یازدهمین جلسه از دوره‌ی شصت و چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌ی ۶۰ ویژه‌ی مسافران نمایندگی حکیم هیدجی با استادی پیشکسوت محترم مسافر آیت و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر فرشاد، با دستور جلسه‌ی * بنیان کنگره‌ی60* روز سه شنبه 4 دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان آیت هستم یک مسافر: خیلی خوشحالم که امروز سعادتی شد در خدمت شما عزیزان باشم، جا دارد این هفته پرشگون و بیست و هفتمین سال رهایی آقای مهندس را به ایشان و خانواده ای محترمشان و شما عزیزان تبریک عرض کنم، امیدوارم قدردان این مسیری که برایمان روشن شده است باشیم چرا که روزگاری چه عزیزانی که به دلیل پیدا نکردن راه درمان اعتیاد جان خودشان را از دست دادند، در زمان حال نیز خیلی ها هستند که از این راه و درمان قافل هستند، شاید هم خواسته درمان ندارند، چرا که اگر خواسته داشتند قطعا در اینجا حضور داشتند، ۲۸ سال پیش همین خواسته بود که بنیان کنگره را به اینجا رساند و همه ما در این مکان قرار داریم و به حال خوش می رسیم، به راستی که چه انتخاب زیبایی برای جایگاه بنیان داشتیم که آقای مهندس برگزیده شده اند، این جایگاه زیبا را به آقای مهندس دژاکام تبریک می گوییم که تا به امروز این چراغ را روشن نگه داشته اند و باعث شدند خیلی از هم نوعان ما به خواسته قلبی خودشان که درمان اعتیاد بود برسند، ما باید توجه بیشتری به وادی اول و آرم کنگره داشته باشیم که همان معرفت نشان از شناخت ما نسبت به پیرامون و عملکردها باشد، اگر ما به گفته های کنگره به خوبی گوش فرا دهیم قطعا زندگی خوبی خواهیم داشت، اوایل کنگره شرایط بسیار سخت بود و هنوز راه به خوبی نمایان نبود و مشکلات خودش را داشت، عباس آقا مسئول نشریات بودند و با چه سختی هایی منابع آموزشی را تهیه و در اختیار ما قرار می دادند یا برای رفتن به تهران وسیله ای نبود ما با نیسان آقا حمید جمع می شدیم و می رفتیم، همه این مهرها برگزیده شده بودند چرا که بنیان مالی آقا حمید خوب بود و از لحاظ مالی تا حدودی خیال ما راحت بود.
و یا آقا رحمان از نظر بیان خوب بودند و مسیرهای تهران را به خوبی بلد بودند، آقا جعفر ، آقا سعید ، آقا سجاد وخیلی از بچه های زنجان، میانه، تبریز بودند که آمدند و با حمایت های خودشان برای بقای کنگره تلاش کردند که ما الان در اینجا قرار داریم، یا آقا جمشید که در زمان ساخت کنگره در فصل زمستان به مدت ۲ ماه مسولیت حفاظت و نگهداری تجهیزات کارگاهی و مصالح را بعهده داشت و در چادری که در حیاط مستقر بود شبانه نیز نگهبانی می داد، این چیزی بود که در توان جمشید بود و هر کسی در حد توانایی خود مسولیت کارها را عهده دار می شد، کسانی که آمدند زحمات زیادی را متحمل شدند و در قبال آن زحمات به خواسته خودشان رسیده اند، ما در مسیر آموزش باید مواظب افکار، گفتار و کردار خودمان باشیم که شخصیت ما را می سازد، امیدوارم تبدیل بشویم به چیزی که فکرش را می کنیم، ما به هرآنچه که فکر می کنیم خواهیم رسید چرا که نقطه عمل از نقطه تفکر منشا می گیرد، امیدوارم درک درستی از آموزشهایی که می گیریم داشته باشیم، بهترین لحظات زندگی من زمانی بوده که در این مسیر بودم و خدمت می کردم، هرموقع در کنگره حضور دارم بهترین حال را دارم، در کل تشکر می کنم از همه کسانی که به هر نوعی اینجا زحمت کشیده اند، چه هستند و چه نیستند، کنگره ۶۰ بهترین جایی هست که ما می توانیم به خودمان و هم نوعان خودمان خدمت و کمک کنیم. حال دل ما وقتی خوب می شود که به هم نوع خود خدمت کنیم، حال خوش با پول بدست نمی آید بلکه با خدمت به خلق بدست می آید. سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش فرا دادید.
مرزبان محترم کشیک: مسافر مهدی
عکاس: مسافر مهدی
صدابردار: مسافر مهدی
تایپ: مسافر مرتضی
ثبت: مسافر هوشنگ
نمایندگی حکیم هیدجی - مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
259