English Version
This Site Is Available In English

انسان قابل‌تغییر است

انسان قابل‌تغییر است

مشارکت مکتوب از لژیون هفدهم، راهنما همسفر اکرم

همسفر اشرف
صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری‌ است. این جمله می‌تواند ما را ساعت‌ها به تفکر وادارد و خوب که به آن دقت کنیم سخن‌ها در آن نهفته است. انسان تنها موجودی است که می‌تواند به‌خاطرداشتن اختیاری که خداوند در وجود او نهاده بنا به تلاش و خواسته خود از درجات بالا به اعماق درهٔ زشتی‌ها سقوط کند و همین‌طور از اعماق سیاهی‌ها به بلندترین و بالاترین درجات انسانی صعود کند. من‌بعد از اینکه متوجه شدم فرزندم مصرف‌کننده مواد مخدر شده، مثل همه همسفرها خیلی از لحاظ روحی به‌هم‌ریخته و تبدیل به یک فرد عصبی و بداخلاق شده بودم و مهر مادری من تبدیل شده بود به نفرت و هر شب و روز با مسافرم درگیری لفظی داشتم و تمام حرص و ناراحتی خودم را با گفتن حرف‌های ناراحت‌کننده به مسافرم بروز می‌دادم و آن مادر آرام و صبور تبدیل شده بود به بداخلاق‌ترین و نامهربان‌ترین مادر. بعد از آشنایی با کنگره ۶۰ و شرکت در جلسات آموزشی و لژیون مسائلی برایم روشن شد و متوجه ایرادات خود شدم و همان‌طور که در وادی دهم جناب مهندس گفتند:  هیچ فردی مجبور نیست تا ابد در جهنم باقی بماند و خداوند این اختیار را به انسان داده تا با تلاش و خودسازی و تفکر، خود را پالایش نموده و به سمت ارزش‌ها قدم بردارد. خدا را شکر می‌کنم که با مدد آموزش‌های ناب کنگره توانستم خودم را تغییر دهم همراه با مسافرم قدم‌به‌قدم سفر کنم و ایرادهای خودم را رفع کنم. گاهی به گذشته که فکرمی کنم از رفتارهای خود شرمنده می‌شوم؛ ولی خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که در مسیر درست قرار گرفتم و توانستم بر ضدارزش‌ها تا حدود زیادی غلبه کنم. در پایان برای تمامی کسانی که در سیاهی ضدارزش‌ها غوطه‌ورند آرزوی رهایی دارم.

همسفر عسل
وادی دهم به ما تأکید می‌کند: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. در جهان هستی همه چیز در حال تغییر است. انسان دارای دو مظهر عقل و جهل است که هر کدام در سرشت ظاهر و باطن او تأثیر بسزایی دارد و بالقوه جامع مظاهر عقل و جهل است و به‌عبارت‌دیگر سعادت و شقاوت از آن سرچشمه می‌گیرد و همیشه بین آن دو تضاد ذاتی وجود دارد. مثلاً یکی از آفات روح و روان انسان که یکی از ریشه‌های اصلی است محرومیت‌ها است که منشأ بسیاری از عقده‌های روانی و بیماری‌های روانی انسان است. آری انسان از دو جنبه سرشته است: هواهای نفسانی و خوی انسانی و این انسان است که باید با تعلیم راهنما و ریاضت‌های شخصی، خوی‌های بد را از خود دور کند و بااخلاق نیکو آراسته گردد اگر خوی بد بر او غالب شد از حیوان پست‌تر شود و اگر خوی نیکو غلبه یافت از فرشته پیش افتد. وجود انسان به‌مثابه یک جنگل انبوه و بی پایانی است که در لایه‌های هزارتوی آن، انواع و اقسام جانوران بی‌آزار و آزارمند در پشت شاخ شجر و حفره‌ها و راه‌های پرپیچ‌وخم آن پنهان شده‌اند و این جانوران مختلف همانا هواوهوس نهفته در وجود آدمی است و هر یک مانند مار و کژدم زهرناک و چون درندگان آزاررسان است و نیز در آن خوی‌های نیک وجود دارد ازآنجائی‌که روح آدمی، ودیعه و امانت الهی و از عالم بالا است و از طرف دیگر در وجود آدمی قرار دارد، از گزند جسم انسان ایمن نمی‌باشد. وقتی این طبیعت متضاد انسان را مورد بررسی قرار می‌دهیم مشاهده می‌کنیم که وجود آدمی، به چه اندازه پیچیده و لایه در لایه است. یکی دیگری را به‌خاطر صفتی که در او هست و او آن را خوش نمی‌دارد، ناخوش می‌انگارد، درحالی‌که دیگری او را به‌خاطر همان صفت نیک به‌حساب می‌آورد، چرا که منشأ خیال او چیز دیگری است. چرا چنین است، چون آدمی سرشته از آن و این است.  پس شخصیت همیشه ثابت باقی نمی‌ماند و می‌توان آن را تغییر داد. در مورد عادات، رفتار، طرز فکر و نگاه به زندگی، پاسخ فیزیکی و شفاهی به چیزها و اتفاقات از پیرمردی مثالی می‌زنم: مرد پیری به نوهٔ خود می‌گوید: «درونم غوغایی است. نبردی هولناک است میان دو گرگ. یکی شرور است، عصبانی، طمع‌کار، حسود، خودبین و بزدل. دیگری نیک است، صلح‌جو، مهرورز، فروتن، دست‌ودل‌باز، شریف و طرف اعتماد. این دو گرگ درون تو نیز در نبردند و درون هر فرد دیگر.» پسرک بعد از لحظه‌ای می‌پرسد: «کدام گرگ پیروز می‌شود؟» پیرمرد لبخند می‌زند و می‌گوید: همانی که به او غذا بدهی.

