English Version
This Site Is Available In English

در گنکره بر مبنای الگو کار می‌کنیم.

در گنکره بر مبنای الگو کار می‌کنیم.

به طور کلی در سیستم حیات ما انسان‌ها دو نیرو حاکم است‌ و این دو یعنی نیروی مثبت و منفی همیشه بوده و هستند. مانند روشنایی و تاریکی که اگر تاریکی نبود، معنای روشنایی را درک نمی‌کردیم. انسان هر چیزی را بر مبنای ضد آن تشخیص می‌دهد. یکی از دلایلی که ذات خداوند را نمی‌توانیم درست درک کنیم همین است که ضد آن وجود ندارد. اگر ضد خداوند البته در ذات او، نه در صفات خداوند وجود داشت، بهتر درک می‌کردیم. گاهی می‌گویند شیطان ضد خداوند است. اما اینگونه نیست. شیطان مخلوق خداوند است که از فرمان خارج شده است و در مقابل و اندازه‌ی خداوند نیست. نیروی مثبت و منفی قابل حذف نیستند و دائماً با هم درگیر هستند‌‌. دانایان در پی ساختن و آباد کردن هستند، ولی نادانان در حال تخریب هستند. در پرتوی این‌ دو نیرو انسان ساخته می‌شود.
رسانه در سطح جهانی می‌تواند خبرها را مهندسی کند و تغییر دهد. حتی سیاه را سفید جلوه دهد و آن را القا کند. انسان در پرتوی سختی ها ساخته و قوی می‌شود. برای مثال در طبیعت در پرتو وجود شیر و پلنگ شکارچی است که آهو و گوزن و ... همیشه سرحال و آماده‌ی فرار هستند.
عقاب موجودی عجیب و بسیار نیرومند است و خانه‌ی خود را در عقبه به معنای بالای کوه‌ها و گذرگاه‌های سخت بنا می‌کند و به همین علت عقاب نامیده می‌شود. خانه‌ی عقاب در آن‌جا به‌راحتی قابل دسترس نیست. ولی لانه‌ی سایر حیوانات روی زمین و در معرض خطر است. مثلاً لانه‌ی مورچه که با یک استکان آب خراب می‌شود.
در مورد انسان نیز باید دید خانه و ساختمان زندگی خود که منظور شخصیت و ذات او است، را کجا و بر چه مبنایی بنا کرده است؟! آیا وجودی مستحکم و یا قلعه‌ی محکمی اطراف او است که هر کسی نمی‌تواند وارد شود؟!
عقاب به دلیل تمرین‌های خود خیلی نیرومند است و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد و سنبل قدرت است. حال انسان باید ببیند در کدام جایگاه قرار دارد؟ جایگاه عقاب یا مرغ خانگی و یا پرستو و ... کدام یک؟!!
قرآن منبعی قوی برای استناد است. زیرا که بسیاری از پیش‌بینی‌های علمی آن در حال حاضر به اثبات رسیده است و می‌توان از قرآن استفاده کرد و آموخت که چه باید کرد. در سوره بلد از عقبه نام برده شده است. منظور از بلد می‌تواند شهر وجودی انسان باشد. در قرآن از تمثیل استفاده شده است. در سوره‌ی بلد می‌فرماید تو در این شهر حلول کردی که منظور جسم انسان است و بعد بلافاصله از  پدر و مادر صحبت می‌کند.
در ادامه می‌فرماید: انسان در رنج آفریده شده است. همین غذا و یا آب خوردن که اگر نخورد می‌میرد. مسکن، امنیت و ... که اگر نباشد باعث رنج است. انسان در مسیری خلق شده که سختی دارد. گاهی سیل، زلزله، طوفان، تصادفات و مرگ عزیزان باعث رنج انسان هستند. انسان در مسیر زندگی به دو راهی‌های زیادی می‌رسد. حالا در این دو راهی به کدام سمت می‌رود؟ به راه شر و یا خیر می‌رود؟! اینجاست که بیان می‌شود که انسان از عقبه و گذرگاه سخت عبور نکرده است و متوجه عقبه نمی‌شود‌ و تا عبور نکند فک رقبه به معنای رهایی از بردگی اتفاق نمی‌افتد. اگر انسان بخواهد از بردگی رها شود، باید از گذرگاه‌های سخت عبور کند. گذرگاه سخت مانند مواد مخدر که بسیار مشکل است و طوق بردگی بر گردن مصرف‌کننده می‌اندازد‌. رهایی از این بردگی بسیار سخت است.

