English Version
This Site Is Available In English

همسفر یعنی بخشیدن و بخشنده شدن

همسفر یعنی بخشیدن و بخشنده شدن

سلام دوستان فخری هستم یک همسفر  (راهنمای لژیون یکم)

در ابتدا هفته همسفر را خدمت اولین همسفران کنگره۶۰ خانم آنی بزرگوار، خانم کماندار، خانم شانی و استاد امین تبریک عرض می‌کنم.
در کنگره۶۰ به معتاد خواهان رهایی از دام اعتیاد، مسافر اطلاق می‌شود که سفر خود را آغاز نموده است و همسفر به کسی گفته می‌شود که تجربه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره۶۰ تلاش می‌کند. مسافر و همسفر زمانی که وارد کنگره می‌شوند هر دو در تاریکی هستند؛ مسافر به‌واسطه اعتیاد یک حجاب سنگینی دارد و در تاریکی محض قرار گرفته و همسفر به‌واسطه بودن در کنار یک مصرف‌کننده در سال‌های تاریک اعتیاد، قطعاً مشکلاتی برایش به‌وجود آمده و در دنیای تاریکی رفته است؛ به همین دلیل زمانی که یک همسفر به کنگره ورود پیدا می‌کند به او گفته می‌شود مصرف‌کننده مواد مخدر یک بیمار است و اگر قرار است در کنار یک بیمار قرار بگیرد، باید علم‌ودانش خود را نسبت به این بیماری افزایش دهد و برای اینکه بتواند همراه خوبی برای این بیمار باشد اول نیاز دارد زخم‌های خود را التیام بخشد و بپذیرد قرار گرفتن در کنار یک مصرف‌کننده لازمه رشد و تکامل او بوده است. همان روز اول به همسفر گفته می‌شود مسافرت را رها کن و به آموزش خودت بپرداز. اولین قدم همان تزکیه و پالایش است تا عشق در وجود همسفر به جوشش درآید و خودش را تغییر دهد تا شرایط زندگی هم تغییر کند. در کنگره یاد می‌گیریم یک همسفر باید در نقش خودش محکم بایستد و سلاح او محبت باشد و با بخشش، گذشت و محبت بدون توقع برای حفظ خانواده تلاش کند تا پیوند محبت بین اعضای خانواده قوی و مستحکم شود.
هفته همسفر بر همه همسفران پرشگون باد.

رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون یکم)

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر (راهنمای لژیون دهم)

در ابتدا هفته همسفر را به اولین همسفر کنگره۶۰ خانم ‌آنی بزرگوار تبریک عرض می‌کنم و خواهان سلامتی ایشان از خداوند رحمان هستم.
همسفر یعنی همراه‌، یاور، خودباوری؛ یعنی صبر و سکوت؛ یعنی بخشیدن و بخشنده شدن و صدها صفت با ارزش دیگر. من فاطمه در کنار یک مصرف‌کننده بودم و نه‌تنها دیده نمی‌شدم؛ بلکه متحمل انگ‌هایی بودم که جامعه و اطرافیان با جهل خودشان به من می‌زدند و هر روز من له‌تر می‌شدم. کنگره آمد و به من شخصیت داد؛ دیده شدم و من را به این باور رساند که رسالتی به دوش دارم و خود را دست کم نگیرم. به من آموخت که احیای خانواده و درمان مسافر با رشد همسفر و همگام و همفکر شدن مسافر و همسفر صورت می‌گیرد. همسفر باید یاد بگیرد که از ترس‌‌هایش عبور کند و به جای تحمل، صبر کند؛ صبری که ریشه در آگاهی و شناخت دارد و با شناخت صورت مسئله اعتیاد به درک عمیقی از حال مسافر و زبان و دیدگاه او برسد و در کنار او قرار بگیرد و هم‌زبان و هم‌دل او باشد. همسفر می‌داند تا خود را دوست نداشته باشد همسفر بودن معنایی پیدا نمی‌کند؛ پس شروع می‌کند به سفر درونی و یاد می‌گیرد که چگونه حال خودش را خوب کند تا هم خود احیاء شود و هم بال پروازی برای اوج گرفتن مسافر باشد. همسفر با پیدا کردن گنج درون خود به این بیداری می‌رسد که این لطف خداوند بوده که در این مکان قرار گرفته و با رسیدن به فرمان عقل و اجرای قوانین و فرامین، بندهای تاریکی را پاره می‌کند و بند عشق‌ومحبت را محکم می‌کند. جشن همسفر؛ یعنی بی‌توقع مهر را دریافت کنیم و با خود مهربان باشیم.
مبارک بادت این روز و همه روز.

رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم)

سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر (راهنمای تازه‌واردین)

همسفر واژه‌ پرمعنا و زیبایی است که در ابتدای ورود به کنگره نام می‌گیریم؛ حال دکتر، معلم و استاد دانشگاه باشم یا فردی عادی باشم فرقی نمی‌کند؛ وقتی وارد کنگره می‌شویم القاب کنار می‌رود و واژه همسفر را لقب می‌گیریم. در کنگره۶۰ به شخصی که سابقه اعتیاد ندارد و همراه مسافر است، همسفر گفته می‌شود. همسفر وقتی وارد کنگره می‌شود، در ابتدا و به‌ظاهر برای درمان مصرف‌کننده‌ خود وارد کنگره شده است؛ ولی زمانی‌که تحت آموزش‌ها قرار می‌گیرد یاد می‌گیرد که خود او نیز تخریب‌هایی دارد که باید با آموزه‌هایی که در اختیارش قرار می‌دهند به درمان خودش مشغول شود. مسئله‌ اول برای همسفر بودن، آموزش‌پذیر بودن و پذیرش داشتن است و اگر فردی  می‌خواهد همسفر خوبی باشد باید اول ضرری به مسافرش نزند و مشغول افزایش آگاهی و دانایی خودش باشد. حال چه چیزی به همسفر خوب بودن مربوط می‌شود؟ در قرآن آمده است: «سمع» یعنی گوش‌؛ «ابصار» یعنی چشم‌ها و «قلوب» یعنی دل و این دل است که در آن اتفاقات و یا لرزش رخ می‌دهد و ضربان قلب تغییر پیدا می‌کند و فشار و تغییرات فیزیکی در بدن رخ می‌دهد. حس چیزی است که همه‌ موجودات از نباتات، حیوانات و انسان دارای آن هستند و قلب وسیله‌ و ابراز احساس انسان‌هاست؛ ولی یک همسفر به‌خاطر سال‌هایی که کنار مصرف‌کننده بوده و دست‌خوش تخریب‌های دوران مصرف قرار داشته است این حس کم‌رنگ و یا حتی در افرادی تبدیل به تنفر هم شده است؛ حال یک همسفر با این وضعیت چگونه می‌تواند همراه خوبی برای مسافرش باشد؟ پاسخ این سؤال در بالا بردن آگاهی‌های خود همسفر است که با آموزش‌هایی که دریافت می‌کند روی گره‌های درونی خود کار می‌کند و محبت و دوست داشتن را به مرور زمان شالوده‌ سفر مسافرش می‌کند تا در این سفر زیبا در کنار مسافر، هم خودش لذت ببرد و هم مسافر به حرکت خود ادامه دهد و به رهایی برسند.

سلام دوستان فرحناز هستم یک همسفر (راهنمای تازه‌واردین)

به نام نامی اولین عاشق که اوست.
در ادبیات فارسی، مفهوم همسفر با عشق، دوستی و وفاداری گره خورده است. بسیاری از شاعران ایرانی مانند مولانا و سعدی از همسفر به‌عنوان نمادی از اتحاد و همراهی سخن گفته‌اند. به‌طور کلی همسفر کسی است که با او مسیر زندگی دلپذیرتر و پرمعنا‌تر می‌شود. همسفر فقط یک همراه نیست؛ بلکه یک شریک در تجربه‌ها و خاطرات و یادگیری‌ها است. وقتی یک شخص وارد کنگره می‌شود که سابقه مصرف مواد ندارد در سه جلسه تازه‌واردین به او می‌گوییم شما از این پس همسفر لقب می‌گیرید و فرد مصرف‌کننده مسافر می‌شود. یک همسفر کسی است که عاشق مسافر است؛ حالا یا مادر است یا پدر یا همسر، فرزند و ... همسفر کسی است که بین‌ او و مسافر پیوند محبت وجود دارد و به کنگره آمده است که در گذرگاه‌های سخت و در سرمای ۶۰‌ درجه  زیر صفر مسافرش را همراهی کند و  قوت قلب و دلگرمی به مسافر بدهد و  در کنار مسافر باشد تا سفر خود را از  تاریکی به روشنایی آغاز کند؛ پس این شخص باید عاشق باشد تا بتواند مسافر را همراهی کند. سفر شروع می‌شود و مسافر و همسفر هر دو وادی به وادی جلو می‌آیند؛ آموزش می‌بینند؛ از راهنمایان خود فرمانبرداری می‌کنند؛  آموزش‌ها را کاربردی می‌کنند و در پایان سفر، هر دو عاشق‌تر می‌شوند؛ چرا؟ چون به درک یکدیگر رسیده‌اند. همسفر  الآن یاد گرفته است که چرا مسافر تعادل نداشته است و مسافر متوجه می‌شود آن‌گاه که همسفر در مقابل او می‌ایستاد از عدم آگاهی بوده است و به درک متقابل می‌رسند. در کنگره به ما یاد داده‌اند که قدردان و سپاسگزار باشیم و جشن همسفر برای قدردانی از زحمات همسفران است. جشن زیبا و  پر‌شگون همسفر را خدمت اولین همسفر کنگره۶۰ خانم آنی بزرگوار و تمامی همسفران گران‌قدر تبریک و شادباش عرض می‌کنم. شیرینی این جشن گواری وجودتان باد!

رابط خبری: همسفر آرزو (راهنمای تازه‌واردین)

سلام دوستان زهره هستم مسافر نیکوتین و یک همسفر (راهنمای ویلیام)

همسفر همان‌گونه که از واژه آن پیداست، کسی است که مسافر را در سفر همراهی می‌کند. همسفر نمی‌تواند بار اعتیاد مسافر را به دوش بکشد یا به جای او بازپرداخت بدهی‌ها و سختی‌ها را به‌عهده بگیرد؛ تمام سختی‌ها بر دوش مسافر است، نه همسفر و نه هیچ انسان یا موجود دیگری نمی‌تواند به جای مسافر این بار را حمل کند. همسفر کسی است که نقش مکمل را دارد؛ اگر مسافر خوب سفر کند به‌خاطر خوب عمل کردن همسفر می‌باشد و گاه ممکن است عامل خوب سفر نکردن مسافر عملکرد نادرست همسفرش باشد. اگر همسفر دانایی نداشته و آگاهی‌ها را دریافت نکرده باشد، نه‌تنها به سفر مسافر کمک نکرده است؛ بلکه باعث خراب شدن سفر مسافر نیز می‌شود؛ زیرا به‌خیال خودش می‌خواهد کمک کند؛ اما با جهل خویش باعث ایجاد آشوب و تشنج در خانه می‌شود و سفر را دچار مشکل می‌کند. همسفر در صورتی می‌تواند به مسافر خود در این سفر کمک کند که از شرایط سفر آگاهی داشته باشد و بداند که مسافرش در چه مسیری حرکت می‌کند و در چه وضعیتی قرار دارد. اگر همسفر آگاهی و شناخت نسبت به صورت مسئله اعتیاد و چگونگی درمان این بیماری نداشته باشد، قطعاً همسفر خوبی برای مسافر خود نخواهد بود. همسفر در کنگره۶۰ می‌آموزد که نقش او نقش همراه، پشتیبان و حمایت‌کننده است. کسی که در لحظه‌های سخت به مسافرش امید، قوت قلب و اعتماد به‌ نفس می‌دهد به تعبیر بنیان کنگره‌۶۰ عملکرد همسفر بسان یک بال پرواز است و اگر همسفر نقش خود را به‌درستی ایفا نماید، پرواز و موفقیتی با شکوه در انتظار او و مسافرش خواهد بود. بنابراین واژه همسفر زمانی معنا و مفهوم پیدا می‌کند که شخص همراه مسافر در مسیر آموزش و شناخت بیماری اعتیاد قرار گیرد و خودش نیز سفر خود را برای تغییر آغاز کرده باشد و بیاموزد که همسفر بودن به چه معنا و مفهومی است؛  آیا مفهوم آن بازرسی، بدبینی و طعنه زدن است یا دادن امید احترام و اعتماد به نفس می‌باشد؟

