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک همسفر؛ خداوند را شاکرم که فرصت حضور در بین شما عزیزان بامحبت و عشق را داد تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. از ایجنت و لژیون مرزبانی که ما را دعوت کردند و میزبان خوبی بودند تشکر می‌کنم.
همسفر کیست؟ در کنگره 60 هر مسافر سه سفر در پیش دارد: سفر اول از مصرف مواد مخدر تا قطع آن، سفر دوم از قطع مواد تا رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به خالق خود. به نظر من همسفر کسی است که مسافر را در این سفر همراهی کند. در قوانین کنگره 60 دو نکته مهم را می‌خوانیم؛ اول اینکه واژه همسفر  به کسی اطلاق می‌گردد که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره 60 تلاش می‌نماید؛ نکته دوم اینکه خط‌مشی کنگره 60 بر اساس آموزش، پیشگیری، مهار و درمان اعتیاد و نیز اصل جاذبه است. هنگامی که یک مصرف‌کننده وارد کنگره می‌شود اولین مرحله، پیشگیری و مهار اعتیاد است، اما برای همسفران این مرحله وجود ندارد؛ زیرا مصرف‌کننده نیستند. به نظر من هر کسی که وارد کنگره می‌شود مشکلی دارد؛ زیرا اگر من در خودم مشکلی نمی‌دیدم به کنگره نمی‌آمدم.
چرا باید مسافران همسفر داشته باشند؟ وقتی من به خانواده خودم نگاه می‌کنم می‌بینم که پیش از ورود به کنگره به دلیل عدم آگاهی نسبت به صورت‌مسئله اعتیاد، نمی‌توانستیم به مسافر خویش کمک کنیم به دلیل همین ناآگاهی اوایل ورود به کنگره 60 در پی آن بودم که به مسافرم کمک کنم تا سریع‌تر به درمان برسد. پس از گذشت مدتی و گرفتن آموزش متوجه شدم که هر یک از ما سفر مخصوص به خود را داریم و نباید در مسیر سفر دیگری دخالت کنیم.

من با آموزش‌هایی که در سفر اولم دریافت کردم خصوصاً به‌وسیله آموزش‌های جهان‌بینی، با ایرادات خود آشنا شده و درصدد رفع آنها برآمدم؛ به طور مثال از آنتی‌ایکس‌هایی که مصرف می‌کردم جدا شدم و به صورت خودکار، از جمع اطرافیانی که به همراه آنان آنتی ایکس مصرف می‌کردم کناره گرفتم. من پیش از ورود به کنگره گمان می‌کردم که حال خوش و نهایت لذت صرفاً مصرف چند پیک مشروب و یا چند دود سیگار است؛ اما هنگامی که وارد کنگره 60 شدم لذت نشئگی را بدون مصرف هیچ‌گونه مخدری حس کردم.
وقتی من ورزش می‌کنم فعالیت سیستم ایکس و ترشح مواد شبه افیونی را در بدنم احساس می‌کنم به حدی که اگر بگویند قله اورست را فتح کن می‌روم! زمانی اگر کسی به من این‌جور حرف‌ها را می‌گفت مسخره می‌کردم؛ اما اکنون آنها را با تمام وجود حس می‌کنم.
در پایان از کنگره که زندگی دوباره را به من عطا کرد ممنونم و خداوند را شاکرم که می‌توانم در کنار شما عزیزان باشم و حال خوش را تجربه کنم. از اینکه با سکوت خویش به حرف‌های من گوش کردید سپاسگزارم.

پیاده‌سازی و نگارش: مسافر اصغر از لژیون ششم
ویرایش و ارسال: مسافر آرش از لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .