ششمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران دانیال اهواز با استادی راهنما همسفر نوریه با دستور جلسه «گلریزان» روز شنبه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان نوریه هستم یک همسفر. ابتدا سپاسگزار خداوند هستم که به من توفیق خدمت دادند. از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر پر از آگاهی را برای من و امثال من مهیا کردند؛ همچنین از مسئول سایت ممنونم که به بنده، اجازه خدمت دادند. دستور جلسهی این هفته، گلریزان است. واژه گلریزان را از زمان کودکی همیشه از زبان بزرگترها میشنیدم.
در زمانهای قدیم رسم زیبای گلریزان در بین مردم و خانوادهها رواج داشت؛ یعنی قدیم هرکس مشکل مالی داشت یا جوانی در شرف ازدواج بود و توانایی مالی نداشت؛ حتی برای زندانیهایی که، به دلیل مشکل مالی دور از خانواده بودند، مردم در مسجد، محله و یا زورخانه جمع میشدند و گلریزان انجام میدادند؛ اما با گذر زمان این سنت به فراموشی سپرده شد؛ تا اینکه جناب مهندس با تفکر و درایتی که همیشه دارند، این سنت زیبا را دوباره احیا کردند و گلریزان در دستور جلسات سالیانه قرارگرفت.
جناب مهندس معتقدند که، افراد باید شخصاً به فکر خودشان باشند و منتظر هیچ کمکی از طرف ارگان و یا نهادی نباشند؛ چرا که اگر قرار باشد دیگران از نظر مالی کنگره را حمایت کنند، بدون شک در مسائل کنگره هم دخالت خواهند کرد و کنگره باید طبق خواسته آنها پیش برود. جناب مهندس همیشه یک ضرب المثل زیبایی را عنوان میکنند: گاوی که نان گدایی میخورد شخم نمیزند. انصافا همینطور است؛ اگر سیستمی بخواهد به نتایج درستی برسد و با شکست مواجه نشود؛ باید این سه آیتم را حتماً در نظر داشته باشد تا بتواند پا برجا بماند و به نتایج و اهداف مالی برسد: دانش راستین، نیروی متخصص و مسائل مالی.
کنگره ۶۰ از ابتدای شروع کار خود به این سه مورد، توجه کامل داشته و دارد. ما هر روز شاهد این هستیم، که چقدر به شعبات کنگره در کشور افزوده میشود و همچنین، علمی که علاوه بر درمان اعتیاد، منجر به درمان بسیاری از بیماریهای دیگر شده است و میبینیم خانوادههایی که در رنج و گرفتاری اعتیاد به سر میبردند؛ اکنون به صلح و آرامش رسیدهاند. خدارا شکر میکنم در چنین سیستمی هستم و به واسطه آموزشهای ناب جناب مهندس، این صفت در من احیا شد؛ که نسبت به درد دیگران بیتفاوت نباشم. جناب مهندس آموزشها را آرام آرام و با آگاهی بسیار بالا به ما تفهیم میکنند، ابتدا خودشان در هرموضوعی پیش قدم میشوند و بعد از ما میخواهند که مسیرشان را ادامه دهیم و چقدر آرام آرام این "بخشندگی" را به ما آموزش میدهند.
وقتی که نوبت به دستور جلسهی گلریزان میرسد، یک تلنگر به خودم میزنم که طی این یک سال، چه چیزهایی به من اضافه شده که من اصلاً به آنها توجه نکردهام، آرامشی که در زندگیم هست، سلامتی مسافر و فرزندانم؛ همینطور خیلی از نعمتهای دیگری که قادر به گفتن تک به تک آنها نیستم. گلریزان یک تلنگر است به خودم که؛ چقدر به فکر دیگران هستم؟ آیا درد آنها درد من هم هست؟ آیا ناراحتی آنها ناراحتی من هم هست؟ برای اینکه درد هم نوع خودم را کمتر کنم چه کاری میتوانم انجام دهم؟ به قول آقای مهندس: دیگران کاشتن و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند. گلریزان یک فرصتی است که فقط مصرفکننده و نظارهگر نباشم من هم به اندازه توانم به میدان بیایم و سهم خود را ادا کنم هر چند کوچک، مبلغ مهم نیست مهم مشارکتی است، که وظیفهی انجامش را دارم که در آینده شرمنده خود نباشم و افسوس نخورم، که میتوانستم کاری انجام دهم ولی دریغ کردم.
من همیشه فکر میکردم برای تحقق اهداف به جناب مهندس کمک میکنم در حالی که باز هم جناب مهندس و سیستم کنگره ۶۰ است، که به من کمک میکنند و آرام آرام مرا به سوی انشعاب عظیم هدایت میکنند؛ بدون اینکه سختی ببینم، آموزش میگیرم، بدون اینکه هزینهای پرداخت کنم علم درست زندگی کردن را میآموزم، این نعمتها را باید دید و بابت آنها شکرگزاری کرد. صحبتم را با پیام جناب مهندس که از اساتید خود برای ما میگویند به پایان میرسانم. استاد سردار: اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن خراب، بنا هم کم کم رو به نابودی میرود؛ اما ساکنین آباد، بناهای خراب و یا ویرانهها را هم میتوانند احیا نمایند.
نویسنده: راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر زهره رهجو راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
150