کنگره هیچ‌وقت پشت من‌ را خالی نکرد

یازدهمین جلسه از دوره یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی گل‌ریزان کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر پهلوان محمد، نگهبانی ایجنت مسافر آرمین و دبیری مسافر راهنمای تازه‌واردین ساسان با دستور جلسه «گل‌ریزان» یکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، سپاسگزارم از مرزبانی شعبه و ایجنت محترم که اجازه دادند در این روز عزیز و در این جشن باشکوه خدمت کنم و آموزش بگیرم، سپاسگزارم از جناب مهندس و خانواده محترمشان به خاطر وجود کنگره ۶۰  و این بستری که فراهم شده است که همگی در آن پیشرفت می‌کنیم، درمان می‌شویم و حالمان خوب می‌شود، من صحبت‌های دیده‌بانان و پهلوانان محترم را در سایت می‌خواندم دیدم از گل‌ریزان به‌عنوان بهار کنگره ۶۰ نام برده‌اند، خب فکر کردم که چرا بهار کنگره ۶۰؟ در یکی از سی‌دی‌ها که جناب مهندس کنگره را به یک درخت تشبیه نموده‌اند تازه‌واردین و سفر اولی‌ها را به شکوفه‌ مثال می‌زنند، در بهار شکوفه‌ها شکوفا می‌شوند و در گل‌ریزان است که ما می‌آییم اینجا مشارکت مالی انجام می‌دهیم آن مشارکت ما می‌شود مکان جدید و یک شعبه جدید و آن شعبه جدید مثبت‌ترین اتفاقی که درش می‌افتد این است که یک تازه‌وارد باحال خراب وارد می‌شود و به درمان اعتیاد و حال خوش می‌رسد.

من یک چیزی را می‌خواهم رک بگویم که در کنگره درمانی در کار نیست مگر آنکه کنگره‌ای شویم، یعنی در کنگره درمان و حال خوب برای دوستانی است که دوست دارند کنگره‌ای باشند و حرکت کنند، اگر بخواهم مثالی را بزنم از دو دوست عزیز که کنگره‌ای شده‌اند و عاقبت آن‌ها به خیر شد که همه ما آن‌ها را می‌شناسیم اولین آن‌ها تریاک است که بعد از کنگره‌ای شدنش سرنوشتش به‌کلی عوض شد، تریاک یک ماده مخرب بود و باعث از بین رفتن انسان‌ها، خانواده‌ها و جوامع شده بود؛ اما از آن روز که به کنگره آمد و کنگره‌ای شد تمام بیماری‌های بشر ازجمله اعتیاد، سرطان سینه، MS و. را درمان می‌نماید، یا همین سیب قبل از اینکه کنگره‌ای بشود یک میوه بود و نهایتاً با آن سرکه‌ درست می‌کردند که درمان بعضی از بیماری‌های سطحی بود اما از زمانی که کنگره‌ای شد و تبدیل به D.sap شد، الآن بسیاری از بیماری‌های لاعلاج را درمان می‌کند، حالا سؤال پیش می‌آید که چه کسی کنگره‌ای است؟ شاید ما فکر کنیم که هر کس در این مکان و فضا قرار بگیرد یک کنگره‌ای است به نظر بنده این‌گونه نیست، حتی در یک خانواده همه افراد عضو خانواده حساب نمی‌شوند ما در اول این پیام‌ها می‌خوانیم که آنچه باور است محبت است، وقتی‌که پیوند محبت نباشد هیچ پیوند دیگری وجود ندارد، اگر ما عضو خانواده هستیم و در غم و شادی خانواده سهیم نیستیم و هم‌حس نیستیم یعنی در حقیقت عضو آن خانواده نیستیم؛ مثلاً اگر پدر خانواده به دنبال رهن کردن یک خانه است؛ ولی شخص نسبت به آن بی‌تفاوت است و فقط به دنبال تمایلات و خواسته‌های خودش هست یعنی شخص در آن خانه هست؛ اما عضو آن خانواده نیست، ما تا زمانی که در کنگره هم حس نشویم و دغدغه این مکان و کنگره را نداشته باشیم کنگره‌ای حساب نمی‌شویم.

یک شعر هست که می‌گوید اگر خواهی جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد، من تنها کسی که توی زندگی سفت‌وسخت پشت من بوده کنگره ۶۰ بوده است یعنی هر وقت قدم روبه‌جلو برداشتم کنگره ۶۰، سیستم کنگره پشت من را خالی نکرده است به نظر من نزدیک‌ترین افراد به انسان حتی خانواده‌ی انسان یک جایی که بین ما و خواسته‌های خودشان قرار بگیرند خواسته‌های خود را انتخاب می‌کنند اما کنگره ۶۰ فقط و فقط برای رشد ما و برای بهتر شدن ما تلاش می‌کند، من ادعا ندارم که بگویم کنگره‌ای هستم من دارم تلاش می‌کنم که کنگره‌ای باشم چون می‌دانم در تمام جوانب زندگی یک کنگره‌ای فقط و فقط اتفاق‌ها‌ی خوب می‌افتد، الگوها هستند اولین الگو که جناب مهندس است که دیگر فکر نمی‌کنم کسی و مقدار حتی ناچیز کنگره را متوجه شده باشد و شیفته ایشان نشده نباشد، در شعبه خودمان آقا رضا هستند سایر راهنماها هستند، ما می‌بینیم که کسایی که برای کنگره طب می‌کنند کنگره برای آن‌ها می‌میرد، لازم نیست که انسان حتماً یک چیز مادی ببیند همان شکوه و جلال که در حضور این بزرگان آدم متوجه می‌شود همان خود گویای همه مسائل است، به نظر من کسی کنگره‌ای می‌شود که دیگر آثاری از آن انسان قبلی و طرز زندگی قبل در او وجود نداشته باشد به‌مانند همان مثال تریاک، شخص هم زمانی کنگره‌ای می‌شود که از یک فرد مخرب به یک فرد سازنده تبدیل شده باشد، آنچه که برای خود می‌خواهد برای دیگران نیز بخواهد، یک روزی یک‌نفری آمده است در خرم‌آباد و برای ما این روز را خواسته‌اند که یک جماعت صد و خورد‌ه‌ای نفره به درمان برسیم به آگاهی کنگره برسیم به جهان‌بینی کنگره برسیم و حالا نوبت ما رسیده است، این ساختار ادامه پیدا می‌کند و آن افراد که باید بیایند می‌آیند؛ زیرا که کنگره حقیقت است همه می‌دانیم که حقیقت بوده، هست و خواهد بود و این من هستم که باید برای خودم در این میان جایگاهی را به دست بیاورم، همه افرادی که در جامعه ما هستند به دنبال خوشبختی هستند، کنگره ۶۰ و جناب مهندس آن را در یک پکیج کامل به ما ارائه داده است، به‌صورت بسیار ساده و کاربردی، امیدوارم که همه بتوانیم به‌اندازه خودمان که هر کس اندازه خود را خوب می‌داند در این مسیر نقش داشته باشیم و این مشعلی را که یک روز به دست ما رسانده‌اند که ما الآن روشن هستیم که البته یادمان نرود که ما همه تاریک بوده‌ایم یا این روشنایی را به دست دیگران می‌رسانیم یا باور کنید خاموش می‌شویم ان‌شاءالله که بتوانیم همه ما مؤثر باشیم، به بهترین حالت خود برسیم و خودمان را کشف بنماییم چون ما خیلی قدرتمندتر خیلی قوی‌تر از آن چیزی که فکر می‌کنیم هستیم. از همه شما سپاسگزارم به صحبت‌های بنده گوش دادید.

گزارش تصویری از جشن گلریزان 

تایپ و ویرایش: مسافر حمیدرضا لژیون یکم
عکس: مسافر علیرضا لژیون هفتم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد لژیون دوم