English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری هم درونی و هم بیرونی است

معرکه‌گیری هم درونی و هم بیرونی است

جلسه هفتم از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره60 نمایندگی صالحی 2 با استادی اسیستانت راهنما همسفر شهره، نگهبانی همسفر منصوره و دبیری همسفر رقیه با دستور‌ جلسه «رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» روز یک‌شنبه 27 آبان‌ماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز رابطه یاد‌گیری و معرکه‌گیری است، این دو موضوع در کنار هم قرارگرفته است؛ چون زمانی که ما معرکه‌گیری می‌کنیم، اصلاً یادگیری‌ نداریم و آموزشی‌ نمی‌توانیم بگیریم. اگر در آموزش و یادگیری قرار بگیریم مسلماً معرکه‌گیری صورت نمی‌گیرد، معرکه‌گیری می‌تواند هم درونی باشد و هم بیرونی. بیرون مسائلی پیش می‌آید، به‌عنوان‌مثال دو دوست یا فامیل درجایی مشغول به کار هستیم یا در مراکزی در کنار یکدیگر هستیم و یک سری معرکه‌گیری‌هایی پیش می‌آید و وارد برخی از حاشیه‌ها می‌شویم، این کار هم نیاز به دو یا سه نفر دارد و تکی صورت نمی‌گیرد. ما یک معرکه‌گیری هم داریم که درون خودمان و درون ذهنمان است؛ بازهم در اینجا یک جنگ درونی بین نیروهای مثبت و منفی در درون خودمان وجود خواهد داشت و دائماً در حال معرکه‌گیری در وجود و ذهن خودمان هستیم.

در ابتدای شروع کار کنگره زمانی که به کنگره ورود پیدا کردیم، یک عده مسافرها و همسفرها زمانی که هنوز لژیون شکل نگرفته بود، بعد از اتمام جلسه، چندنفری یا دو سه نفر، دور هم تجمع می‌کردند و شروع به صحبت و در حقیقت همان معرکه‌گیری کردن می‌کردند؛ حالا یا صحبت می‌کردند یا پشت سر دیگران صحبت می‌کردند، بعد از مدتی کم‌کم لژیون‌ها شکل گرفت و این موضوع باعث شد این دور هم جمع شدن‌ها از بین برود و به‌واسطه این کار در لژیون‌ها نشستند و توسط راهنماها آموزش صورت گرفت که الآن هم به همین شکل است. ما در طول هفته یک سی‌دی می‌نویسیم که به‌واسطه همین نوشتن‌ها، نا‌خودآگاه ذهن ما به‌طرف این معرکه‌گیری‌ها نمی‌رود، بعضی وقت‌ها اصلاً فرصت نمی‌کنیم که بخواهیم دو نفر، سه نفر یا حتی تلفنی هم معرکه‌گیری کنیم یا حتی مجازی با تلفن همراه خودمان هم فرصت این کار را نداریم. حالا چه جوری باید از این معرکه‌گیری دور شویم؟ این کار نیاز به آموزش و آگاهی دارد، باید اول با خودمان دودو تا چهارتا کنیم ببینیم اصلاً این کار برای ما فایده‌ای دارد یا خیر؟

در زمان‌های خیلی قدیم یک نفر در خیابان بود یا نمایش‌نامه‌ای داشت یا زنجیری پاره می‌کرد و یک سری آدم‌ها دور آن جمع می‌شدند و تماشا می‌کردند و این هم یک نوع معرکه‌گیری بود، همان موقع هم که وارد آن دایره یا حلقه  می‌شدیم؛ نگاه می‌کردیم چه طور زنجیر پاره می‌کنند یا ماری را نشان می‌دهند، در اصل همه این‌ها سرگرمی به شمار می‌آمد، این کار باعث می‌شد در همان فضایی که هستیم از بیرون دورباشیم و ما را لحظه‌ای به درون خودش می‌کشید، حالا کسی هم که معرکه‌گیری می‌کند درواقع قصد جلب‌توجه کردن دارد، می‌خواهد خودی نشان بدهد و بگوید من هم به‌عنوان‌مثال بلدم، من از بقیه بالاترم، من می‌دانم. یک عده‌ای  هم که با او هم‌ حس باشند نا‌خود‌آگاه دوست دارند وارد حاشیه یا بعضی معرکه‌ها شوند، می‌روند و جذب آن شخص می‌شوند. ما اگر وارد معرکه‌گیری شویم، شاید آن لحظه حال خوبی به ما دست بدهد، شاید آن لحظه پشت سر کسی سرزنش کنیم یا حرفی را بزنیم، ولی بعداً که آموزش می‌بینیم و آگاهی پیدا می‌کنیم، متوجه می‌شویم که کار ما هیچ فایده‌ای نداشته است.

بعضی وقت‌ها این معرکه‌گیری ممکن است در بیرون یا درون خودمان باشد، ممکن است در منزل خودمان صورت بگیرد؛ به‌عنوان‌مثال سر یک استکان شستن، سر جمع‌کردن وسایل و ... دائماً ما در حال جنگ و جدال و معرکه‌گیری هستیم؛ چرا این کار را انجام می‌دهیم؟ چون از درون به‌هم‌ریخته هستیم، دنبال بهانه می‌گردیم که یک معرکه‌ای صورت بگیرد، آن موقع سر یک موضوعی که واقعاً جزئی و کوچک است، ما شروع به معرکه‌گیری خواهیم کرد؛ حالا بعدش چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چیزی جز جنگ‌ودعوا می‌شود؟ جز این‌که اعصاب خودمان خورد می‌شود؟ نیازی نیست که ما به خیلی مسائل بزرگ فکر کنیم. چیزهای خیلی ریز‌‌ریز، ما انسان‌ها را درگیر می‌کند که شاید اصلاً ما خودمان هم متوجه نیستیم که با همین رفتارمان زندگی خودمان را داریم تلخ می‌کنیم.

یک موضوع در معرکه‌گیری دور زدن است؛ یک موضوعی پیش می‌آید، من رهجو به‌جای این‌که باراهنمایم این موضوع را در میان بگذارم، دور می‌زنیم به فرض مثال به ایجنت یا مرزبان موضوع را می‌گوییم. این‌ها در اصل بازهم برمی‌گردد به آموزش گرفتن ما، ما همه این‌ها را می‌دانیم، کنگره در اصل قصد دارد، همه این‌ها را به من یاد‌آوری کند. خوبی و بدی را تشخیص می‌دهیم، می‌دانیم الآن با این رفتار و با این صحبت کردن، یک معرکه‌ای به پا خواهد شد که‌ای کاش همان ثانیه تمام شود، موضوع را رها نمی‌کنیم و هفته‌ها آن را ادامه خواهیم داد. ما نباید سر یک حرف یا موضوع کوچک زندگی خودمان را تلخ کنیم. کنگره این آموزش‌ها و آگاهی را به ما می‌دهد. کنگره می‌گوید: «وارد بعضی از مسائل و حاشیه‌ها نشوید تا بتوانید آگاهانه تفکر و اندیشه کنید و تصمیم بگیرید» با خود بگویید: اگر من این موضوع را مطرح کنم چه می‌شود؟ در منزل یک مسئله کوچک اگر پیش می‌آید خیلی آن را بزرگ نکنید، فکر کنم که کجا و چه طور بگویم، این‌ها باعث می‌شود یک مقدار از معرکه‌گیری‌ها دور شویم.

کار ذهن ما این است که همین‌جا که نشسته‌ایم درگیری ذهنی‌مان وجود دارد و داریم با خودمان می‌جنگیم، این دائماً با ما همراه است، آن را باید چه‌کار کرد؟ هر چیزی دلیلی دارد، من اگر دلیل آن را بدانم بهتر می‌توانم مسائل را حل کنم. ما مواقعی بدون فکر کارکردیم، حرف زدیم و بعد در موردش فکر کردیم. کنگره می‌گوید: «ما، برای هر چیزی اول باید فکر کنیم»، یا این‌که می‌گوید: «اول بشناس، تشخیص بده، بعد عملی انجام بده» ما خودمان براثر یک سری از نا‌‌آگاهی‌ها وارد معرکه‌گیری می‌شویم و از یک سری آموزش‌ها برخوردار نمی‌شویم. سعی کنیم وارد حاشیه‌ها نشویم و دانش و آگاهی خودمان را بالا ببریم.

تایپ: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی 2

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .