دهمین جلسه از دوره یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی گلریزان کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر راهنمای تازه واردین مجید، نگهبانی مسافر راهنما مهدی و دبیری مسافر مرزبان پیمان با دستور جلسه «گلریزان» یکشنبه 13 آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر، خیلی ممنونم از نگهبان جلسه آقا مهدی و دبیرشان آقا پیمان که به بنده فرصت دادن تا خدمت کنم و آموزش بگیرم، خدا را شکر می‌کنم به‌خاطر وجود کنگره ۶۰، وجود آقای مهندس و آقا رضا که با راهنمایی‌های ایشان مسیر زندگی خودم را پیدا نمودم؛ خیلی ممنونم از آقا آرش نگهبان لژیون سردار، دبیر و خزانه‌دار ایشان که این فرصت را به من دادند و همچنین گروه مرزبانی و ایجنت محترم. گلریزان در کنگره ۶۰ یعنی قسمت مالی کنگره ۶۰، طبق فرمایش آقای مهندس هر سازمانی که می‌خواهد شکل بگیرد به سه پارامتر نیاز دارد ۱ـ دانش ۲ـ نیروی متخصص و ۳ـ پول، یک فرمایشی آقای مهندس از قول پیامبر نمودند که برادرم عیسی با یک‌چشم به دنیا نگاه می‌کرد و برادرم موسی با چشم دیگر اما من با هر دو چشم به دنیا نگاه می‌کنم یعنی حضرت عیسی با دید معنویت به دنیا نگاه می‌کرد و حضرت موسی با دید مادیات، اما پیامبر هم با دید مادیات و هم با دید معنویات، دقیقا کاری که کنگره ۶۰ دارد انجام می‌دهد این است که همه جوانب را در نظر می‌گیرد و این دلیل پیشرفت کنگره ۶۰ است.
هستی بسیار بانظم و ترتیب جلو می‌رود و هر عملی که ما انجام بدهیم یک عکس‌العمل برای ما دارد اگر ما بخواهیم خدمت کنیم به دیگران چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ علمی یک بازخوردی برای ما دارد کم‌ترین بازخورد خدمت مالی من به نظر من برگشت آن به صورت مادی است و چیز‌هایی که به ما برمیگردد خیلی فراتر از ماده است مثلا بچه‌ی خوب، همسفر خوب و حتی بلاهایی از من دفع می‌شود که من حتی از آن‌ها خبر ندارم، وقی که ما خدمت مالی انجام می‌دهیم به ما اجازه دیدن یک سری مسائلی در زندگی‌مان می‌دهند که شاید تا پیش از این آن‌ها را نمی‌دیدیم یا اگر می‌دیدم به آن‌ها توجه‌ای نمی‌کردیم و همین باعث از دست دادن فرصت‌های خوب زندگی‌مان می‌شد یا باعث بروز مشکل در زندگی‌مان می‌شد. یکی از نشانه‌های صراط مستقیم برای ما این است که متوجه شویم بعد از آن حرکت ما حال ما چگونه است، هیچ مسیر ضد ارزشی به حال خوب بعد از آن منجر نمی‌شود، از کسانی که در گلریزان شرکت می‌کنند من فکر نمی‌کنم کسی پیدا شود که پشیمان بشود و این یک نشانه است که این مسیر درست است، من خودم سفر اولم تازه تمام شده بود آقای علیرضا راهنمای محترم مشارکت کردند که من مشکل داشته‌ام و بدهکار بودم؛ ولی با آن شرایط من دنور شده‌ام، من هم با خود گفتم که باید امتحان کنم و بنده هم آن مشکل‌های مالی را داشتم، آمدم و دنور شدم هم خودم و هم همسفرم و هم کوچولویمان سردار شد زمانی که او یک ماهش بود و الان خدا را شکر آن چیزی که من خود دیدم الان اوضاع من از همه نظر از پارسال خیلی‌خیلی بهتر شده است، می‌گویند در بین خریدارهای حضرت یوسف یک کسی بوده است که با دو کلاف نخ آمده بود و خریدار حضرت یوسف بوده است به او گفتند که تو شانسی برای خرید ایشان نداری، او در پاسخ گفته است که من خیالم راحت است که با تمام توانم آمده‌ام، به نظر بنده کسی که تمام توان خود را بگذارد پهلوان است، یک نکته دیگر که به ذهنم می‌رسد طبق فرمایش آقای مهندس در آسمان‌ها هر کسی را با لقبش می‌شناسند و این لژیون سردار به نظر بنده بهترین فرصت است که لقب پهلوان بودن و لقب دنور بودن را از همین‌جا برای خود فراهم نمایید خیلی ممنون هستم که به صحبت‌های بنده گوش دادید.
تایپ: مسافر ارشاد لژیون ششم
ویرایش: مسافر حمیدرضا لژیون یکم
عکس و ارسال: مسافر محمد لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
290