جلسه اول از دوره اول کارگاه های آموزشی کنگره۶۰ نمایندگی خرمدشت، با استادی پهلوان حسین و نگهبانی راهنمای محترم مسافر منوچهر و دبیری راهنمای محترم مسافر علی اصغر با دستور جلسه "گلریزان" در روز یکشنبه ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه ممنونم که استادی جلسه را به من سپردن و از دوستان سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند که خدمت کنم. هفته گلریزان را به همه تبریک عرض می کنم امیدوارم جلسه پر باری را داشته باشیم. پیام لژیون سردار را می خوانم؛
بسمی تعالی
اگر بنایی آباد باشد، اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم کم کم روبه نابودی وخرابی می رود؛اماساکنین آباد در بناهای خراب و ویرانه ها،می توانند آنها را احیاء نمایند.
پیام پیام خیلی سنگینی است، که انشاالله من مسافر بتوانم بخش کوچکی از این پیام را درک کنم. من به شخصه بعد از چهار سال جزئی از این پیام را توانستم درک کنم.امیدوارم بیشتر از این ها به آن درک و مفهوم برسم و به معنی واقعی این پیام برسم . هفته گلریزان، هرکس در این هفته به اندازه توان خودش فرقی هم نمیکند هر کس بهتر از دیگران بهتر از من، آن توان خودش را میداند چقدر هست. مهم این است که صدِ خودمان را بزاریم. اگر توان مان در حد شیش میلیون هست عضو لژیون سردار بشوم. اگر توانم ۵۰میلیون هست دنور بشوم. دنور را هم، عنوانش را آقا مهندس بخشنده نام گذاری کردند. آقا مهندس بارها بارها تأکید مکنند، فرقی هم نمیکند کنگره باشد یا بیرون کنگره باشد. فرقی نمیکند عنوان پهلوانی است که ۵۰۰میلیون هست، بالاتر از آن نشانی در بی نشانی که امیدوارم این جایگاه را تجربه کنیم.که مهندس چهارشنبه خودشان مبلغ دو میلیارد پرداخت کردند. واقعاً وقتی خودم نگاه می کردم به این صحبت ها بغز میکردم. شخص تمام وقتش را می گذارد تا من مسافر من همسفر بتوانم بهتر زندگی کنم راه رسم بهتر زیستن را به من یاد می دهد. وان وقت خودش را وقف مکند خانواده اش را همین طور می اید بیشتر از همه خودشان پرداخت می کنند. امیدوارم من خودم به نقطه تفکر آقا مهندس نزدیک باشم. قدمی بردارم برای خودم که اگر امروز اینجا نشستیم، دیگران زحمت مکان را کشیدند. من خودم با حال خرابی وارد شعبه فرهنگ سرا شدم، هیچ امیدی به درمان نداشتم واین اتفاق افتاد. من روز به روز حالم خوب شد و وارد لژیون سردار شدم . دیدم که جایی هست که باید بیشتر از اینها کمک کنم کمک به خودتم. هرکس هر خدمتی انجام می دهد به خودش انجام داده. دیگران کاشتن من خودم من هم باید بکارم دیگران استفاده کنند. این زنجیره ادامه پیدا می کندتا جایی که شعاع اضافه میکنیم. کسانی هستند که از مال و پولشان می گذرند. گذشتن از خودشان در وادی چهاردهم اشاره میکند؛ به مسأله سنگین مسأله عشق.وقتی که برای خودشان می گذارند برای دیگران می گذارند. برای من اثر گذاشتن از خود، خیلی ارزشمند است. خیلی جاها رفتم خیلی هم دست پا زدم ولی نتیجه خوبی نداشت بهتر نم یشد ولی کنگره بامن چه کرد؟ یه قدم برای خودم یه قدم برای خانواده ام برای اجتماع برای دیگر عزیزان در بند اعتیاد! یک مصرف کننده در خانواده و جامعه ترد شده است ولی در کنگره با آغوش باز استقبال می شود. نمی پرسند شغلت چیست کارت، مکان مکان ارزشمند ومقدسی است من هر چی جلوتر می آیم می بینم که کنگره خیلی چیزها به من داده است.یک خدمت کوچکی که انجام می دهم می بینم که در مقابل کاری که کنگره ودیگر عزیزان انجام دادند ناچیز است.ما تجربه خودمان را به دیگران اشتراک می گذاریم. ممنون از شما که به صحبت های من گوش کردید
ویرایش و تایپ: مسافر باقر
عکس: مسافر حسین
تنظیم و بارگزاری: مسافر آرمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
866