مشارکت مکتوب از لژیون شانزدهم، راهنما همسفر زهرا
همسفر لیلا
من قبل از اینکه وارد کنگره شوم و در مرتبه همسفر قرار بگیرم و آموزش کسب کنم، مانند بسیاری از همنوعان خودم در تاریکی و نادانی به سر میبردم. تخریبهای مسافرم در کنار اشتباهات خودم قرار گرفت و باعث بهوجودآمدن مشکلات و ناراحتیهای بسیار شد. بهمرورزمان تبدیل به آدمی عصبی و پرخاشگر شدم که با کوچکترین تلنگر از کوره به در میشد و معرکه به پا میکرد و برای کوچکترین مشکلات دنبال مقصر بودم و همیشه با قیافه حقبهجانب به دنبال سرزنش و توهین و دعوا با مسافرم بودم. با درد و دل کردن با خانواده خودم و او و گلههای بسیار از مسافرم، سعی میکردم آتش درونم را خاموش کنم؛ اما چهبسا با تأیید دیگران این آتش خشم بیشتر ازقبل شعلهور میشد و فاصله من با آرامش و البته مسافرم هر روز بیشتر میشد؛ اما به شکرانه خداوند مهربان با کنگره آشنا شدم که البته مسافرم اسباب این آشنایی را فراهم کرد و روزهای اول همچنان در جلساتی که با راهنما داشتم دم از گله و شکایت از مسافرم و آسیبهایی که به ما وارد کرده بود، میزدم؛ ولی کمکم با علم کنگره و راهنمایی راهنمای مهربانم، توانستم خودم را بهتر بشناسم. اینکه من هم مقصر بودم که با دامنزدن به مشکلات و معرکهگیری باعث وخیم ترشدن اوضاع میشدم. هیچ دانایی و آگاهی نداشتم و به کمک کنگره توانستم روی خودم کارکنم.
همسفر عزت
وظیفه همه ما انسانها در این جهان خاکی این است که هر لحظه آموزش بگیریم و رشد کنیم هم از نظر علم و دانش هم از نظر اخلاق و رفتار و کردار. اگر در مسیر آموزش نباشیم ناخودآگاه مسائل منفی و ضد ارزشها جای آن را خواهند گرفت و ما متوقف میشویم و یا حتی پسرفت میکنیم. یکی از عواملی که ما را از مسیر آموزش و یادگیری و بهتبع آن رشد، باز میدارد معرکهگیری است. چه چیز باعث معرکهگیری میشود و یا بهتر بگویم چه کسی وارد معرکهگیری میشود؟ کسی که دارای حسهای منفی منیت، حسادت، کبر، بخل، کینه و... باشد. این صفات رذیله و ضدارزش باعث میشود که فرد در تاریکیها غرق شود و نتواند مسیر نور و آگاهی و آموزش را ببیند و رشد کند؛ بنابراین شاهد شکستهای پیدرپی خواهد شد و بدون اینکه خودش متوجه باشد وارد معرکهگیری میشود و در حاشیه قرار میگیرد. ما در کنگره آموختیم فردی که وارد کنگره میشود هر سمت و جایگاهی که دارد هیچ ارتباطی به کنگره ندارد باید در کنگره آموزش بگیرد و فرمانبردار باشد تا بتواند از سد منیت و کبر بگذرد تا به رشد و آگاهی برسد. در کنگره همه یک هدف دارند و همه در حال آموزش هستند. در کنگره مقام بالا و پایین نداریم هیچکس بر دیگری برتری ندارد چه آنکس که جارو میزند چه کسی که در جایگاه استادی مینشیند همه در یک سطحاند و همه درحالخدمت کردن هستند. همین موضوع باعث شده محبت و صمیمیت در بین اعضای کنگره موج بزند. در کنگره هدف خدمتکردن است و رشد و آگاهی. امیدوارم همه ما بتوانیم در مسیر کسب دانش و آگاهی باشیم و هیچوقت دچار منیت و معرکهگیری نشویم. انسان هر چه دانش و آگاهیاش بیشتر شود خشوعش بیشتر میشود؛ چون تازه میفهمد دانشش در مقابل علم کائنات ذرهای بیش نیست هر چه بیشتر میآموزد به نادانیاش بیشتر پی میبرد و تلاشش را برای یادگیری مضاعف میکند. به امید روزی که همه به این سمتوسو حرکت کنیم.