گذرگاه مواد مخدر، سیگار، الکل، چاقی، دزدی، رشوه خواری، اختلاص، فقر، بیکاری، از دست دادن عزیزان، گذرگاه تنهایی، طمع، تکبر، مقام و ...؛ عبور از همه‌ی این‌ها بسیار مشکل است. اما همه‌ی این‌ها جزئی از زندگی است و انسان باید یاد بگیرد در این بستر رنج زندگی کند و از زندگی بالاترین لذت را هم ببرد! با عبور از این گذرگاه‌ها و حرکت در صراط مستقیم شرایط تغییر می‌کند و از درد و رنج انسان کاسته می‌شود.
حال چگونه از گذرگاه‌ها عبور کنیم؟ به‌وسیله‌ی آموزش و کاربرد چهارده وادی کتاب عشق، می‌توان از گذرگاه‌ها عبور کرد‌. شرط اول این است که شرایط را بپذیریم و سپس گام برداریم. کمک به دیگران نیز از شرایط لازم است.
منظور از تمرین عقاب در خفا این نیست که حتما پنهان‌کاری کنید. منظور این است که لازم نیست به همه اعلام کنید که چه قصد و برنامه‌ای دارید که بعد از شکست، تمسخر نشوید. در گنکره بر مبنای الگو کار می‌کنیم. رهاشدگان بسیاری داریم که تازه‌واردین با مشاهده‌ی آنان ناامید نمی‌شوند.
انسان بعد از تفکر لازم، باید در تصمیمات خود گام‌های محکم بردارد. باید کوشش کند طعمه نشود. زیرا انسان به عناوین مختلف طعمه قرار می‌گیرد. مانند بسیاری از کلاهبرداری‌های تلفنی و دزدی‌های خیابانی و ... کسانی که قانع نیستند، خداوند هرگز خواسته‌های آنان را نمی‌‌دهد و اگر هم بدهد نمی‌توانند از آن استفاده کنند. داشتن مهم نیست. مهم استفاده کردن و داشتن آسایش ‌و آرامش است. در زندگی هم ظاهر قضیه و روی صحنه و هم پشت صحنه مهم است و باید روی دوم را هم در نظر بگیریم.

هر چیز یا مرحله‌ای که تمام شود، دوباره شروع می‌شود. ولی در ادامه و ماوراء تبدیل به خط می‌شوند و در نهایت یک نقطه‌ی پایان دارد که همان قیامت و یوم الفصل است.(وادی سیزدهم)
خط‌‌هایی وجود دارند که نامرئی هستند. مانند بند‌‌های اعتیاد و مواد مخدر که دیده نمی‌شوند. کسانی که فجایع و جنایت می‌کنند و از صراط مستقیم خارج می‌شوند، برای آن‌ها بندهایی در ماوراء وجود دارد.
وادی چهارده، وادی عشق است که معادل توحید و خداشناسی است و وادی سیزدهم انسان را برای ورود به این وادی آماده می‌کند. تا زمانی که انسان به آگاهی نرسد و چرایی چیزی را نداند و به باور نرسد، نمی‌تواند درست عمل کند.

منبع: سی‌دی هفته(گذرگاه)
تایپ: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر ملیحه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)دبیرسایت
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضوی مشهد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .