معرکهگیری ابزاری است در دست نیروهای شیطانی، در واقع شیطان انسان را از چیزی که باید باشد خارج میکند. آقای مهندس میفرمایند: کنگره مثل گردباد است اگر در وسط گردباد قرار بگیری بالا میروی؛ ولی اگر وارد حاشیه شوید از گردباد بیرون رفته و آرامآرام به بیرون پرتاب میشوید.
با توجه به دستور جلسه “رابطه یادگیری با معرکهگیری “مصاحبهای را با یکی از راهنمایان شعبه شادآباد همسفر مریم تنظیم کردهایم. شما را به خواندن این گفتوگوی شیرین دعوت میکنیم.
همسفر مریم و مسافرشان با آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند و مدت ده ماه و ده روز با روش DST و داروی OT و با راهنمایی مسافر محمد و همسفر لیلا سفر کردند و اکنون چهار سال و یازده ماه است که به دستان پرمهر آقای مهندس از بند دنیای تاریک اعتیاد رها و آزاد هستند.
شما در جایگاه راهنمای تازهواردین مستقیم با افرادی در ارتباط بودهاید که بهخاطر عدم شناخت از اعتیاد پر از معرکهگیری بودهاند؛ چطور با آنها وارد گفتوگو میشدید؟
ابتدا خداوند را شکر میگویم که توفیق خدمت به بندگانش را نصیب بنده کرده است. همسفرانی که برای اولین بار وارد کنگره میشوند پر از خشم هستند، خشم از اعتیاد، خشم از مسافر و به طور کلی خشم از شرایط زندگیشان. همین خشم و احساس شکست در زندگی؛ باعث بروز معرکهگیری در آنها میشود. همه ناکامیها را به گردن مسافر میاندازند و حتی بعضی میگویند، جای من اینجا بین آدمهای مصرفکننده نیست. من ابتدا از آنها زمان میخواستم که کنگره را به درستی به آنها معرفی کنم تا برداشت اشتباهشان را از بین ببرم. در ابتدا چون آموزش ندیدهاند تا یک جایی هم با آنها همقدم میشدم و کمی هم حق را به آنها میدادم تا راه برای محبت و مکالمه بیشتر باز شود. وقتی اعتماد پیدا میکردند که جای درستی وارد شدهاند از آنها میخواستم به اندازه همین سهجلسه تازهواردین به خودشان و کنگره فرصت بدهند و قضاوت نکنند. در جلسات بعدی از آسیبهایی که انسان جدا از مقوله اعتیاد، خودش به خودش میتواند وارد کند، صحبت میکردم تا کمکم از معرکهگیری فاصله بگیرند و برای ورود به لژیون و دیدن ضد ارزشهای خود آماده شوند.
نشانههای معرکهگیری در انسانهای مختلف چیست؟
هرکس به نوعی میتواند معرکهگیر باشد و این هیچ ارتباطی با سواد یا جایگاه اجتماعی یا سن و جنسیت انسانها ندارد. اصولاً شکست در زندگی باعث معرکهگیری میشود.
انسانیکه معرکهگیر است به جای درس گرفتن و برداشت درست از شکستها برای کارهای اشتباهش دائماً دیگران را مقصر میداند و بهطور کلی سرزنشگر دیگران است. معرکهگیری در لغت به معنای سرگرم کردن دیگران به چیزی است و در واقع شخصی که این کار را انجام میدهد، توجه دیگران را از خودش به چیزها و اشخاص دیگر جلب میکند تا عیب و قصور خود را بپوشاند در حالیکه شاید خودش هم خوب میداند که شاید کوتاهی از خودش بوده است. این کار را تا جایی ادامه میدهد که گاهی خدا را هم مقصر میداند. اگر شخص دست از معرکهگیری بردارد در واقع کمک بزرگی در جهت آموزش گرفتن به خودش کرده است. زیرا رابطه یادگیری با معرکهگیری یک رابطه کاملاً معکوس است؛ یعنی هرچقدر معرکهگیرتر قدرت یادگیری پایینتر!
معرکهگیری یکی از ابزارهای نیروهای منفی است، تجربهای از گرفتار شدن در این تله را دارید؟ چطور از آن خارج شدید و عکسالعملتان چگونه بوده است؟
درواقع معرکهگیری میتواند یکی از حقههای نفس باشد و این طبیعی است که این حس به سراغ من هم میآید چون انسان ذاتاً دوست دارد که خودش را بیگناه و معصوم جلوه بدهد. ابتدا باید تلههای نیروهای منفی را شناخت و در جهت عکس آنها قدم برداشت. من در زندگی با پیروزیها و شکستهای زیادی مواجه شدهام و میدانم همچنان مواجه خواهم شد. از وقتی در آموزشهای کنگره قرار گرفتهام و معرکهگیری را شناختهام با خودم قرار گذاشتهام، همانطور که در پیروزیها خودم را نقش اصلی میدانم و به نوعی به خودم افتخار میکنم، در شکستهای زندگی هم این نقش اصلی را بپذیرم و در پی جبران آن باشم. اینطوری وقتم را هم برای پیدا کردن مقصر تلف نکردهام و اگر گاهی حس معرکهگیری به سراغم بیاید فقط به آن فکر میکنم و سعی در جنگ و مقابله با نیروی منفی نمیکنم؛ چون این جنگ حاصلی جز به همریختگی درونی برای من ندارد، پس در مقابل هر حس منفی فقط نظارهگر هستم تا این حس منفی خودش عبور کند و این عبور کردن نیاز به زمان دارد. زمان همه چیز را حل میکند. کافی است با چیزی نجنگیم. چون اگر با هر حس منفی بجنگیم تنها چیزی که برای ما میماند خستگی است.
قوانین و حرمتهای کنگره ۶۰ چه کمکی به یادگیری ما میکند؟
کسی که در هرکجا قوانین و حرمتها را رعایت میکند هیچوقت سعی نمیکند که با نقض قانون، آن مکان را به هم بریزد. اصولاً انسان قانونمند، چون آرامش بیشتری دارد قدرت یادگیری بالاتری هم دارد. من وقتی تازهواردی وارد لژیون میشود ابتدا سعی میکنم حرمتها و قوانین کنگره را برایش حسابی تجزیه و تحلیل کنم و حتی از آنها میخواهم که با نوشتن حرمت آن را در ذهنشان به طور همیشگی نگه دارند تا با رفتوآمد صحیح و رعایت اصول اولیه، آرامش موجود در کنگره را درک کنند و این آرامش به وجودشان رخنه کند و با کنگره ارتباط بهتری برقرار کنند. وقتی آرامش در درونشان باشد، مطالب گفته شده در لژیون را راحتتر برداشت میکنند و قدرت تمرکز روی خودشان را پیدا میکنند.
از نظر شما راز تاکید آقای مهندس بر سیدی نوشتن همه اعضای کنگره در همه جایگاههای خدمتی چیست؟
به نظرم آقای مهندس خودشان خوب میدانند که نوشتن به انسان آرامش میدهد و ذهن انسان را از فکر کردن به مسائل بیهوده بازمیدارد. همانطور که خودشان هم دائم در حال نوشتن درباره مسائل و تحقیقات مختلف هستند، میخواهند ما هم این کار را در ابعاد کوچکتر مانند همین نوشتن سیدی انجام بدهیم؛ چون نوشتن؛ ذهن را پویا و جستجوگر میکند. نوشتن علاوه بر تقویت قوای ذهنی، سیستم ایمنی را نیز تقویت میکند؛ چون باعث میشود از احساسات منفی خلاص شویم.
یادگیری کسیکه مینویسد به مراتب بهتر از کسی است که فقط میخواند یا گوش میدهد و در نهایت نوشتن از تخریب سلولهای خاکستری مغز جلوگیری میکند که در سنین بالا این عمل در بدن صورت میگیرد و در نهایت باعث آلزایمر میشود.
جناب مهندس مانند یک حکیم فرزانه به تمامی ابعاد کنگره ۶۰، همسفران و مسافران فکر میکنند و خداراشکر که ما ایشان را داریم.
امیرالمؤمنین فرمودند: به گفته بنگر نه به گوینده! این روایت چه پیامی برای شما دارد؟
پیام این سخن این است که هرچیزی میتواند برای من آموزش داشته باشد. اگر سخنی درست باشد مهم نیست که چه کسی میگوید، مهم این است که من چه برداشتی دارم. باید به عمق کلمات نفوذ کرد تا جان کلام را دریابیم. اگر آماده آموزش باشیم سخن استاد را میشنویم، حال میتواند حتی یک کودک، در آن لحظه آن استاد برای من باشد. مهم این است که من گوش شنوا داشته باشم.
کدام قسمت سایت از نظر شما روی روند یادگیری دیگران تاثیر بیشتری دارد؟
سایت در کنگره ۶۰ بسیار بار آموزشی فراوانی دارد؛ چون درباره هر چیزی بخواهیم به راحتی میتوانیم تجربه واقعی انسانها را در مورد آن مطلب در سایت پیدا کنیم. تجربیاتی که میتوانند سند بینقصی برای ما باشند. گاهی دلنوشته آنقدر به عمق جان آدم مینشیند که شکر میکنم که در این مکان مقدس هستم. تجربه رهاییها نقطه امید را در تازهواردین روشن میکند. مقالهها نکات علمی دستور جلسه را باز میکنند و هر قسمت به نوعی بار آموزشی دارد، این بستگی به نیاز هر شخص دارد که از کدام قسمت برداشت میکند. من به شخصه قسمت مصاحبهها و دلنوشتهها را با دقت میخوانم؛ چون دوست دارم با طرز تفکر انسانهای مختلف آشنا شوم و از پاسخها بسیار آموزش میگیرم.
در پایان از شما عزیزان که در سایت شادآباد به صورت چراغخاموش خدمت میکنید بسیار تشکر میکنم و از خداوند طلب عزت و سربلندی برایتان دارم؛ چرا که اگر شما نبودید انقدر با افکار مختلف آشنا نمیشدیم.
طراحی سؤالات: همسفر فائزه رهجوی لژیون چهاردهم و همسفر زهرا رهجوی لژیون پانزدهم
تهیه و تنظیم: همسفر فائزه رهجوی لژیون چهاردهم
عکاس: همسفر پرنیا رهجوی لژیون چهاردهم
ویراستاری: همسفر سمیرا لژیون بیستوششم دبیر سایت
ثبت: همسفر فاطمه لژیون چهاردهم نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
207