همسفر زهرا (راهنمای لژیون دوم):
به نام خداوندی که بسیار بزرگ و مهربان است و نعمتهای بیشماری را در اختیار مخلوق خود قرار داده است تا از آنها استفاده کنند و شکرگزار باشند. یکی از این نعمتهای ارزشمند، وجود کنگره ۶۰، مهندس حسین دژاکام و خانواده ایشان در سرزمین ایران است که باعث افتخار ما هستند. مهندس حسین دژاکام روش درمان اعتیاد، بسیاری از بیماریها و مشکلات روزمره ما را کشف و برایمان شرح میدهند. اعضای کنگره ۶۰ باوجود آموزشهای کنگره در کنار خانوادههایشان پابرجا و رو به صلح، آرامش و خوشی پیشرفت میکنند.
ما اعضای کنگره ۶۰ از نعمتهای زیادی در کنگره برخوردار هستیم که یکی از این نعمتهای زیبا، هفته گلریزان است. گلریزان، جشن شکرگزاری است. همگی وظیفه داریم در این جشن شرکت کنیم و به نحو احسن آنچه را که از کنگره دریافت کردهایم را بازپرداخت کنیم. دریافتهای من از کنگره آنقدر زیاد است که نمیتوانم آنها را به شمارش درآورم؛ بنابراین وظیفه خودم میدانم که حتماً در این جشن شرکت کنم، زیرا من آموزشهای نابی از این سیستم دریافت کردهام که در هیچ کجای دنیا یافت نمیشود.
برای پسانداز گلریزان باید از یک سری خرجهای غیرمعقول خود بگذرم. در کنگره و گلریزان، سفرهای بزرگ پهن است و از تمامی خوراکیهای ناب در آن موجود است؛ این خود من هستم که تعیین میکنم چقدر از این سفره برداشت داشته باشم. به قول مهندس حسین دژاکام؛ بار معنوی، بار مادی را به دنبال دارد. امید است که با حس خوب و شوق در این جشن شرکت کنیم و نعمتهای زیادی را از این سفره گسترده دریافت کنیم.
همسفر لیلی:
گلریزان رسم پسندیده و نیکویی است که امروزه به دلایل مختلفی کمی کمرنگ شده است؛ اما کسانی که در کنگره هستند میدانند که ازهرجهت به آن نگاه کنیم برای ما سود است. دستان آقای مهندس واسطه خداوند و در این عرصه، پیامآور رحمت و بخشندگی هستند. حالا در این زمینه نیاز به دست همیاری و کمک اعضا است که این پیشرفت و علم بزرگ روزبهروز بیشتر شود و دانش کنگره جهانی شود.
آقای مهندس همیشه میگویند که برای اداره کنگره به دانش، نیروی متخصص و نیروی مالی نیاز داریم. کمککردن و بخشش، توانایی و قدرت درونی بالایی نیاز دارد که اگر هر فردی خواسته درونی داشته باشد به این توانایی و قدرت میرسد. امیدوارم به این درک و فهم عمیق برسیم و جشنی باشکوه برگزار کنیم.
همسفر سادات:
هیچچیز متعلق به ما نیست؛ زیرا همهچیز در نزد ما امانت است و اینکه من چگونه امانتداری هستم، مهم است. باید بدانم در مقابل تمام دریافتهایی که از کنگره داشتهام آیا قدمی برای حفظ و پیشرفت کنگره برداشتهام یا خیر؟ در زندگی پایین و بالاهایی وجود دارد؛ زمانی که من در قسمت پایین زندگی قرار میگیرم، همیشه یک روزنه نوری وجود دارد که با بخشش میتوانم این روزنه نور را به تابش نور تبدیل کنم. روزی که برای رهاییام نزد آقای مهندس رفتم حس قشنگی داشتم، گویی در زیر پای من ابری بود که من را با خودش به هر سمتی میبرد و پایم به زمین نمیرسید.
روزی که مسافرم پیام داد که برای گلریزان کارت بکشم با تمام وجودم به سمت آسمان پرواز کردم و اصلاً نگران این نبودم که با شرایط سختی که در زندگیام داشتم، چگونه هزینه سرداریام را پرداخت خواهم کرد؛ زیرا قبلاً تجربه گلریزان را داشتم. از جایی که فکرش را نمیکردم این پول جور شد. این قدم من را به اوج میرساند تا قدمی برای حال خوب خودم برداشته باشم و اندوختهای برای راحتی و آسایش خودم کنار گذاشته باشم. برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر.
همسفر فاطمه:
اگر بنایی آباد باشد، اما ساکنین آن خراب باشند بنا نیز کمکم رو به خرابی و نابودی میرود؛ اما ساکنین آباد بناهای خراب و یا ویرانه را نیز میتوانند آباد کنند. خداوند را هزاران بار برای داشتن کنگره شکر میکنم و این هفته باشکوه را به آقای مهندس حسین دژاکام، خانواده ایشان و همه اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. امیدوارم که همه ما بتوانیم در این جشن بزرگ شرکت داشته باشیم. دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.
یادم میآید زمانی که مسافرم برای درمانش به کنگره آمد، هیچ هزینهای پرداخت نکرد و بهراحتی در این مکان مقدس به درمان رسید. ما این سلامتی باارزش را مدیون عزیزانی هستیم که برای ما کاشتند و ما توانستیم بهراحتی از محصول آن استفاده کنیم تا قوت و قدرت بگیریم و از حال خوش بهره ببریم. اکنون وظیفه من بهعنوان یک همسفر این است که در این جشن بزرگ شرکت کنم.
طبق صحبتهای آقای مهندس هر کشور و یا NGO بر پایه سه رکن اصلی استوار است؛ علم، نیروی متخصص و توان مالی. کنگره ۶۰ نیز بر پایه این سه رکن مستحکم و استوار است و وضعیت کنگره روزبهروز در حال پیشرفت است.
از خداوند میخواهم کمکم کند تا زمانی که در کنگره هستم عضو لژیون سردار باشم و در میان چراغ روشن و پرنور کنگره من نیز جرقهای باشم برای افرادی که در تاریکیهای اعتیاد هستند تا آنها نیز از این مکان مقدس بهره ببرند. امیدوارم همه ما بتوانیم به این آگاهی و بیداری عمیق برسیم و جشن گلریزان امسال را باشکوهتر از هرسال جشن بگیریم.
همسفر سکینه:
ما به هیچ گروهی وابسته نیستیم و هدف از این جشن رسیدن بهتمامی اهداف کنگره ۶۰، درمان و به تعادل رسیدن مسافران است. هرکسی در گلریزان شرکت میکند، مانند آن است که چراغی را برای کنگره روشن نموده است. حالا شاید سؤالی پیش بیاید که چرا من باید در این جشن شرکت کنم؟ کسانی که بخشیدن را بلد هستند، خوب راهورسم دلبردن را آموختهاند و شاگرد خوبی بودهاند، نهرهای عقل، عشق، ایمان و خط نامرئی خمرشان درست کار میکند و با فتح قله نشانی از خود بجای میگذارند.
هرگز یادم نمیرود روزی را که به کنگره آمدم، من آن روز گمشدهای آواره و غرق در تاریکیها بودم. امروز تغییر را میبینم، نور و آرامش را میبینم و نوای زندگی را میشنوم؛ باید کور باشم و نبینم یا کر باشم و نشنوم. من این حال امروزم را مدیون کنگره هستم؛ مدیون کسانی هستم که ماندند، از عصارهٔ جان خود بخشیدند و از مال خود گذشتند. من امروز با تمام توانم تلاش خود را خواهم کرد تا به این نیروهای راستین ملحق شوم.
من آموختم که هر دریافتی یک بازپرداختی دارد و امروز من باید درس پس بدهم. امروز روزی است که از سخن به عمل درمیآییم، شکر خود را با عمل خود به ظهور میرسانیم و ندای استاد سردار را لبیک میگوییم که ما را میخواند. استاد میفرماید؛ کالا باید باارزش باشد تا به کار تجارت بیاید. من از خود میپرسم؛ من در قبال چیزی که کنگره به من داده است چه میتوانم بدهم؟
من آموختهام که بخشیدن مال سختتر از بخشیدن جان است؛ اما در اینجا دیدهام کسانی را که از عصارهٔ جان و مال خود بدون هیچ چشمداشتی میبخشند، چراکه ظرفهایشان سرشار از محبت است و تهی نیست. اینجا است که شعبدهبازی معمار بزرگ شکل میگیرد و ۷۰ دانه در برابر یک دانه سبز میشود.
مشارکت اعضای لژیون سردار
تهیه، تنظیم و ویراستاری: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
200