دهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶٠ همسفران نمایندگی رضوی مشهد با استادی همسفر زهرا، نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر منصوره و دبیری همسفر سمانه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» روز یکشنبه ۲۷ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان محترم جلسه و راهنمای عزیزم خانم مرضیه تشکر میکنم که اجازهی خدمت در این جایگاه را به من دادند.
با دستور جلسهی رابطه یادگیری و معرکهگیری در خدمت شما عزیزان هستم.
در کنگره بعضی از دستور جلسات مخالف یا متضاد یکدیگر هستند. مثل فضولی و آرامش، تعادل و بیتعادلی، قضاوت و جهالت یا یادگیری و معرکهگیری که میخواهد به ما نشان دهد، هرگاه یک قسمت شروع به کار میکند و فعال میشود، قسمت دیگر به صورت اتوماتیکوار از کار میافتد. این به چه معناست؟ یعنی هر چقدر فضولی من کمتر شود، آرامش من بیشتر میشود و هرچه یادگیری من بیشتر شود، معرکهگیری من کمتر میشود. یادگیری یعنی فراگیری؛ یادگیری مختص درس و مدرسه رفتن و امتحان دادن و مشق نوشتن نیست، اصولا خود زندگی کردن، یک نوع یادگیری است. همین که الان اینجا نشستیم، یعنی دنبال یادگیری هستیم. هر چقدر در کنگره آموزش دیده باشیم، باز هم در حال یادگیری هستیم.
معرکهگیری به چه معناست؟ یعنی عوض کردن موضوع؛ معرکهگیری دقیقاً نقطهی مقابل یادگیری است که ریشهی آن به جهل و ناآگاهی انسان برمیگردد. زمانی که انسان اشتباه خودش را در نظر نگیرد و دیگران را مقصر بداند، در این صورت وارد معرکهگیری شده است.
معرکهگیری سه صفت منیت، ترس و ناامیدی را در خود دارد. فردی که معرکهگیر است چون منیت دارد، نمیتواند اشتباه خودش را قبول کند، از اینکه دیگران او را مقصر بدانند و از خواستهاش دور بماند میترسد.
دقیقاً مثل خود من، زمانی که مسافر من میگفت کنگره برویم، پاسخ من این بود که تو اعتیاد داری، تو مشکل داری، چرا من بیایم؟
وارد کنگره شدم، گفتند سیدی بنویس، میگفتم مسافر من اعتیاد دارد و باید درمان شود، چرا من باید سیدی بنویسم؟ چرا؟ چون وارد معرکه گیری شده بودم، منیت داشتم، خودم را خیلی قبول داشتم، نمیخواستم قبول کنم که من هم مقصر هستم، ترس گناهکار دیده شدن در نظر دیگران را داشتم.
هر چه یادگیری من بیشتر میشد، معرکهگیری من کمتر میشد، دقیقاً مثل مسافران که زمان مصرف، میگفتیم چرا گرفتار اعتیاد شدی؟ همهی شرایط، عالم و آدم و دوست ناباب را مقصر میدانست جز خودش را! چرا؟ چون منیت داشت، نمیتوانست قبول کند که اشتباه کرده است و خودش مقصر است و ترس گناهکار دیده شدن، باعث میشد که کل زندگی را با ناامیدی بگذراند.
زمانی که مسافر من وارد کنگره شد، درمان شد، چون شروع به یادگیری جهانبینی کرد و به درمان واقعی رسید. این درمان فقط مخصوص مسافر نیست، برای من همسفر نیز صدق میکند.
وقتی با حال خوب به رهایی میرسیم، آن را مانند الماس میدانیم، زیرا الماس یک شیء گرانقیمت است. اما کسی که این الماس را ندارد، چیز با ارزشی ندارد که به آن دل خوش کند، پس به جای گرفتن آموزش و دریافت انرژی، وارد معرکهگیری میشود و درگیر حاشیهها میشود. کسی که در حال یادگیری است، دانایی او بالا میرود و میتواند از معرکهگیری دور شود و کمتر درگیر حاشیه شود. هر چه میزان یادگیری بالاتر باشد، معرکهگیری نیز پایین میآید.
خیلی ممنون که به صحبت های من گوش فرادادید.
همسفران کوچک کنگره ۶۰
تایپ: همسفر زهرارهجوی راهنما همسفر مرضیه لژیون یکم
ویراستاری: همسفرمریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم
عکاس خبری: همسفر تکتم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم
مسئول صوت: همسفر سهیلا رهجو راهنما همسفر معصومه لژیون سوم
ارسال مطلب: همسفر مهدیه رهجو راهنما همسفر راضیه لژیون چهارم
همسفران نمایندگی رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
138