English Version
This Site Is Available In English

جایگاه قلب در سینه است

جایگاه قلب در سینه است

اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم در این است که در قلب‌ها رودخانه و بحری جاری می‌شود که سرچشمه آن زمین و سما است و هرگز خشک نمی‌شود. هموار نمودن و بازنمودن قلب‌ها بسیار سخت است و با ضرب تازیانه، این درب‌ها سخت و غیرقابل‌تسخیر می‌شود؛ اما این فرمان، فرمان خداوند است که مرض را به‌طور عمیق درمان نماییم و این بسیار سخت است. تنها درمان مرض نیست زیرا همیشه سالم بودن مهم‌تر است و بسیار زمان لازم دارد و اکنون درمان در یک‌قدمی است.

قلب چیست؟ قلب عضوی است که احساس و حس ندارد و جایگاه آن در سینه است، اگر برای قلب مشکلی پیش بیاید درد نمی‌گیرد بلکه دست چپ، کتف و قفسه سینه درد می‌گیرد؛ آن‌وقت می‌گوییم که قلبم درد می‌کند. مثل این می‌ماند که بگوییم، مغزم درد می‌کند یا موهایم درد می‌کند. آگه موی سر درد کند، قلب هم درد می‌گیرد. قلب حس ندارد ولی کار می‌کند و بسیار عضو مهمی است. آیا می‌توانیم بگوییم جایی که خون را پمپاژ می‌کند مرکز محبت است؟ خیر، این‌طور نیست وقتی می‌گوییم فلانی قلبش سیاه است یا قلبش از سنگ است یا قلب مهربانی دارد؛ این‌ها صفت است. عشاقی که پس از مدتی یکدیگر را می‌بینند دستشان را روی قلب یا سینه خود می‌گذارند و یک‌مرتبه در سینه احساسی به وجود می‌آید یا اگر دلهره داشته باشیم، در سینه خود آن را احساس می‌کنیم.

تمام جهان‌های آفرینش به سه پارامتر بستگی دارد؛ صوت، نور و حس و حتی در کتاب حضرت مسیح هم آمده است که اول صوت آفریده شد. در کتاب آسمانی آمده است که الله نور السماوات والارض یعنی خداوند نور زمین و آسمان‌ها است. نور و صوت چیزهایی هستند که هستی را به وجود آورده‌اند و ارتباط هستی با این سه انجام می‌گیرد. ابزار صوت گوش است و ابزار نور چشم، حال چگونه صوت و نور را درک می‌کنیم؟ ما با حس می‌توانیم آن‌ها را درک کنیم. حس با کینه، دشمنی، حسادت، مردم‌آزاری، دروغ خراب می‌شود و درمان دو قسمت دارد، یک درمان جسم و دوم درمان جان.

ما بسیاری از مفاهیم امروز را نمی‌دانیم، ۱۴۰۰ سال از نازل شدن کتاب آسمانی می‌گذرد و هنوز بعضی از مفاهیم را حتی اندیشمندان متوجه نشده‌اند. خیلی از افراد هنوز فرق روح و نفس را نمی‌دانند؛ حتی تعریف نفس را نمی‌دانند، ما به‌خوبی صور پنهان را نمی‌شناسیم. وقتی می‌گوییم جان، اکثراً تصور می‌کنند جان همان جسم است؛ درصورتی‌که این‌طور نیست، جسم انسان از خاک آفریده شده است. درصورتی‌که جان، همان جسم نیست و از خاک نیز آفریده نشده؛ حال این سؤال پیش می‌آید پس جان و نفس انسان از چه آفریده شده است؟ جسم قابل‌رؤیت و قابل‌لمس است و درواقع جزو صور آشکار است ولی جان یا نفس، جزو صور پنهان است و قابل‌رؤیت و لمس نیست؛ جان و نفس یکی هستند که می‌تواند اماره، لوامه یا مطمئنه باشد و ناگفته نماند که روح با جان و نفس متفاوت است. روح همان روح الهی است و همیشه پاک است و اینکه برخی افراد می‌گویند فلانی روح پلیدی دارد، کاملاً غلط است و با نفس اشتباه گرفته شده است.

کسانی که داوطلبانه و سرخود مواد مصرفی خود را قطع می‌کنند، سختی‌های متعددی را تحمل می‌کنند و نتیجه نمی‌گیرند؛ چون جسم آن‌ها بالانس نشده است؛ به این دلیل است که راه‌حل مسئله را پیدا نکرده‌اند؛ زیرا هر چیزی راه‌حلی دارد. حل مسئله اعتیاد، ابتدا درمان جسم است و بعد درمان جان که همان نفس است و اولین چیزی که در صور پنهان باید درست شود حس شخص است. گیرندگی ما بستگی به حس دارد، وقتی‌که ما افسرده می‌شویم، این حس ماست که افسرده می‌شود و حس است که ناامید است یا احساس وحشت می‌کند؛ بنابراین ما با تفکر سالم می‌توانیم به حس سالم برسیم.

مصرف‌کننده برای درمان اعتیاد خود باید علاوه بر درمان جسم، با روش DST روان خود را نیز با آموزش، جهان‌بینی و رسیدن به دانایی درمان کند. پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری، درمان چاقی، درمان و ترک سیگار و بسیاری از مسائل دیگر در کنگره ۶۰ آموزش داده می‌شود که فرد هم در صور آشکار، یعنی جسم و هم در صور پنهان، یعنی روان به تعادل و درمان قطعی برسد.

نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش: رابط خبری همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رها نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .