English Version
This Site Is Available In English

گلریزان

گلریزان

جلسه اول  از دوره ی اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بویین زهرا با استادی مسافرمهدی، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه" گلریزان  " یکشنبه  13 آبان ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به‌کارکرد.

سخنان ستاد:

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،از نگهبان جلسه تشکر می کنم که اجازه دادند تا در این جایگاه اولین مشارکت را داشته باشم. همین طور آقا عبدالله ایجنت محترم هم سپاس گزاری می کنم  .قبل از هر چیزی رهایی محمد  و حسن آقا  را تبریک می گویم. همچنین  به آقا عبدالله تبریک می گویم . امیدوارم شاهد رهایی بقیه دوستان سفر اولی باشیم .
اما دستور جلسه این هفته، گلریزان هست . همه اگر به گذشته  خود نگاه کنیم که با حال خراب وارد کنگره شدیم و چه کسانی برای ما زحمت کشیدند تا  بعد از ده یا یازده ماه ،به حال خوبی رسیدیم .
وقتی خوب فکر می کنم  چند سال است  که به  کنگره می آیم  هر چند وقت  به خودم می گویم ، که کجا بودم و الان کجا هستم . وقتی به گذشته نگاه میکنم، باید شکر گذار باشم . اکثر انسان ها ناسپاس هستند.  چیزی هایی  که دارند قدر آن را  نمیدانند . جایگاهی که دارم باید قدرش بدانم . سپاس گزاری این نیست که من  فقط در دلم بگویم خدایا شکرت... من الان رها شده ام .سپاسگزاری یعنی اینکه به صورت  دلی یا زبانی یا به با پاکت انجام بدهیم.
کسانی به  کنگره  آمدند تا حال من خوب شود. کمک کردند تا من به حال خوش برسم .آیا من هم نباید جبران کنم؟ یا  دست کسی را بگیرم .

وقتی فکر می کنیم  چنین هفته هایی وجود دارد که من می توانم  سپاسگزاری کنم و یا چنین روزهایی هست که من بتوانم جبران کنم باید در عمل نشان بدهم

خوبی هایی که در حق من شده است  و یا خوبی هایی که کنگره در حق من انجام داده است را باید جبران کنم..هفته گلریزان بهترین روزی است برای جبران کارهایی که کنگره در حق من انجام داده است که من نشان بدهم سپاسگزار هستم.به قول آقا عبدالله این کار در دو جهان طی طریق می کند  این راه یک مسیر الهی است، راه ماندگاری است.
این هفته جشن گلریزان داریم بهترین موقع است  که من خودم را نشان بدهم حالا هرکسی درحد توان خود  می تواند  کمک کند.
کفر یعنی اینکه من چیزی را نادیده بگیرم ،اگر من این حال خوبم را نادیده بگیرم و سپاسگزار نباشم این یعنی کفر،باید انسان زیبایی هارا ببیند. یک بار آقای مهندس در مشارکت هایشان میگفتند : که چند نفر از دوستان که وضع مالی خوبی داشتند،  پیش من  می آمدند و میگفتند: آقای  مهندس هرچیزی که نیاز دارید، ما آن را  انجام بدهیم .بعد مهندس از صحبت های درگوشی  بچه ها شنیده بود که میگفتند: مهندس بچه های پولدار را بیشتر دوست دارد.جلسه بعد که خدمتشان بودم، گفتند:  بله که دوست دارم، کسانی که کمک می کنند باید دوست داشت !! بعضی از شما که  پیش من می رسید ،می گویید مهندس، یک نخ سیگار داری به من  بدهی ؟ باید فرق بین این دو انسان مشخص  باشد.
باید با خودمان این فکررا بکنیم که یک گوشه ای از کاررا بگیریم .امید وارم در این هفته از همه  توانمان استفاده کنیم.

تایپ:همسفر امیر حسین

تنظیم : مسافر مهدی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .