سلام دوستان آقای محمدرضا هستم مسافر سیگار
مجموعه ناقلهای عصبی و نوروترانسمیترها را سیستم ایکس می گویند.
سیستم ایکس از دو طریق آسیبپذیر میباشد،.۱- بی سیم ۲- با سیم.
مثالهای باسیم میشود مصرف سیگار ، الکل و قرصهای اعصاب و روان و...
مثال بی سیم همان افکار و اندیشه منفی و ناامیدی و...
در کنگره ۶۰ با روش دیاس تی و کم کردن شربت OT به صورت ذره ذره سیستم ایکس درمان می شود و باعث میشود سیستم ایکس به فعالیت خود برگردد.
مصرف مواد مخدر باعث میشود سیستم ایکس از کار بیفتد و و بدن نیاز به مواد داشته باشد و خود بدن به صورت طبیعی نمیتواند آن را تولید کند،چون بدن وابسته به مواد میباشد.
وقتی سیستم ایکس مواد مخدر طبیعی را ترشح میکند،فرد کارهای خود را پرنشاط انجام میدهد و میتواند به کارهای خود برسد و دیگر وسوسه مصرف مواد را پیدا نمیکند.
سلام دوستان حسین هستم مسافر سیگار
ما وارد کنگره می شویم تا بتوانیم زندگیمان را به روال عادی پیش ببریم چون اگر دانشی که کنگره به ما آموزش می دهد نباشد همیشه دچار ناسپاسی و ناشکری می شویم .
وقتی وارد کنگره میشویم و ایمان میآوریم متوجه خواهیم شد که مشکلات روال زندگی هستند.
وقتی حس و حالت خوب باشد ،مشکلات و اتفاقاتی که برای ما بوجود می آید با دید مثبت به آنها نگاه میکنیم .مثلاً اگر رها بشویم و مشکل مواد و سیگارمان حل بشود آیا ما دیگر مشکلی نداریم ؟
زندگی ادامه دار است و مشکلات همچنان هست ولی این فرق نگاه من است که از این مشکل چگونه تجربه و درس بگیرم.
مشکلات برای ما یک نعمت است.شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت ،نعمت از کفت بیرون کند .
با دید خوب و مثبت نگاه کنیم و ببینیم چه درسی میتوانیم از مشکلات بگیریم .
ما در کنگره دو نوع معلم داریم ، یک معلم سیستم هستی و یک معلم آنهایی که تجربه وحضور فیزیکی دارند وبه ما درس میدهند اگر از آنها درس نگیریم روزگار به ما میآموزد .
خوش به حال آن کس که اینها را یاد گرفت ایمان آورد و درس خودش را از آن گرفت.
مهندس در سی دی آخر هم گفت که زندگی پس از مرگ هم وجود دارد .
اگر ذرهای عمل خیر و شرانجام دهیم باید تاوانش را بدهیم .
اول تکلیف خودمان را روشن کنیم که آیا من اعتقاد دارم یا ندارم ؟
اگر ندارم بروم تا هستی و روزگار خودش به من نشان دهد .
یک سریها هم میگویند من عاشق آقای مهندس هستم من برای کنگره جان میدهم ولی وقتی میگوییم دو نخ سیگار نکشید میگوید نه نمیتوانم،! ولی من مهندس را دوست دارم .
حتی خانواده و بچه خودش را به یک نخ سیگار میفروشد .
نفس تعیین موجودیت میکند یعنی آن نفس چه بلایی بر سر ما میآورد ،
تمام هستی را زیر پا گذاشته ،وجود خودمان را گرفته به خاطر یک نخ سیگار.
این همه کشیدم یک بار به حرف راهنمایم گوش بدهم یک سال نکشم امتحان کنم، اگر بد بود سیگار همیشه هست .
برای چند ماه خوب سفر کنم تا بدانم چه حس خوبی دارد هر چقدر من تعریف کنم شما متوجه نمیشوید چون آن حس را تجربه نکرده ،
حداقل چند پله خوب سفر کن تا متوجه تغییر حس درون خودت بشوی .
پس بیاو زندگی کن، بخدا که زندگی نکردیم زندگی یک چیز دیگریست وما باید لذت زنگی بدون سیگار را بچشیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
65