English Version
This Site Is Available In English

صفات تعیین‌کننده درون و بیرون من هستند

صفات تعیین‌کننده درون و بیرون من هستند

چهاردهمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60 نمایندگی پاکدشت با استادی پهلوان همسفر سمیرا، نگهبانی راهنما همسفر زهرا و دبیری همسفر فریبا با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

همان‌طور که می‌دانیم دستور جلسات لژیون سردار با دستور جلسات هفتگی ارتباط پیداکرده است. حالا ارتباط این وادی دهم با لژیون سردار چیست؟ چه می‌خواهد به من آموزش بدهد و چه چیزی به من همسفر می‌خواهد بفهماند؟ صفت گذشته در انسان صادق نیست، چرا؟ چون انسان جاری است. قطعاً من همسفر که سفر دومی هستم با همسفری که در روز اول در ابتدای سفر آمده و سفرش را آغاز کرده یکی نیستیم به دو جهت یکی نیستیم؛ چون من هم می‌توانم از یک نقطه ارتقاء پیدا کنم و به درجه‌ بالا برسم هم می‌توانم ارتقاء پیدا کنم و به درجه پایین برسم که در این دو نکته، تعیین‌کننده‌اش من همسفر هستم که صفت خوب و بارز مانند یک درخت در من شکل بگیرد. دیده‌اید باغبان به درخت رسیدگی می‌کند آب و کود می‌دهد به امید این‌که اول بهار شکوفه‌های قشنگی بزند. من همسفر هم در درونم هر چیزی که پرورش می‌دهم و آن صفتی که در من است، تعیین‌کننده درون و بیرون من است که باعث می‌شود رفتار و کرداری که دارم نمایان شود. حالا این صفت‌ها می‌تواند خوب یا بد باشد و راهی که پیش روی من است من تعیین می‌کنم؛ اما توسط چه کسی؟ توسط راهنمایی که دارم.

در کنگره راهنما است؛ اما راهنما فقط اشاره می‌کند او یک انگشت اشاره است که به من مسیر راه را نشان می‌دهد و بقیه چیزها را من باید انتخاب کنم آیا در مسیر حرکت کنم یا در مسیرهای انحرافی باشم. مسیرهای انحرافی زیاد است؛ به‌طور مثال در کنگره۶۰ عضو لژیون سردار شدن، نزدیک گل‌ریزان، نزدیک حامی نفس فوق‌العاده تنوع دارد که می‌گوید: شما می‌توانید با این پول خرید‌های روزانه کنید، سفرهایی بروید و می‌توانید کارهای دیگری کنید؛ ولی یکجایی در کنگره به من آموزش داده‌اند و آن نکته‌ای بود که گفته‌شده: پول را تبدیل کن؛ همان‌طور که صفت بد را به صفت خوب تبدیل کرده‌اید و قهر شد محبت، تاریکی شد نور، خساست و بخل تبدیل شد به بخشش نتیجه‌اش چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این می‌شود که من در بعد بعدی پولم را چنج کرده‌ام؛ یعنی چه؟ خداوند در این بعد و جهانی که ما هستیم و داریم زندگی می‌کنیم خیلی نعمت‌های زیادی به ما داده است می‌توانیم هم تبدیل کنیم هم نگهداریم؛ بنابراين برای ما کاری ندارد که نگهداریم یا تبدیلش کنیم. دیده‌اید بعضی از فرزندان که به دنیا می‌آیند در بدو تولد در ناز و نعمت هستند، دست بخشندگی‌شان فراوان است و این قضیه همان تبدیل است که ما در کنگره۶۰ تغییر، تبدیل و ترخیص را یاد گرفته‌ایم.

وقتی من سمیرا به کنگره آمدم آموزش گرفتم که تمام آن صفت‌هایی که دارم خرد جهانی دارد؛ یعنی در تمام کره زمین این صفات خوب نیست و نباید ماندگار باشد؛ پس تغییرش بدهم و به چیزهای دیگر تبدیلش کنم. صفت‌ها وقتی تغییر می‌کنند دو مدل هستند، یکی را می‌بینید که از درجه بالای عرفانی با یک هوس و خواسته‌های نفس پایین می‌آید و یکی هم عروج پیدا می‌کند. آقای مهندس دژاکام در ۴۸ سالگی اعتیادشان را تغییر دادند. چه طور شد که تغییر کردند؟ قطعاً خواسته صورت گرفت که صفت‌ها را تغییر بدهند و هزاران هزار نفر در کنار ایشان به درمان قطعی اعتیاد برسند. آیا کارشان فقط درمان اعتیاد بود؟ خیر بلکه درمان سیگار، درمان چاقی، درمان سرطان‌ها هم بود. باز من سمیرا می‌گویم که فقط به این‌ها ختم نشد کارشان کارخانه انسان‌سازی بود، چیزی فراتر از آن‌که ما بیاییم صفتی که در من نهادینه‌شده عوض کنم و چند نسل بعد من هم تغییر کند، فرزند من و فرزند فرزندانم تغییر کند، چرا به این نتیجه می‌رسم؟ وقتی به پشت سر خود نگاه می‌کنم مادر و مادر‌بزرگ من هم بلد نبودند که صفت‌ها را عوض کنند و تغییرش دهند تا در یک جهانی زیبا تبدیل و ترخیص شوند.

درست است که در این جهان هستی که قرارگرفته‌ایم کنگره نور امید برای تک‌تک مسافران و همسفران شد. برای من همسفر یک نقطه عطفی بود که راه درست زندگی کردن را آموزش ببینم. نمی‌‌شود ساده از کنار این دستور جلسه گذشت و ساعت‌ها می‌شود در مورد آن صحبت کرد. دیده‌اید کنار رودی می‌نشینید چه قدر صدایش قشنگ است؛ چون جاری است؛ ولی سختی‌ها و عمق رودخانه را ما نمی‌بینیم و برای ما پدیدار نیست. انسانی که به درجه‌ای می‌رسد و در سطح مالی خودش می‌داند در چه سطحی است می‌آید و در لژیون سردار از آن می‌گذرد و آن صفت را تغییر می‌دهد به یک‌چیز جدید تبدیل می‌شود، درست است اوایل کمی ترس و دلهره دارد؛ ولی وقتی عضو لژیون سردار می‌شود، آن برق نگاهشان ذوق‌زده‌ات می‌کند می‌بینی بین کسانی هستید که تلاش می‌کنند تا آن صفتی که در درونشان است را تغییر بدهند و این سختی دادن سخت است و راحت صورت نمی‌گیرد قطعاً باید سرما، گرما و مسیر را تحمل کند تا به درجه‌ای برسد‌ تا بتواند ببخشد.

تایپ: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
عکاس: همسفر نازی رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .