استاد سردار: اگر بنایی آباد باشد، اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم کمکم رو به نابودی و خرابی میرود، اما ساکنین آباد در بناهای خراب و ویرانهها میتوانند آنها را احیاء نمایند.
گروه سایت همسفران دانیال اهواز با پهلوان همسفر مهوش مصاحبهای انجام داده است تا از تجربیات پر بارشان و خدمت پهلوانی خود بگویند، شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت میکنیم.
پهلوان همسفر مهوش و مسافرشان صفا با تخریب ۲۶ سال آنتی ایکس مصرفی شیشه و شربت تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۵ ماه با روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر شهرام و همسفر زهره سفر کردند. هم اکنون ۶ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. همسفر مهوش به لطف خداوند و آموزشهای کنگره60 در جایگاه دبیری لژیون سردار خدمت کردهاند و در سالهای 1402 و 1403 عنوان پهلوانی را از آقای مهندس کسب کردهاند.
سلام به شما همسفر مهوش ممنونیم بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید تا از شما آموزش بگیریم، اگر صحبتی دارید با گوش جان پذیرا هستیم.
سلام بر همه عزیزانی که این مصاحبه را میخوانید در ابتدا، از خداوند بزرگ و آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم و شاکر خداوند هستم که مرا به سمت کنگره هدایت کرد. در آن دوران تاریکی که هیچ راهی دیده نمیشد، مرتباً از خداوند میخواستم که مرا نجات دهد و در این رنج مرا یاری کند، گذراندن شبهای پر از اضطراب، دلهره و ناامیدی بسیار سخت است، جان دادن و نمردن و دوباره جان دادن، آسان نیست و بعد از آن، پیدا شدن مسیر کنگره و رفتن به سوی نور، بهشت و آرامش و فهم برای من حاصل شد، امیدوارم همه خانوادههایی که در بند اعتیاد هستند در این مسیر قرار بگیرند که این یک عزم و همت وسیعی میخواهد، یاری کردن آقای مهندس وظیفه همه ما است. وظیفه کسانی که به صراط مستقیم، رهایی، آرامش و سلامتی دست پیدا کردهاند. همدیگر را یاری کنیم تا در این مسیر آقای مهندس موفق شوند و یکی از بزرگترین رنجهای بشر را کاهش دهند.
برای عزیزانی که بر سر دو راهی ایمان و ترس برای گذشتن از مال خود گیر کردهاند چه توصیهای دارید؟
این باور را داشته باشیم کسی که با خداوند معامله میکند؛ قطعاً ضرر نمیکند، هیچ نترسید و بدانید انجام کار درست، انسان را به نور الهی نزدیک میکند و تمام تاریکیها را از بین میبرد.
چه لزومی برای داشتن هفته گلریزان در کنگره داریم؟
به نظر من مقید بودن به گلریزان یک عشق است، همه ما که اینجا هستیم از گذرگاههای سخت و صعب العبور گذشتهایم تا به این آرامش و حال خوب رسیدهایم و ما برای شکرگزاری جشن میگیریم؛ اگر بخواهیم این آرامش و حال خوب و ماندن در این مسیر، همیشگی باشد؛ باید قدردان خداوند و ساختار کنگره باشیم و با تمام وجود سعی کنیم تا گلریزان را با شکوه برگزار کنیم، دیگران کاشتند تا ما به اینجا رسیدهایم؛ پس شرط مروت نباشد من شکرگزار نباشم و جبران نکنم تا دیگران هم به حال خوب و آرامش برسند، به امید گلریزان باشکوه در سراسر نمایندگیهای ایران.
با توجه به نزدیک بودن هفته گلریزان و تجربه پهلوانی لطفاً از حس و حال خود بگویید؟
شاید باورتان نشود من از سالهای قبل خودم را برای چنین روزی آماده میکردم، در گذشته از خداوند میخواستم که مرا از آن سیاهی شب نجات بدهد؛ حال که آن شب سیاه، سفید شد پهلوانی کمترین قدردانی است که من انجام دادهام، با تمام وجودم آرزو میکنم تا همه این حال خوب را تجربه کنند؛ چون خدمت مالی یکی از بزرگترین خدمتهاست و سعی بر این داشته باشم که با قناعت کردن در زندگی به لژیون سردار کمک بیشتری کنم.
چه انگیزهای سبب شد تصمیم به پهلوانی بگیرید؟
احساس دین و کمک به پایداری این سیستم
واژه پهلوانی برای شما یادآور چه حس و معنایی است؟
پهلوانی در واقع بیانگر شخصی است که بتواند از خواستههای نامعقول خود بگذرد و دیگران را همچون خودش بداند و همیشه درصدد خدمت به دیگران باشد.
مؤسسههای مردم نهاد دیگری بودند؛ چرا شما این کمک مالی را در کنگره ۶۰ انجام دادید؟
سؤال بسیار خوبی است؛ به دلیل اینکه من بر سر این سفره هستم و به آرامش رسیدهام میگویند: چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است؛ زمانی که اعتیاد تمام داشتهها و نداشتههای من را گرفته بود و دیگر یک مرده متحرک بودم؛ از اینجا جان دوباره گرفتم و حالا که زندگیام رنگی گرفته خدمت من در کنگره واجب است و در مؤسسات دیگر فقط مستحب است، من کمک مالی را با جان و دل انجام میدهم تا همسران، مادران و فرزندان دیگری دردی را که من کشیدهام تجربه نکنند.
از حس و حال خود زمان گرفتن اذن پهلوانی بگویید؟
احساس کسی را داشتم که خداوند جواب حل مسئلهای را برایش فرستاده است؛ وقتی آقای مهندس بعد از رهایی از اسارت اعتیاد و به درمان رسیدند، همدردهای خود را، یعنی مصرف کنندگان دیگر را رها نکرده و همچنان با تحقیقات و زحمات شبانهروز خود سعی در درمان دیگر مصرف کنندگان داشتند و دارند، من هم باید در این مسئولیت بزرگ سهم خود را در مشارکت مادی و معنوی ادا کنم؛ قطعاً این درستترین کاری بود که من در زندگیام انجام دادهام.
در طی سالهایی که در کنگره بودید چه چیزی دریافت کردید که همچنان در کنگره حضور دارید؟
در ابتدا آشنا شدن با متد DST برایم بسیار جذاب بود؛ ولی در ادامه ایمان و اعتقاد به مسیر درمان و دیدن مسافران درمان شده دلیل اصلی حضورم در کنگره شد.
با توجه به اینکه هنوز یکی از مسافران شما به رهایی نرسیدهاند؛ آیا لحظهای که تصمیم به پهلوانی گرفتهاید تمنایی در دل داشتهاید؟
بله از خداوند خواستم که سایه آقای مهندس را بر سر همه مصرف کنندگان جهان مستدام بدارد و راه را برای ایشان ساده و هموار کند؛ تا تمام مسافران جهان به درمان برسند.
چه احساسی در لحظه دریافت شال پهلوانی داشتید؟
سؤال سختی است؛ بعضی احساسات را نمیشود به زبان آورد؛ مگر انسان در موقعیت قرار بگیرد، دیدن مردی که باعث نجات بشریت شده؛ کسی که هزاران نفر را از مرگ و بدبختی نجات داده است، سعادت میخواهد. از اینکه در عصری زندگی میکنم که میتوانم آقای مهندس را از نزدیک ببینم و شاهد پشتکار، تواضع و فروتنی ایشان باشم انرژی خاصی میگیرم. من سعی میکنم تا آن جایی که بتوانم هر چه از دستم بر میآید برای اهداف ایشان در طبق اخلاص بگذارم.
از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید از شما ممنونیم اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید؟
آقای مهندس میفرمایند: همیشه جایگاهها ما انسانها را انتخاب میکند و ما بایستی قدردان آنها باشیم. از آقای مهندس و خانواده ایشان بسیار تا بسیار سپاسگزارم و انشاءالله با خدمت عاشقانه و خالصانه بتوانم ذرهای از این مهربانی را جبران نمایم از زحمات بیدریغ راهنمای مسافرم، مسافر شهرام و راهنمای خودم همسفر زهره و همچنین گروه خدمتگزاران سایت تشکر میکنم امیدوارم توفیقتان روز افزون باشد.
مصاحبه شونده: پهلوان مهوش رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
مصاحبه کننده: همسفر ملیکا خدمتگزار سایت
طراح سؤالات: راهنما همسفر زهره (لژیون دهم) و همسفر ملیکا خدمتگزار سایت
عکس: همسفر لیلا عکاس سایت
تایپ: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
ویرایش و تنظیم: همسفر کلثوم دبیر سایت رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
2350