تعدادی از همسفران لژیون پانزدهم، با راهنمایی همسفر فرزانه در مورد دستور جلسه هفتگی؛ «رابطه یادگیری و معرکهگیری» نوشتند:
سلام دوستان اکرم هستم همسفر
وقتی میگوییم؛ یادگیری به معنای مشق، درس و نوشتن نیست، بلکه باید از زندگی بیاموزیم و درس بگیریم. خلقت براساس یادگیری بنا شده است.
یادگیری در تمام اصول وجود دارد از جمله؛ هنر، موسیقی، ورزش، زبان و غیره...
اگر دقت کنیم، خواهیم دید که ما در زندگی مدام درحال یادگیری هستیم، قبل از ورود به کنگره درک درستی از مفهوم واقعی یادگیری نداشتیم، اما اکنون به لطف خداوند در کنگره، با آموزشهای خوب و تفکر درست، مفهوم آن را درک میکنیم.
معرکه؛ در اثر دانش کم، حسادت، خودخواهی و منیت به وجود میآید، یا زمانی که انسان در کارها و اهداف خود شکست میخورد و بر سر یک دو راهی قرار میگیرد، دچار معرکهگیری میشود. وقتی ما بر سر دوراهی قرار میگیریم، از شکست و ناکامی خود درس میگیریم، به اشتباهات خود پی میبریم، دلیل شکست خود را مییابیم تا دوباره گرفتار آن نشویم که این آزمون را دوباره تجربه نکنیم و به پیروزی برسیم. ما هیچوقت نمیتوانیم تشخیص دهیم، کدام عمل سالم و کدامیک ناسالم است. پس باید تاریکی را تجربه کنیم که آموزش ببینیم.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر
مسئله یادگیری تنها مخصوص مدرسه، دانشگاه و تکلیف نوشتن نیست، بلکه خلقت انسان و موجودات بر پایه یادگیری بنا شده است. در کنگره ۶۰ مفهوم یادگیری یعنی؛ آموزش و به دنبال یادگیری است. مسئله دیگر، معرکهگیری است که نقطهای مقابل یادگیری بوده و ریشه آن جهل، نادانی و ناآگاه بودن است. در معرکهگیری سه صفت؛ ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. کسی که منیت دارد؛ نمیتواند اشتباهات خود را بپذیرد و قطعاً این فرد دچار معرکهگیری میشود. انسانی که همیشه بهدنبال یادگرفتن و آموزش باشد، مهمترین مقوله در یادگیری را بالا میبرد و میتواند از معرکه گرفتن دور شود و کمتر در حاشیه قرار بگیرد.
آقای مهندس این دو موضوع را در کنار هم قرار دادهاند و فرمودند: این مسئله، مانند دو کفه ترازو است هر چه دانایی بیشتر شود، سطح یادگیری بالاتر خواهد رفت و کفه دیگر ترازو که همان معرکهگیری است پایین و پایینتر میرود.
در کنگره ۶۰، اگر کسی در حال یادگیری و خدمت نباشد، به مسئلههای منفی و ضدارزشی وارد میشود و معرکهگیری در رأس این عملکرد است. خیلی چیزها وجود دارد که انسان را وارد مرحله معرکهگیری میکند و از رشد آگاهی آن فرد جلوگیری میکند. واژه یادگیری و معرکهگیری هیچ نوع اشتراکی با هم ندارند، بلکه همیشه مقابل یکدیگر هستند. بزرگترین مانع در برابر نفس اماره که سبب بروز بسیاری از ضدارزشها میشود، همین آگاهی و دانایی ما است که ما با آگاهی زیاد رشد میکنیم و سدّی که با معرکهگیری مقابل ما قرار میگیرد را از میان بر میداریم.
برای آموزش و یادگیری باید سواد آن را داشته باشیم، میزان تحصیلات مهم است، اما نشانه آگاهی نیست. هر زمان انسان جایگاه خودش را بالاتر از همه ببیند، دچار منیت میشود و وارد میدان معرکهگیری میگردد.
در کنگره ۶۰ رهجویی که منیت دارد اگر صحبتهای راهنما را قبول نکند و وارد معرکهگیری شود، باعث عدم یادگیری و آموزش او و ایجاد حسادت میشود.
شخصی که به دانایی و آگاهی رسیده باشد، هیچموقع به دنبال بهانه و عیبجویی نمیرود. معرکهگیری از روی جهل و کمبود دانش خودمان است.
سلام دوستان تکتم هستم همسفر
من از این سیدی درس گرفتم که مانند؛ طبیعت و هستی که در حال حرکت و تغییر هستند، همواره در حال حرکت، تغییر و در نهایت ترخیص باشم و با آموزش جهانبینی کنگره ۶۰ درجه آگاهی خود را بالا ببرم، چرا که ساکن بودن و آموزش نگرفتن، انسان را به سمت تاریکی و اعماق جهالت هدایت میکند و این جهل و ناآگاهی، هر فرد را به حواشی و درنهایت موضعگیری در برابر هر مسئله و یا موضوعی سوق میدهد.
بنابراین، فراگرفتن و یادگیری نشان از بینش و درک بالای هر فرد دارد و در مقابل معرکهگیری نشان از عدم آگاهی و جهالت او است که این دو به صورت معکوس عمل میکنند. به امید آنکه با فراگرفتن آموزشهای جامع و عمل کردن به آنها و همچنین با الهام گرفتن از متد Dst، بتوانم مراتب آگاهی و ترقی را یکی پس از دیگری طی کنم و در پیشبرد اهداف خود در زندگی روزمره و مهمتر از همه کنگره ۶۰ تأثیرگذار باشم.
توفیق روزافزون برای تکتک خانواده کنگره ۶۰ دارم.
سلام دوستان معصومه هستم همسفر
سه ضلع مثلث دانایی شامل؛ تفکر، تجربه و آموزش است.باید این سه ضلع را درست آموزش بگیریم و آنها را کاربردی کنیم. اگر انسان، آموزش کامل و صحیح دیده باشد هیچگاه وارد بازی معرکهگیری نمیشود، بلکه انسانهایی وارد بازی معرکهگیری میشوند که از لحاظ روحی، جسمی و روانی حال خوشی ندارند، اینگونه افراد درگیر مصرف مواد مخدر، الکل یا قرصهای روانگردان هستند، البته اکثر انسانها دچار مشکلات روحی، روانی و یا بیتعادل هستند و بیشتر افراد برای فرار از واقعیتهای اطراف خود معرکهگیری به پا میکنند تا مشکل روزمره خود را به راحتی حل کنند. این افراد سر یک مسئله بیاهمیت و بیخود بهانه درست میکنند تا آشوب یا همان معرکه به پا کنند و از نظر خود لذت میبرند، هر چند از دید آنها اینگونه است و رفتارشان ناپسند است اما چه خواسته و یا ناخواسته در جامعه امروز چنین افرادی زیاد دیده میشوند. امیدوارم روزی برسد که تمام مردم، این مثلث دانایی را کاملاً آموزش بگیرند.
ویرایش متن: رابط خبری لژیون پانزدهم همسفر ملیحه، رهجوی راهنما همسفر فرزانه
ارسال مطلب: همسفر الهام، رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
145