سلام دوستان فریبا هستم مسافر نیکوتین و یک همسفر (راهنمای ویلیام)

این هفته زیبا را به همه همسفران در کنگره۶۰ تبریک می‌گویم مخصوصاً خانواده آقای مهندس؛ خانم آنی بزرگ و فرزندانشان که ما هرچه داریم و زندگی دوباره خود را مدیون این خانواده هستیم.
در  کنگره‌۶۰ به شخص مصرف‌کننده مسافر و به خانواده آن شخص، همسفر می‌گویند؛ یعنی کسی که او را در سفر درمان اعتیاد همراهی می‌کند. در کنگره۶۰ خانواده جایگاه بسیار مهمی دارد و از نظر آقای مهندس خانواده رکن اصلی جامعه است و زمانی‌که‌ خانواده دارای سلامت روان باشند جامعه به سلامت می‌رسد. بنابراین در چه صورتی یک همسفر به تعادل می‌رسد؟ زمانی‌که آگاهی و شناخت نسبت به صورت مسئله اعتیاد پیدا کند، آن‌موقع می‌تواند همسفر خوبی برای مسافر خود باشد. بسیاری از همسفران در سفر مسافرشان نقش به‌سزایی داشتند؛  همسفران می‌آموزند که نقش او تنها نقش همراه، پشتیبان و حمایت‌کننده است و او خود در حال سفر و آموزش دیدن است. آقای مهندس می‌فرمایند: «نقش همسفر مثل بال پرواز می‌ماند؛ اگر همسفر نقش خود را درست ایفا کند موفقیت و سفر خوب و باشکوهی در انتظار مسافرش خواهد بود»؛ پس همسفر نقش حمایتگر و پشتیبان را دارد نه تجسس‌گر. کنگره۶۰ من همسفر را با خودم روبرو کرد و یکی از عواملی که من در کنگره ماندگار شدم همین نشانی خودم به خودم بود که هر جای دنیا که بروی آسمان همین رنگ است؛ پس درون خودت برو و گره‌های خودت را پیدا کن. گره وجودی من فریبا مصرف سیگار و کارهای ضد ارزشی بود که به‌لطف کنگره۶۰ این ضد ارزش‌ها را از خودم دور کردم تا بتوانم هم به مسافرم و هم به خودم کمک کنم. بعد از متوجه شدن این موضوع ماندم و خودم هم سفر کردم؛ سفر نیکوتین که چه‌قدر برای من ارزشمند بود. خدا را شکر من درمان شدم و مسافرم که علاقه من و درمان من را دید شروع به سفر کرد و ایشان هم به لطف خداوند به درمان رسیدند. زمانی که من به‌عنوان همسفر انتخاب می‌شوم، باید آموزش‌هایی را که می‌گیرم کاربردی کنم تا بتوانم گرمی را در خانواده استحکام دهم؛ در نتیجه من همسفر باید سکوت کردن، رها کردن و محبت کردن را یاد بگیرم و کاربردی کنم.

رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون ویلیام)

سلام دوستان مریم هستم یک همسفر (راهنمای تغذیه سالم)

ابتدا این هفته زیبا و پرشگون را خدمت اولین همسفران کنگره۶۰ سرکار خانم آنی بزرگ و خانواده جناب مهندس  تبریک می‌گویم و همین‌طور خدمت  تمام همسفران صبور و پرقدرت که نام همسفر به آن‌ها هدیه شده است.
در کنگره۶۰ همسفر به کسی گفته می‌شود که سابقه اعتیاد ندارد و در جهت تعالی اهداف کنگره‌ تلاش می‌کند. واژه همسفر نکات زیادی را به من می‌آموزد؛ اینکه من  قرار است در یک سفر، انسانی را همراهی کنم که از لحاظ جسمی و روحی تعادل ندارد؛ آدمی که تمام  تاروپودش را اعتیا از بین برده و هیچ  حسی ندارد. همسفر کسی بشوم که تاریکی‌ها را تجربه کرده و الآن می‌خواهد از تاریکی‌ها خارج بشود و این خیلی سخت است؛ اما زمانی‌که قبول کردم در این سفر همراهش باشم، پس باید همراه  خوبی باشم. تنها کاری که در طول سفر  من همسفر می‌توانم انجام بدهم این است که یک استکان چای به دستش بدهم و گوش شنوایی برای حرف‌هایش  باشم. همسفر در کنگره در قالب مادر، همسر، پدر، خواهر و برادر و فرزند است و وجود هرکدام نقش به‌سزایی دارد؛ ولی همسفر در قالب همسر بودن مسئولیت  بزرگی دارد؛ اگر همسفر از آینده نترسد و دیدش را  نسبت به مسافر تغییر دهد، کم‌کم حرکت آسان‌تر می‌شود. 
همسفران روزتان مبارک.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر (راهنمای تغذیه سالم)

این هفته قشنگ را خدمت اولین همسفران کنگره۶۰ خانواده آقای مهندس تبریک و شادباش عرض می‌نمایم و همچنین خدمت تمامی همسفران کنگره۶۰ تبریک می‌گویم.
من زهرا اول باید واژه همسفر را بدانم که همسفر به چه کسی گفته می‌شود؟ واژه همسفر نکات زیادی را به من گوشزد می‌کند؛ اینکه قرار است من همسفر انسانی را همراهی کنم که از لحاظ جسمی، روحی و روانی تعادل ندارد؛ چون سرمای اعتیاد در تمام تارو‌پودش رخنه کرده و هیچ حسی ندارد. در‌ کنگره‌۶۰ که یک جمعیت احیای انسانی در درمان اعتیاد است به فردی که مصرف‌کننده است مسافر می‌گویند که سفر خودش را آغاز کرده است؛ سفری از ظلمت به طرف نور، از نادانی به دانایی، از ترس به شجاعت و سفری از قهر به مهر. در این سفر بهتر است که یک همسفر او را همراهی کند و من زهرا پذیرفتم که مسافرم را در این سفر همراهی کنم. وقتی وارد کنگره شدم تازه متوجه شدم که حال من همسفر خیلی بدتر از حال مسافرم است. مسافر من فقط یک مصرف‌کننده بود؛ در صورتی که من با افکار پریشان و با حال خراب بیشتر از او در ضد ارزش‌ها و در تاریکی بودم. من با افکار مخرب، خودم را در گودالی انداخته بودم که راه و چاره‌ای نداشتم و همیشه می‌گفتم خدایا آخر چرا من؟ مگر من چه کار کردم که پسرم باید مصرف‌کننده باشد؟ فقط او را می‌دیدم و حال خراب خودم را نمی‌دیدم. اینجا متوجه شدم که اولین قدمی که من همسفر باید بردارم این است که بپذیرم مسافرم بیمار است؛ بیماری که بر اثر استفاده از مواد مخدر، جسم، روان و جهان‌بینی او تخریب شده است. اینجا متوجه شدم که نیاز من به آموزش‌های کنگره بیشتر از نیاز مسافرم است. به امید رهایی همه مسافران از بند اعتیاد. هفته همسفر بر تمامی همسفران عشق‌ومحبت مبارک باد.

رابط خبری: همسفر زهرا (د) رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون تغذیه سالم)

عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .