آنچه باور هست محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست.
سلام دوستان قربان هستم یک مسافر.
درمورد دستور جلسه؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست،چون جاریست. اگر کسی درعمیق ترین نقطه جهنم قرار داشته باشد اگر بخواهد،اختیار کامل دارد و میتواند صفت های زشت خود را تغییر بدهد.
تا رحمت خداوند شامل حال اوگردد، و به آرامی از جهنم خارج گردد، من هم با مصرف مواد مخدر تاریکیهای زیادی را در زندگی تجربه کردم. مصرف مواد برای من در محیطی که اکثرا مواد مخدر مصرف میکردند و من در آن محیط اولین تجربه مصرف مواد از نوع تریاک را تجربه کردم که خیلی برای من که سری اول بود لذتبخش و هیجان انگیز بود (به قولی میگویند مواد مخدر اول جایزه میدهد بعد امتحان میگیرد)
به واسطه مصرف مواد به عمق تاریکی ها رفتم برای من همه چیز تهیه مصرف بود دروغ گفتن یا کلی کارهای ضد ارزشی برنامه روزانهام بود.
بیست سال با مصرف مواد مخدر در تاریکی ها بودم تا اینکه خداوند یکی از دربهای رحمتش را شامل حال من کرد و کنگره ۶۰ را سرراهم قرار داد. به واسطه برادرم که در کنگره در حال درمان بود با کنگره آشنا شدم.
من که برای ترک یا درمان مواد مخدر اکثر NGOهای مختلف را امتحان کردم ولی بعد از مدت کوتاهی دوباره به مصرف روی می آوردم برای من روزهای اول قابل درک نبود که کنگره ۶۰ با NGOهای دیگر واقعا فرق دارد و فرمول DST که در کنگره اجرا می شود برای من جواب گو بود مثل اینکه یک کوهنورد برای فتح قله باید یک هفته آن مسیر را طی کند تا به قله برسد حال به آن شخص کوهنورد بگویند این مسیری که یک هفته طی کردی را در عرض یک ساعت به مبدا بازگرد که نمیشود و کار غیر ممکنی است همان طور که رفته به همان صورت باید برگردد، درکنگره ۶۰ وظیفه ی من مسافر گوش دادن به صحبتهای راهنما و درست مصرف کردن اوتی و سر ساعت در جلسات کارگاه آموزشی و حضور در لژیون و سی دی نوشتن میباشد، تا امروز در این مسیر درمان موفق بودم ناگفته نماند که عشق سالم هم خود تماما شور است ،اما از نوعی دیگر .
در پایان وظیفه خود میدانم از جناب مهندس دژاکام و خانواده ی محترمشان تشکر کنم که چنین بستری برای منِ راه گم کرده فراهم نمود تا دنیا را با دید و افکار درست ببینم. از راهنمای گرانقدرم آقا مسعود و همه ی خدمتگزارن شعبه پرستار کمال تشکر را دارم . ممنون که به مشارکت من توجه نمودید.
نگارنده: قربان لژیون هشتم
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر.
درمورد وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. آری صفت گذشته جاری است و قابل تغییر چرا که از زمانی که من وارد کنگره شدهام با گذشته بسیار تغییر کرده ام و از هر زاویه که نگاه میکنم بیشتر به این موضوع پی میبرم که چه اتفاقاتی افتاده است. آنچه که برای من سوال شده این است که چگونه این اتفاقات رخ داده و جواب را به این شکل به دست آوردم که یک روزی شخصی بیمار به درمان میرسد و تمام فکرش به درمان رساندن بیماران دیگر میشود و چون قدرت مطلق الله عشق درونی ایشان را میبیند این لیاقت را بهشان میدهد که بعد از گذشت ۳۰ یا ۴۰ سال میتواند هزاران نفر را به رهایی برساند و خانوادههایی بسیاری را خوشحال کند.
پس اینجا نتیجه میگیریم که حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند در این دلنوشته امروز نظر خود را اعلام میدارم که جناب مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان انسانهای معمولی نیستند؛ بلکه خداوند بسیار لیاقت بندگی به ایشان عطا نموده است که به درمان جماعتی از بندگان خودش بپردازند و بسیار خانوادههایی که سرگردان و گرفتار و غمگین بودند را به آسایش و آرامش برسانند پس امروز وظیفه من مسافر این است که با تمام وجود دست بر دعا برداشته و از قدرت مطلق الله برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و تندرستی که کمترین کار از نظر من و بزرگترین موهبت الهی است، به ایشان و خانواده محترمشان عطا کند. خیلی ممنون که به مشارکت من توجه نمودید.
مسافر :حمید لژیون هشتم
گردآوری : مسافر مهدی از لژیون دهم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
256