سومین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی ارومیه به استادی همسفر هانیه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز شنبه ۲۶ آبان ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
انسان موجودی است که همیشه در حال آموزش گرفتن است، آموزش میبیند و وارد تجربه میشود و بعد مهارت خود را در قالب علم به دیگران منتقل میکند. اگر کسی در کنگره به دنبال حاشیه و بهانهگیری است به رهایی نمیرسد و نشاندهنده این است که طبق برنامه عمل نمیکند؛ بنابراین به جای آموزش و دریافت انرژی، وارد معرکهگیری شده و طلبکار نیز میشود. معرکهگیری حواس و تمرکز ما را از آموزش دور کرده و نیرو و انرژی ما را خراب میکند.
جناب مهندس این دو مقوله را کنار هم قرار دادهاند؛ چرا که این دو مسئله مانند دو کفه ترازو است، هرچه سطح یادگیری، دانش و معرفت ما بالاتر باشد، کفه دیگر ترازو که همان معرکهگیری است، پایینتر میرود. معرکهگیری یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن. معرکهگیری به این معناست که فردی بساطی را پهن میکند، تعدادی از افراد را گرد خود جمع مینماید و معرکه میگیرد؛ مثلاً زنجیر پاره میکند، شعبدهبازی و رمالی میکند به این کارها معرکهگیری میگویند و در قدیم با این کار مردم را سرگرم میکردند و به این وسیله پولی از مردم دریافت میکردند؛ البته امروزه به دلیل زیاد شدن مسائل سرگرمی این مسئله به ندرت دیده میشود.
وقتی انسان در مقابل مسئلهای از لحاظ عقل محکوم میشود، بهجای عذرخواهی و سکوت شروع به معرکه گرفتن میکند. یکی از بزرگترین شهامتها این است که انسان مشکلش را بپذیرد. باید بدانیم فرقی است بین یادگیری و معرکه گیری زمانی هست که فرد شهامت ندارد که مشکلی را پذیرد. ما بعضی اوقات رنج بیهوده میبریم، گاهی اوقات یک مسئله با عذرخواهی حل میشود؛ اما این قضیه را تبدیل به پیچیدهترین موضوع میکنیم. اگر میخواهید فردی را بشناسید با او مخالفت کنید. گاهی اوقات بعضی انسانها هستند که به هیچ عنوان نمیتوانند؛ حرف مخالف را بپذیرند و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی انتقادپذیر نیستند اگر کوچکترین ایرادی از آنها بگیری بلافاصله معرکهگیری را شروع میکنند. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت، شکست خوردن به وجود میآید، کسی که معرکهگیری میکند هم خود و هم دیگران را به مسلخ میبرد. معرکهگیری در تمام سیستمها وجود دارد چه در کاخ ریاست جمهوری، چه در دانشگاه و چه در کنگره.
زمانی که انسان جایگاه خودش را بالاتر از آن چیزی که هست تصور کند با منیت وارد میدان معرکه میشود در اینجا توانایی و استعداد انسان علیه او حرکت کرده و او را در مسیری اشتباه قرار میدهد. در سیدی منیت یاد میگیریم که یکی از اضلاع مثلث جهالت، منیت است که تنفر، حسادت، کینه و خشم را با خود به همراه میآورد و پوششی بر تفکر انسان کشیده و مانع از آموزش گرفتن فرد میشود؛ زیرا خود را بالاتر از دیگران تصور میکند و فکر میکند که همه چیز را میداند، ظرف وجودی تهی دارد که به خیال خود سرشار از علم و آگاهی است. شخصی که منیت دارد، دچار قیاس میشود و در پی آن حسادت هم بهوجود میآید. رهجویی که منیت دارد اگر راهنما صحبتی کرد قبول نمیکند و وارد فاز معرکهگیری میشود. آموزش نگرفتن، قیاس و حسادت، باعث عدم یادگیری و در نتیجه معرکهگیری میشود.
رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری میتوانیم برقرار کنیم، این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم به سمت مسائل از این دست از جمله معرکهگیری کشیده شویم این دو در کنار هم وجود ندارند، شهر وجودی، تفکرات و ذهن ما فقط جای یکی از اینها هست یا یادگیری، آموزش و خدمت یا معرکه گیری، نق زدن و حاشیه رفتن. معرکهگیری، نق زدن، حاشیه همه و همه تجلی جهل و نادانی است. برای همین در تمام جلسات کنگره ۶۰ در بدو شروع جلسه نگهبان میخواند که برای رهایی از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است ۱۴ ثانیه سکوت نماییم و به خدا پناه ببریم.
ما دشمن بیرونی نداریم، دشمن ما در درون ماست. هیچکس از بیرون نمیتواند به ما آسیب برساند، آن کس که به ما آسیب میرساند خود ما هستیم. تنها کسی که میتواند ما را نابود کند، تنها کسی که میتواند جایگاه ما را متزلزل کند و باعث سقوط ما شود، فقط و فقط خود ما هستیم، جهل و نادانی ما که ممکن است در درون هر انسانی باشد و برای همین باید بیاموزیم، باید یاد بگیریم، باید آموزش ببینیم و عمل کنیم. به امید روزی که با آموزشهای جامع و کامل کنگره به دانایی مؤثر دست یابیم و از معرکهگیری و توجیه اشتباهات خود جدا شویم.
تهیه و ارسال مطلب: همسفر هانیه ( خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
111