همسفر حمیده
صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. چون کل جهان هستی و انسان در حال حرکت است و این حرکت و عدم ثبات باعث می‌شود که هیچ موجودی در همان حالت همیشگی خود با همان ویژگی‌ها باقی نماند. پس هیچ‌وقت هیچ انسانی را با ویژگی‌های قبلی خودش نبینیم و به این فکر کنیم که هر انسانی قابل‌تغییر است. فرقی نمی‌کند که این تغییر مثبت باشد یا منفی، خیلی از انسان‌ها هستند که بسیار خوب بودند و ویژگی‌های بسیار خوبی داشتند؛ اما وقتی پس از مدت‌ها یا سال‌ها آنها را می‌بینید، دیگر اثری از آن همه ویژگی مثبت نیست و آن‌قدر غرق در امیال و خواسته‌های دنیوی و مادی شدند که باعث شده است آن همه نیروی مثبت درونشان تغییر کند و به فردی منفی تبدیل شوند و باتوجه‌به نقطه‌نظرات جدیدی که دارند و همه چیز را در همان لحظه و در پول و ثروتشان می‌بینند و بالعکس افرادی که با بدترین رفتارها و زشت‌ترین کردارها تبدیل به افرادی آگاه و مثبت‌نگر می‌شوند، همانند مصرف‌کنندگان که روزی همه ما آن‌ها را معتاد می‌خواندیم؛ اما آن‌ها بیمارانی ناآگاه بودند که پس از درمان، دیگر انسان‌های گذشته نیستند، صفاتشان تغییر کرده، نگرششان به زندگی مثبت شده است و آن قدر خوب و مهربان و شاد و سرزنده هستند که از ما همسفران جلو زدند و حالا بهترین خودشان شده‌اند و افرادی که دور را دور می‌دانستند که این فرد اعتیاد داشته است و اگر اکنون او را ببینند، این تصور را دارند که این فرد، همان فرد معتادی است که فقط بلد است دادوبیداد کند و خیلی بی‌منطق است، اما اگر چند کلام با آن سخن بگوید و نگاهی به برق چشمانش بیندازد خواهد فهمید که او دیگر فرد سابق نیست، قطعاً متعجب خواهد شد و در دل خود خواهد پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟ و این در حالی است که او نمی‌داند صفت گذشته در انسان صادق نیست و جاری‌ است و خداوند کسانی که را که ذره‌ای به سمت نور حرکت کنند را هدایت خواهد کرد و تا پایان آنها را رها نخواهد کرد.

رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون یکم)
ویراستاری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .