جلسه سوم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی حسنانی به استادی راهنما همسفر سمیه با دستور جلسه «هفته همسفر» در روز شنبه ۸ دیماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
هفته همسفر را به اولین همسفر کنگره خانم آنی بزرگ تبریک میگویم و از خداوند برای ایشان سلامتی و طول عمر خواستارم.
واژه همسفر واژه زیبایی است و در دل خود مفاهیم زیادی دارد که برای درک آنها بایستی تعمق کنیم. زمانی در تاریکی بودم و تمام فضای درون و بیرون من مملو از تاریکی بود. آشفته، ناامید و سرگردان بودم و با این سرگردانی به کنگره آمدم. در کنگره صحبت از درمان بود و متوجه شدم درمان اتفاق میافتد؛ اما همچنان ناامید بودم.
هنگام ورود به شعبه پرستار آنجا مرا به آغوش گرفتند و گفتند: «جای خوبی آمدی، همه چیز درست خواهد شد.» آن روز این حرف را باور کردم. یکی از همسفران به من گفت: «سعی کن همسفر خوبی باشی و به خودت بپردازی» این جمله برای من تناقض داشت؛ مگر میشود هم همسفر خوبی بود و هم به خودت توجه کنی؟ تصور میکردم باید روی مسافرم تمرکز کنم و خود را نادیده بگیرم؛ اما این جمله یک ندا بود که به درون خودت برگرد.
من گمشدهای بودم در تاریکی، منیت و خواستهها و احساساتی که هیچگاه به زبان نیاورده بودم و رنج آن باعث سیاه شدن قلب من شده بود. ندانسته چهقدر در حق خود دشمنی کرده بودم! چهقدر دلم برای خودم و مسافرم میسوخت.
به قول استاد امین بزرگوار: «با آجرهای پوک و توخالی نمیتوان بناهای عظیمی را به وجود آورد و آن هم بهایی دارد که دانش و از خودگذشتگی است.» من از خودگذشتگی داشتم؛ اما دانش و آگاهی نیاز بود. از خودگذشتگی بود که تقدیر، من را راهی کنگره کرد تا در این مکان بیاموزم.
من باید بهای آرامش را میپرداختم؛ بنابراین آموزشها و آگاهیهایی را که در کنگره کسب کرده بودم را تحلیل کردم؛ چون دریافتم همه چیز درون من است و بر این اساس، نقش مهم خود را باور کردم و شناختم و فهمیدم همه چیز من هستم و باید تغییر کنم.
من به آموزشهای کنگره پرداختم و بیرون و درون من پر از حسهای خوب شد و به چیزی رسیدم که در درون من شعله میکشید؛ اما آن را نمیدیدم. خوشبختی را احساس میکردم. متوجه شدم خوشبختی در بیرون نیست؛ نبایستی در بیرون آن را جستجو کنم. من تجربه کردم که خوشبختی یک زندگی ویترینگونه و ایدهآل نیست. خوشبختی در درون من است که باید با دانایی و آگاهی به آن برسم و میتوانم با کمترین امکانات، بهترین زندگی را داشته باشم؛ در واقع خوشبختی همان بند عشق است.
کنگره دنیای عجیبی است. با دردهای خود وارد میشوی و غمی جز غمهای خود را نمیبینی؛ اما به مرور زمان تمام تلاشت، زدودن اندوه و غم دیگران است و بدون وجود عشق، نمیتوانی قدم از قدم برداری.
خوشحالم که یک همسفر هستم. خوشحالم که هنوز توفیق خدمت به همسفران دیگر را دارم. به یاد دارم که با اولین خدمت، چیزی درون من شکست و احساس آرامش و راحتی به من دست داد. خدمت کردن، مهمترین فاکتور زندگی خوب در دنیا محسوب میشود. با خدمت، انسان مسائلی را درک میکند که قابل توصیف نیست و هر شخصی باید به آن درک برسد.
آقای مهندس و خانم آنی بزرگ، الگوی زیبای عشق و بخشش هستند و به من همسفر آموختند که غم انسانها، غم من است و باید در برطرف کردن غم دیگران سهیم باشم. بر دستان توانمند آن دو عزیز بوسه میزنم و در برابر این همه لطف و محبت سر تعظیم فرود میآورم.
هفته همسفر بر تمام همسفران دلسوخته و عاشق مبارک.
نویسنده: راهنما همسفر سمیه
مصاحبه و تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
188