جلسه اول از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی راهنما همسفر الهام، نگهبانی راهنما همسفر شهرزاد و دبیری همسفر افسانه با دستور جلسه «هفته همسفر» روز دوشنبه ۱۰ دیماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز بهکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه خدمت کردن در کنگره را داد. تشکر و خداقوت عرض میکنم خدمت نگهبان و دبیران دوره قبل و تبریک عرض میکنم خدمت نگهبان و دبیران دوره جدید. واقعاً جای سعادت است برای من که امروز در هفته همسفر کنار راهنمایم قرار گرفتم و بهنحوی در کنار ایشان درس پس میدهم. هفته همسفر را خدمت خانم آنی بزرگوار اولین همسفر کنگره۶۰، استاد امین، خانم آنی کماندار و خانم شانی تبریک عرض میکنم که حضور این بزرگواران و حرکت این عزیزان بود که امروز ما در کنار هم هستیم و آموزش میگیرم و از این لحظات استفاده میکنیم.
صحبت کردن در مورد مسائل و مطالب بنیادی کنگره۶۰، در برابر پیشکسوتانی که خیلی قبلتر از ما حضور داشتند و تلاشهای بیشتری را در این راستا انجام دادند، خیلی سخت است و آنچه که ما بیان میکنیم در واقع نقل قولی است از این پیشکسوتان که شنیدهایم. اکثریت ما میدانیم که جلسات همسفران از کجا شکل گرفته است. روزهایی که مسافران در بدو شروع کنگره برای درمانشان پیش آقای مهندس میرفتند، خانوادههایی که در کنار آنان بودند باعث تجمع در مقابل درب شعبه یا آن مکانی که مسافرانشان برای درمان آمده بودند، میشدند؛ آقای مهندس بهخاطر اینکه آنها در کوچهها و خیابانها تجمع نکنند اجازه دادند داخل اتاقی دور هم جمع شوند و منتظر پایان جلسه شوند؛ بعد از آن بهقول خود جناب مهندس که در سیدی «جشن همسفر» اشاره کردند و فرمودند: «ما میخواستیم از دست همسفران راحت شویم، گفتیم بروند در یک اتاقی جمع شوند، دیدیم دوباره دردسر درست میشود و غیبت میکنند و ...» این مشکل باعث شد که تدبیری کنند و جلساتی را که برای مسافران هست، برای همسفران هم برگزار کنند تا حداقل آنها هم در کنار مسافرانشان آموزش بگیرند و بهقول خودشان که میفرمایند: «با حرکت راه نمایان میشود»؛ با این تدبیری که کردند و حرکتی که انجام گرفت، میبینیم که امروز جلسات به چه شکلی درآمده و در واقع چقدر ما توانستیم از این موضوع بهره ببریم و باید بسیار قدردان این بزرگواران باشیم که این اتفاق رقم خورد. بهقول استاد امین که فرمودند: «باید مشکلاتمان را به فرصت تبدیل کنیم»؛ چقدر خوب است که آقای مهندس آن مشکلی که بهوجود آمده بود را با یک تفکر درست تبدیل به فرصت کردند و چقدر این فرصت درست و کمککننده بود. آقای مهندس میفرمایند حرکت همسفر در کنار مسافر خیلی توانست در سفر آنها کمککننده باشد؛ بهواسطه اینکه وقتی یک همسفر آموزش میبینید نسبت به شرایط درونی و بیرونی مسافرش آگاه میشود و میتواند آن نگاه خشمآلود و تنفرآمیز و یا آن حسهای بدی که نسبت به مسافرش داشت را از بین ببرد و در واقع نگاهش به مسافرش تغییر کند.
در کنگره همسفر به شکلهای مختلف داریم؛ هم همسفر آقا داریم و هم همسفر خانم داریم و همسفر میتواند خواهر، مادر و یا همسر باشد؛ اما بهنظر من وقتیکه همسفر، همسر یا مادر است، این موضوع کمی سختتر است؛ به این دلیل که احساس و حس بین آنها خیلی قویتر است و این کار را سختتر میکند. استاد امین در سیدی «ارتباط» میفرماید: «وقتیکه پیوند محبت بین ما برقرار باشد؛ البته پیوندی که صوری و قرار دادی نباشد؛ یعنی پیوند محبت واقعی بین ما باشد؛ اگر کسی در یک جایی یک تجربه و یک احساسی را دریافت میکند، آن حس را به طرفش مقابلش هم انتقال میدهد و حتی اگر فرسنگها هم از یکدیگر دور باشند، آن حس را طرف مقابلش احساس میکند؛ مثل وقتی که دو نفر عاشق هم هستند و اگر یک نفر از آنها غمواندوهی را احساس کند، قطعاً فرد مقابل هم غمواندوه را دریافت میکند.» من فکر میکنم این حس وقتی که همسفر، مادر یا همسر باشد خیلی پررنگتر است.