همسفر اقدس
من از این دستور جلسه پر محتوا آموختم که باید با آموزش گرفتن و یادگیری از معرکهگیری فاصله بگیرم. بیدلیل نیست که آقای مهندس این دو مقوله را کنار هم قرار دادند. چرا که این دو مسئله همانند دو کفه ترازو است، هرچه سطح یادگیری و دانش و معرفت من بالاتر بیاید کفه دیگر ترازو که همان معرکهگیری است پایینتر میرود. یادگیری نشان از آگاهی دارد و معرکهگیری نمونه بارز جهل و ناآگاهی است. انسان باید همواره در حال یادگیری باشد، چون سکون و آموزشندیدن انسان را به سمت تاریکیها و جهالت میکشاند. وقتی من برنامهریزی ندارم و آموزش نمیگیرم وقت زیاد دارم برای حاشیه رفتن و معرکهگیری. زمانی که یک کار نادرستی را انجام بدهم و بخواهم دیگران را دور بزنم و گیج کنم تا نفهمند که من این کار را کردم شروع به معرکهگیری و سفسطه میکنم.
همسفر فرین
یکی از مهمترین دستور جلسههای کنگره ۶۰ رابطه یادگیری و معرکهگیری گیری است. اگر به دنبال معرکهگیری باشیم در واقع فرصت یادگیری و آموزش را از دست خواهیم داد و در حاشیههای زندگی قرار میگیریم و مدام بهانه میگیریم. اما اگر به دنبال آموزش و یادگیری باشیم دیگر فرصت و مجال فکرکردن به حاشیهها و مسائل غیرضروری را نخواهیم داشت. ما نباید فراموش کنیم که به چه دلیل به کنگره آمدهایم؟ قبل از اینکه به کنگره بیاییم در واقع ذهنمان همیشه دنبال معرکهگیری بود، بهظاهر اتفاقی نمیافتاد؛ اما در ذهنمان غوغایی به پا بود که دائماً توسط این ذهن مشغولی درمانده شده بودیم، مرتب زندگی دیگران را با خودمان مقایسه میکردیم، شرایط دیگران را با خودمان مقایسه میکردیم، با ناآگاهی مطلق به دنبال بهانهگیری و معرکهگیری بودیم، مرتب در ذهنمان در بدترین شرایط زندگی را سپری میکردیم، غر میزدیم، نق میزدیم و چیزی به اسم صلح و آرامش در خودمان نمیشناختیم، بهنوعی از خدا و رحمت خدا دور شده بودیم. با ورود به کنگره و با درس و آموزشهایی که گرفتیم، بهخصوص با آموزش این دستور جلسه پی بردیم که کنگرهای بودن باید در رفتار و عملکرد ما متجلی شود تا بتوانیم تشخیص دهیم که با غرزدن و معرکهگیری نمیتوانیم حقانیت خودمان را به نمایش بگذاریم با این کارها فقط حال خودمان را به هم میریزیم و درحالیکه حالمان درستوحسابی نباشد هرگز نمیتوانیم به اطرافیانمان حال عالی و انرژی مثبت تزریق کنیم. بافهم این موضوع صلح و آرامش را به درونمان دعوت کردیم و باعث شد تا در همه مراحل زندگی به دنبال راستی و حقانیت باشیم و با گیردادنهای بی جا زندگی را به کام خود و دیگران همچون زهر تلخ نکنیم به یاد داشته باشیم که هدف از آفرینش تکتک ما انسانها رسالتی است بر دوشمان که باید آن را بشناسیم و در راستای آن عمل کنیم.
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همفسر فریبا (لژیون یکم)
ویراستاری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
133