بعد از تاریکی اعتیاد، وارد سیستم‌ایکس جدیدی شدم

جلسه‌ی پنجم از دوره‌ی دوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره‌‌‌‌‌‌‌‌ ۶۰ لژیون بندرعباس با استادی مسافر ابوالفضل و نگهبانی مسافر بختیار و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «سیستم ایکس» یکشنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

ما در زندگی در طول روز به چیزهایی برمی‌خوریم که باعث می‌شود سر دو راهی قرار بگیریم. من زمانی که به پارک می‌آمدم با خودم می‌گفتم: من که چندین بار سقوط آزاد رفته‌ام، آیا کنگره۶۰ به درد من می‌خورد؟! وقتی رفتار آرام راهنما و بقیه مسافران را دیدم به فکر فرو رفتم که آیا من باید در پارک درمان بشوم؟! من که مدتی زیر نظر دکتر بوده‌ام ولی به درمان نرسیده‌ام آیا اکنون در پارک درمان می‌شوم؟!

پاسخ این سوالات برای من مجهول بود؛ اما درکنگر‌ه هیچ مجهولی وجود ندارد.

جناب آقای مهندس این مجهولیت را به دو گروه تشبیه کرده است؛ آن‌‌هایی که با مسائل معنوی بخواهند مشکلاتشان را رفع و رجوع کنند و یا آن‌هایی که با دارو بخواهند جسم خودشان را درمان کنند.

من در کنگره یاد گرفته‌ام که با سی‌دی نوشتن، حرف راهنما را گوش دادن و سفر خوبی داشتن، می‌توانم به درمان برسم و این‌ها همه باعث شد که من امروز به کنگره بیایم و خدمت کنم. من به عنوان کوچک‌ترین عضو، به کنگره بدهکار هستم و نمی‌توانم وجدان خودم را زیر پا بگذارم؛ چون از تاریکی و یک سیستم‌ ایکس تخریب شده، تبدیل به یک شخص با سیستم ایکس جدید شده‌ام.

وقتی به اخلاق و رفتارم در زمان مصرف نگاه می کنم و با امروز خودم در سفر دوم، مقایسه می‌کنم متوجه تغییرات زیادی می‌شوم.

در سفر اول، ما حال خوبی نداریم. در سفر دوم است که شروع به خودسازی و خودشناسی می‌کنیم؛ یعنی در حقیقت سیستم ایکس خودمان را بازسازی می‌کنیم. من همیشه می‌گویم در زمان مصرف، ما آنقدر مواد استفاده کرده‌ایم که بدنمان را تخریب کرده‌ایم و الان باید به آن سر و سامان بدهیم. من اگر امروز مهربان باشم، این مهربانی در تک تک مسافران تاثیر می‌گذارد؛ چون یک سفر دومی هستم. اگر اخلاق و رفتار خوبی نداشته باشم از من درس می‌گیرند؛ پس اول باید سیستم ایکس خودم را درست کنم.

جناب آقای مهندس به ما چهارده وادی آموزش داده است که همه این درس‌ها برای به‌کار گرفتن در زندگی و رسیدن به‌ حال خوش است. همین‌طور هربار با سی‌دی نوشتن درس جدیدی می‌گیریم.

ما اگر بخواهیم سفر خوبی داشته باشیم باید هیچ بهانه‌ای نیاوریم، دارویOT خود را طبق دستور راهنما به‌موقع مصرف کرده و 11ماه صبر کنیم تا به درمان برسیم. جناب آقای مهندس در کنگره به ما درست زندگی کردن و حتی آداب معاشرت هم آموزش می‌دهد. این آموزش‌ها باعث شده است که نوع حرف زدنمان نیز تغییر کرده و سه ماه بعد از شروع سفر، اخلاقمان تغییر کند.

بدن انسان مثل یک ماشین است. ماشین اگر روغنش را به‌موقع عوض کنید و تمیز نگه دارید، همیشه درست کار می‌کند. ما همه می توانیم با خودمان صحبت کنیم، با دلمان صحبت کنیم و سیستم ایکسمان را درست کنیم. اگر سیستم ایکس فعال باشد، مشکلات روحی و روانی به تعادل می‌رسد.

تایپ: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ارسال: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس‌: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
مسافران و همسفران لژیون بندرعباس