ما در آموزشهای کنگره یاد گرفتیم که همه چیز یک صور پنهان و یک صور آشکار دارد. این مناسبتها و جشنهایی که در کنگره شکل میگیرد هم قطعاً از این موضوع مستثنا نیست؛ صور آشکارش این است که من یاد بگیرم به هر شکلی که هست از تمام کسانی که بهنحوی به ما خدمت کردند و یا در کنار ما همدرد و همراه بودند سپاسگزاری کنیم. من باید این سپاسگزاری را به هر شکلی که هست بهنحو شایسته انجام بدهم، حال فرقی نمیکند؛ چون این آموزشها هم برای من همسفر است و هم برای مسافر است. اما در بحث صور پنهان؛ جمله بسیار زیبایی در سیدی «قلب» گوش کردم که میتواند این موضوع را بیان کند؛ استاد فرمودند: «هموار نمودن و بازنمودن قلبها بسیار سخت است و با ضرب تازیانه این دربها بیشتر سخت و غیر قابل تسخیر میشود.» به این فکر میکردم که آیا بهعنوان همسفر توانستهام همسفر بهتر و یا مادر بهتری باشم؟ آیا تغییری در درون من اتفاق افتاده است که لایق سپاسگزاری شده باشم و انتظار داشته باشم مسافرم از من سپاسگزاری کند؟ آیا یاد گرفتهام آتشی که درون مسافرم روشن شده است را با مهارت و چارهاندیشی خاموش کنم یا همچنان با ضرب تازیانه آن آتش را خاموش میکنم؟ اگر این تغییر درون من اتفاق افتاده باشد؛ شاید تا حدودی انتظار سپاسگزاری از طرف مسافرم قابل قبول باشد.
خیلی وقتها میبینیم که همسفر به کنگره میآید و میگوید من همه کار میکنم؛ خدمت میکنم، سیدی مینویسم، ولی چرا مسافر من به کنگره نمیآید؟ همین یک جمله باعث میشود گلهمندی را در من نشان دهد که من همچنان گلهمند هستم و فقط یک نقاب بهعنوان همسفر به چهرهام زدهام و بهواسطه نقاب همسفر بودن همچنان منتظر هستم که مسافرم به کنگره بیاید؛ یعنی دارم این نقاب را حفظ میکنم که مسافرم برای درمان بیاید؛ در صورتی که ما میگوییم باید یاد بگیریم که برای خودمان حرکت کنیم؛ ولی این برای خودمان حرکت کردن، نباید فقط همسفر کنگره باشیم؛ قطعاً در کنارش باید یک مادر خوب، یک همسر خوب، یک خواهر خوب و یک فرزند خوب هم شده باشیم تا مسافرمان حرکت کند. خیلی وقتها ما همسفر بودن را در قالب یک همسفر کنگرهای میبینیم. در لایو چهارشنبه آقای مهندس فرمودند: «اگر از آتش بگذری به گلستان میرسی و اگر از گلستان بگذری به آتش میرسی.» این اندیشه در من بهوجود آمد که اگر از مسافرمان چیزی هم دریافت نکردیم درونمان احساس کنیم که آن آتش انشاءالله یک روزی به گلستان میرسد. ما از این شیرینیهای کوچک میگذریم تا به شیرینیهای بزرگتر دست پیدا کنیم. آقای مهندس در سیدی «قلب» فرمودند: «اگر میخواهی بدانی قلبت سیاه است یا روشن، باید بدانی که احساست نسبت به موضوعات مختلف چگونه است؟» اگر من با گرفتن یا نگرفتن هدیه درونم غمواندوهی بهپا میشود یا حتی غروری در من ایجاد میشود؛ یعنی برای اینکه قلب من روشن شود هنوز خیلی جای کار دارد و همچنان آن سیاهی قلب یک جاهایی خودش را نشان میدهد؛ پس باید ببینم احساسم به من چه چیزی را نشان میدهد. انشاءالله بتوانیم درک درستی از موضوعات کنگره داشته باشیم و فقط دنبال صور آشکار موضوعات نگردیم. باز هم هفته همسفر را به همه شما همسفران تبریک میگویم و امیدوارم جشن خوبی را در کنار هم تجربه کنیم.
اعلام رهایی ۳۰ سیدی
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر داریوش
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) و همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
762