کارگاه آموزشی جهان‌بینی؛وادی یازدهم و تاثیر آن روی من

لینک دانلود فایل صوتی

هفتمین جلسه از دوره هشتاد و سوم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران؛ با استادی و نگهبانی آقای مهندس حسین دژاکام و دبیری همسفر ناهید با دستورجلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" چهارشنبه 14 آذر ماه 1403 ساعت 10:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از بیان دستور جلسه، چند هفته دیگر هفته بنیان است، به مفهوم فقط تولد من نیست، آغاز بکار کنگره است، پایه و اساس کنگره و به نوعی تولد همه شماها است، مبدا ای هست برای تمامی اعضا کنگره 60.
تولد من نیز طبق قانون کنگره می باشد، فقط افرادی که من مستقیما راهنمای آنها هستم، مجاز هستند به من کادو بدهند، راهنمایان با شاگردانشان جهت ارائه پاکت نزد من نیایند.
و اما دستور جلسه:
ما اعتقادمان برای درمان اعتیاد مثلث جسم روان و جهان بینی بوده و هست، جهان بینی فقط برای ما نیست، برای تمامی انسان ها است و لازم دارند، تا زندگی‌شان آرامش بخش باشد، بدور از کینه و دشمنی، زندگی سالم داشته باشند.
انسانی که دروغ می گوید، کینه دارد، حسادت دارد، انتقام جو است اولین ضربه را به خود می زند.
به قدری جهان بینی مهم است که خداوند برای آن پیامبران را فرستاده است، پیامبران هیچ چیزی به انسان نمی خواستند یاد بدهند جز جهان بینی.
پیامبران نیامدند به ما بگویند فقط خدایی هست، گرچه این در مطالبشان بود، اما علاوه بر آن آمدند جهان بینی به ما یاد بدهند.
زرتشت هم آمد همان جهان بینی را یاد داد، اگر ما در کنار دریا، در کنار جاده ها آشغال می ریزیم و آن ها را کثیف می کنیم، این نشانه فرزند کوروش بودن است؟ این نشانه تمدن 2500 ساله است؟ این یعنی شیعه مرتضی علی؟
جنگل را پر از آشغال می کنیم، در حریم رودخانه ها خانه می سازیم، درختان را قطع می کنیم، این چه کاری است؟
حضرت موسی نیز در 10 فرمان می گوید، قتل نکنید، دزدی نکنید، دروغ نگویید، حضرت عیسی همین طور، رسول خدا که جای خود دارد.
چقدر همسفران که ot مصرف نمی کردند اما جهان بینی بر روی آنها اثر گذاشت.
من برای کنگره 14 وادی را نوشته ام، مثلا خیام در انتها به توحید می رسد، ما نیز در انتها به عشق می رسیم که همان خداوند است.
ما وادی ها را طی می کنیم تا محبت را یاد بگیریم.
شخصی که وادی ها را طی کرده و رسیده به وادی چهاردهم، باید به آن عمل کند، باید عملا بداند، شخصی که به آن رسیده باشد با مردم با محبت برخورد می کند نه با نوک شمشیر، اگر انسان ها خطا می کنند با محبت به آنها تذکر می دهد، شخصی که تندی می کند به وادی چهاردهم نرسیده است و رسیدن به وادی چهاردهم کار بسیار دشواری است و دانایی بسیار بالایی می خواهد.
در این وادی رسیدن به بحر و اقیانوس رسیدن به همان مدینه فاضله، رسیدن به خداوند است.
وقتی چشمه ای جوشان شد تبدیل به رود خروشان می گردد، منظور این است که هر انسانی باید از درون خود بجوشد و گنج درون خود را پیدا کند، شاید درک آن کمی سخت باشد، اما این باعث می شود درون ما عشق شود، آرامش می دهد، گنج درون همان است که به اون دانایی لازم برسیم.
همین طور کینه کردن، نفرین کردن دیگران،  همه درون ماست.
اگر شخصی به آگاهی برسد فکر نمی کنم دیگر کسی را نفرین کند چون متوجه می شود انسان ها مجموع خوبی ها و بدی ها هستند.
شخصی که عصبانی می شود iq آن یک سوم می شود، این مقدار خیلی اندکی است.
ما وقتی از دست شخصی عصبانی می شویم بیشترین ضربه را خودمان می خوریم.
افزودن دانش همراه با تذکیه و پالایش باعث تبدیل شدن به چشمه جوشان می شود که البته این مسیر هموار و ثابت نیست، در مسیر زندگی، سنگ، قلوه سنگ، پرتگاه و ... است اما رود خروشان از حرکت نمی ایستد.
هیچ تضمینی نیست اگر چشمه جوشان شوی مشکلات در راهمان نباشد.
نکته ای در رابطه با کاهش وزن:
بدن انسان از هزاران هوش مصنوعی و کامپیوتر قوی تر است، با دانستن زبان بدن این کاهش وزن اتفاق میافتد، این روش تغذیه سالم باعث تعجب است که افراد لاغر را افزایش وزن می دهد و افراد چاق را کاهش وزن، این از هوشمندی بدن است.