جلسه یازدهم از دوره بیست و ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی دیدهبان محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافر کریم و دبیری مسافر حمیدرضا با دستور جلسه « سیستم ایکس » در روز یکشنبه ۲۰ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که امروز فرصتی شد در خدمت دوستان در شعبه اروند آبادان باشم این هفتهایی که گذشت هفتهی گلریزان بود. واقعأ هم جای تشکر دارد و هم قدردانی و اینکه آدمها بعد از گذراندن چه دورهایی و رسیدن به چه جایگاهی با چه برداشتی و با چه تفکری، میآیند و چه کار عظیمی انجام میدهند و میبخشند، بزرگترین اتفاقی که افتاد در سال ۱۳۸۳ کنگره ۶۰ را که بستند ظاهرش ظاهر خوبی نبود و بقول معروف مکانی که داشیتم را پلمب کردند ولی اولین درسی که برای ما داشت جناب مهندس فرمودند که ما باید سعی کنیم که مکانهایی که تهیه میکنیم مال خودمان باشد و روی پای خودمان باشیم. مبلغها هزار تومان، هزار تومان به واسطه همین جشن گلریزان جمع شد و الان در مکانهای که هستیم کسی نمیتواند ما را بیرون کند مکان خودمان است و برای خودِ بچههاست که دارند خدمت میکنند.
بعضی وقتها من خودم شخصا میگویم که این مسیری که طی کردم چه ربطی به اعتیاد دارد چه ربطی مثلا به سیستم فزیکی انسان دارد و ما آمدیم یک اعتیاد را درمان کنیم. ولی برای رسیدن به این درمان مهمترین مسئله همان جسم، روان، جهانبینی است. که دستور جلسهی این هفته هم سیستم ایکس است و این سیستم ایکس که هر فرمانی به آن میدهیم را انجام میدهد و خوب، بد و زیبا و زشت برایش هیچ فرق نمیکند. مهم این است فرمانهایی که به آن میدهیم طبق آن فرمان اجرا کند.
ما بر اثر استفاده از مواد مخدر و تعریفی که بر اساس تکرار و روند زندگی تکراری که روی جسم خودمان پیاده کرده بودیم سیستم ایکس خودمان را تخریب کرده بودیم و بر اثر همین تخریب زمانی که آدم به یک جایی میرسد که خسته است و حالش را ندارد و دیگر جانی ندارد و آنقدر تخریب بوجود آورده که خانواده از آن دوری میکنند و در محیط کار از آن فراری هستند و میخواهد به یک جایی برسد میگوید من میخواهم ترک کنم ولی سیستم ایکس آن فرد تخریب شده و عوارضی را وجود میآورد است.
حالا به قول معروف بیرون روی، خمیازه و عوامل و عکسالعمل آشکاری که بعد از قطع مصرف بروز میکند که مرتب به سیستم ایکس است را کنگره و راهنما میآید یک دارو که نام آن OT است برای بیمار و برای فرد مصرف کننده تعیین میکند و طبق شرایط و ضوابط مصرف و ساعت و مقدار مصرف که بر اساس این تکرارها که منفی بوده و آن عوارضی و تخریبی را بوجود آورده و من را مصرف کننده کرده است این دارو را مصرف میکنم و همان سیستم را من بر عکس انجام میدهم تا بتوانم این سیستم ایکس خودم را دوباره باز نویسی کنم، وقتی که باز نویسی میکنم اطلاعاتی که بر اساس OT به بدنم میدهم که بدن بزرگترین کاری که انجام میدهد بدن خودش را با متد و روش جدید سازگار میکند. همان طور که سیستم ایکس ما باید بازسازی و تغییر کند. نگرش ما، تفکر ما هم باید تغییر کند چون اگر ما بدنمان طبق برنامه تغییر در آن صورت گیرد ولی اگر سیستم تفکر ما تغییر نکند شاید به رهایی برسیم و شاید مصرف کننده نباشیم ولی آن ارزش جایگاهی که از لحاظ زندگی از لحاظ لذت بردن از لحاظ جایگاه انسانی و از نظر فردی باید داشته باشیم را پیدا نمیکنیم.
برای همین راجعبه بخشش صحبت میکنند، راجعبه زندگی سالم صحبت میکنند، راجعبه این روش و این متدی که من میخواهم تغییر بدهم و بر اساس آن میخواهم زندگی کنم، راجعبه آن صحبت میکنند. اولین چیزی که در کنگره به ما میگویند که کنگره مکان مقدس و اَمنی است و قداست و امنیت آن را چه کسی بوجود میآورد مایی که اینجا هستیم، ما میگوییم که وقتی میآییم در کنگره حالمان خوب میشود، اینکه حالمان خوب میشود یعنی یک کارهایی را که قبلاً انجام می دادیم را الان دیگر انجام نمیدهیم یعنی الان وقتی میآییم اینجا راجع به خودمان صحبت میکنیم دیگر راجع به مردم غیبت نمیکنیم راجع به اقتصاد صحبت نمیکنیم راجع به مسائل سیاسی صحبت نمیکنیم بخاطر چه چیزی؟ بخاطر آن فرمانهایی که سیستم ایکسمان را تخریب کرده است و الان به جای آن فرمانها، فرمانهای اجرایی صحیح به آن میدهیم که در اجرا کردنش باعث میشود که حال ما خوب بشود.
ما اگر دروغ بگوییم دوباره حالمان بد میشود چون، میترسیم که این دروغ یک روزی بیاید و یقهی خودمان را بگیرد ما سعی میکنیم در کنگره خشمگین نشویم، مردم را راحت ببخشیم چون خیلی وقتها خیلی اتفاقات میافتد و بر اساس خشمی که داریم یک دفعه میزنیم و یک کاری را انجام میدهیم و میبینیم شش ماه است که داریم تاوان آن را میدهیم باید برویم و دیه آن را بدهیم. راجع به کسی زود قضاوت نمیکنیم چون الان من میدانم راجع به هر کسی که قضاوت کنم راجع به من قضاوت میشود وقتی که من این قضاوت را داشته باشم و حالم را بد بکند دوباره به آن دوران مصرف خودم بر میگردم و شرایط خوب را نمیتوانم از مصرف نکردن بدست بیاورم، بعضیها که به رهایی میرسند، آن کیفیت لازم و خوب را ندارند، بعضیها حالشان خوب میشود و میگویند که آقا تو چکار میکنی که اینقدر حالت خوب است؟ ببین چه کارهایی را انجام نمیدهد که حالشخوب است بعضی ها هم میآیند و فقط به رهایی میرسند امّا آدم قبلی هستند و شرایط زندگی قبلیشان، نه تفکر، نه جهانبینی آنها تغییر نمیکند و همان شرایط خودشان را دارند.از اینکه به صحبت های من گوش کردید متشکرم.
تایپ مطلب: مسافر امین لژیون یازدهم، مسافر حسین لژیون چهارم، همسفر عرفان لژیون هشتم
ویرایش مطلب: مسافر صادق لژیون هفتم
ارسال مطلب: مسافر محمود لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
91