English Version
This Site Is Available In English

همه ما به جشن گلریزان دعوت شده‌ایم

همه ما به جشن گلریزان دعوت شده‌ایم

جلسه هفتم از دوره ششم کارگاه آموزشی مجازی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر معصومه با دستور جلسه «گلریزان» در روز شنبه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

به نام قدرت مطلق الله
رسم گلریزان یکی از رسوم قدیمی در ایران است، در زمان قدیم گلریزان در زورخانه‌ها برگزار می‌شد و در اصل از مرام و آیین‌‌های پهلوانی به حساب می‌آمد، وجود گل در این مراسم فقط برای زیبایی استفاده نمی‌شد بلکه گل را داخل کیسه می‌ریختند تا پول‌هایی که توسط مردم در آن کیسه ریخته می‌شود لابلای گل‌ها گم شود و کسی اطلاع پیدا نکند هر فردی چقدر پول توانسته کمک کند و به این شکل آن که حداقل توانش بوده احساس خجالت نمی‌کرد و همه با یک شکل در جشن گلریزان شرکت می‌کردند.

ما هم در کنگره ۶۰ زورخانه‌ای داریم که نامش کنگره۶۰ است و اولین پهلوان مهندس حسین‌دژاکام و خانواده محترم ایشان هستند، پهلوان ما هم توانسته است صدای انسان‌های دردمند را بشنود که فریاد می‌کشیدند اما صدای آن‌ها به گوش کسی نمی‌رسید، مریض بودند و دکتر می‌رفتند اما هیچ طبیبی داروی این دردها را نداشت تا آنها را مداوا کند، درد ما مسافران و همسفران درد اعتیاد بود، درد ناامیدی بود و چه دردی می‌تواند بزرگتر از این درد باشد.

ما همسفران به عنوان همسر، فرزند، پدر و مادر همه درد اعتیاد را با تمام وجود لمس کرده‌ایم، ما نمی‌توانستیم برای آنها کاری انجام دهیم ما فریاد می‌زدیم و کمک می‌خواستیم با ناله فریاد می‌کشیدیم اما صدای ما را کسی نمی شنوید که با خواست خداوند صدای فریاد و نیاز ما را پهلوانی به نام آقای مهندس حسین‌دژاکام شنیدند او ناجی ما شد و در این تاریکی که فرو رفته بودیم و کور سوی امیدی برای ما باقی نمانده بود، امید و طبیب شد، برای درد ما معلم و راهنما شد او پهلوان زندگی من همسر و فرزندانم شد و توانست درمان اعتیاد را پیدا کند و خانواده ما را از این بیماری ناعلاج نجات بدهد و امید را به انسان‌های دربند اعتیاد بدهد که اعتیاد درمان دارد او مسیر را برای ما هموار نمود، چراغ زورخانه کنگره۶۰ را با کمک استادان و خداوند و یاری پهلوانان روشن نمود.

حال من به عنوان مسافر و یا همسفر نمی‌توانم بگویم توان مالی بالایی ندارم پس نمی‌توانم کمک کنم نه من هم با هر اندازه‌ای که می‌توانم باید در این جشن سهیم باشم زیرا؛ در کنگره ۶۰ آموزش دیده‌ایم که دستانی که کمک می‌کنند مقدس‌تر از لب‌هایی است که دعا می‌کنند و من هم وظیفه دارم این مکان مقدس را حفظ کنم تا به دست آیندگان بسپارم زیرا قطعاً در آینده هم کسانی خواهند بود که به این اقیانوس ملحق خواهند شد، گم شدگانی که دنبال چراغ می‌گردند که ما می توانیم با حمایت خود از این روز قشنگ،  لبخند به دیگران هدیه کنیم و با توکل به خدا خواهیم توانست جای اشک لبخند را به لب آنها هدیه کنیم که این لبخند باعث حفظ بقای ما خواهد شد.

ما در این گلریزان به یک جشن دعوت شده‌ایم جشنی که مهمانان آن آبرو می‌خرند و حفظش می‌کنند و از مولای ما امام علی به ارث برده‌ایم که این فرصت را باید قدر بدانیم چراکه گاهی خداوند می‌خواهد یاری بندگانش به دست دیگر بنده‌ها قرار بگیرد ما فقط وسیله هستیم این پول را کس دیگری می‌دهد و او است که می‌بخشد خدایا شکر که روزی من شد در این جشن شرکت کنم.


تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
تنظیم و ارسال :همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سوم)
همسفران نمایندگی حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .