English Version
This Site Is Available In English

باید “D.SAP” را امتحان کنیم تا متوجه شویم که این ماده چه‌قدر برای زندگی ما مؤثر است.(نمایندگی رز)

باید “D.SAP” را  امتحان کنیم تا متوجه شویم که این ماده چه‌قدر برای زندگی ما مؤثر است.(نمایندگی رز)

دوازدهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی رز، با استادی راهنما مسافر فتان، نگهبانی مسافر فهیمه  و دبیری مسافر رویا، با دستور جلسه «D.SAP» روز یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.

 سخنان استاد:

سلام دوستان فتان هستم یک مسافر.

امروز با دو موضوع در خدمت شما هستیم. ابتدا دستور جلسه “D. AP” و در ادامه یک سال رهایی خانم ریحانه را کنار یکدیگر جشن می‌گیریم. از خانم مونای عزیز و لژیون آموزشی که به من اجازه دادند امروز استادی جلسه را به عهده بگیرم سپاسگزارم.

“D.SAP”ماده‌ای است شناخته شده که همه ما از آن استفاده کردیم و به قولی امتحان خودش را در دورانی که همه درگیر کرونا بودند، به‌خوبی پس داد که چه ماده مؤثری است. “D.SAP” سرکه نیست؛ یعنی ما نباید آن را به‌عنوان سرکه بشناسیم. چون پروسه‌ای که در حین به‌عمل‌آوردن “D.SAP” وجود دارد، بسیار حساب‌شده‌تر از آنی است که بخواهیم با سرکه مقایسه کنیم.

مسئله‌ای که وجود دارد، هم در دو قسمت صور آشکار و صور پنهان کار می‌کند و هم ماده‌ای است که ضدالتهاب و ضد عفونت  است. یک سری از بیماری‌ها که آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه گفتند مثل ام‌اس و سرطان به دلیل التهاب به وجود می‌آید و یک سری بیماری‌های دیگر هم بروز می‌کند که نقش عفونی دارد.

مثلاً التهاب‌های پوستی، گزندگی، پسوریازیس، اگزما، گزیدگی به‌وسیله حشرات، جوش‌های عجیب‌وغریب، لک‌شدن و قارچ‌هایی که روی پوست به وجود می‌آید. من در تمام این مدت هم خودم وهم دیگران را با “D.SAP” درمان کرده‌ام. مادر من، به این مشکل مبتلا بود که پاهایش از شدت اگزما مانند تنه درخت شده بود و دلیلش استرس بود.  قبل از این‌که کرم “D.SAP” تولید شود اول از محلول آن استفاده کرد و گفتم در شب  روی پاهایتان بمالید. این کار را انجام داد و خوب شد و گفت هیچ دارویی مرا خوب نکرد جز “D. SAP”

کرم “D.SAP”چیزی است که تمام دوستان و دایره نزدیکان من از آن استفاده می‌کنند و خاصیت روشن‌کنندگی پوست را دارد.  یکی از خانم‌ها در مشارکت خود گفت: زمانی که من برای درمان قارچ زنانگی از محلول “D.SAP” استفاده می‌کردم، کشاله رانم که تیره بود، شروع به روشن‌شدن کرد. آقای مهندس درمورد “D.SAP”مقاله‌های خیلی زیادی نوشتند.

مقاله‌های ایشان به زبان انگلیسی و در انجمن آنفولانزای آمریکا ارائه شده است. همیشه آقای مهندس به‌عنوان سخنران کلیدی درمورد این مسئله صحبت می‌کنند. یک سری از بیماری‌ها که هزینه زیادی بابت درمان آن‌ها پرداخت می‌کنیم، خیلی راحت با بخور “D.SAP” و یا با هر 6 ساعت قرقره کردن، برای ما قابل حل است.

رهجوهای تازه‌واردی که به لژیون من می‌آمدند، عادت داشتم این مطلب را جزو مطالب اولیه به آن‌ها بگویم، وقتی سرما خوردی لزومی ندارد دکتر بروید، آمپول بزنید، مسکن بخورید.  سرماخوردگی یا آنفولانزا یک دوره‌ای دارد که باید آن دوره طی شود و شما در این مدت با بخور “D.SAP” و قرقره‌کردن آن هر 6 یا 8 ساعت، خیلی راحت درمان می‌شوید.

در مورد بیماری زنانگی استفاده از محلول “D.SAP” را آقای مهندس توصیه می‌کنند. حتی ویروس «HPV» که در حال حاضر بسیاری از انسان‌ها درگیرش هستند را می‌توانید درمان کنید. قرقره‌کردن “D.SAP” برای گلودرد و خوردن آن برای کسانی که یبوست دارند؛ حتماً توصیه می‌شود. این محلول کارهای زیادی انجام می‌دهد؛  کسانی‌که کبد چرب و یا دیابت دارند، تا حدی آن را تنظیم می‌کند و باید امتحان کنیم تا متوجه شویم که این ماده چه‌قدر برای زندگی ما مؤثر است.  درمورد “D.SAP” هر چه‌قدر بگوییم کم گفته ایم و امیدوارم شما در مشارکت‌ها تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

سخنان استاد در مورد اولین سال رهایی مسافر ریحانه:

روزی که خانم ریحانه به کنگره آمده بودند، لژیون بنده بسته بود و به‌صورت اتفاقی باز شد و ایشان خیلی سریع وارد لژیون شد. ریحانه لیسانس خود را از دانشگاه تهران گرفته است و روی آموزش‌های خود بسیار مسلط است.

هر گاه در مورد درس‌ها در لژیون توضیح می‌دادم، کامل و جامع مسائل را می‌گرفت و من لذت می‌بردم. در جریانات عمیق‌تر می‌شد و همیشه با هنر خودش که به رهجوها توضیح می‌داد؛  می‌دیدم بچه‌ها به حرف‌هایش گوش می‌دهند. ریحانه یک اشکالی که داشت این بود، اوایل می‌آمد یک چیز را کشف می‌کرد و بعد دل‌زده می‌شد و می‌رفت و این برای من خیلی سخت بود که چگونه باید با چنین رهجویی رفتار و برخورد کنم که قهر نکند و نرود و همچنین در کنگره ماندگارش کنم.  یک مدت به او اهمیت ندادم؛ ولی خودش آمد و جذب شد و ادامه داد.

او  خیلی سریع به‌عنوان یکی از خدمتگزاران، وارد قسمت OT شد و در حال حاضر نگهبان بخش OT است. مدت کوتاهی دبیر من بود. برای خدمت، به قزوین نیز رفت‌وآمد دارد. همه به او اعتماد کردند و اوایل برایش سخت بود؛ چون کنگره جایی است که همه در صراط مستقیم حرکت می‌کنیم؛ اما مسائل خودش را دارد.

امیدوارم نوشتن سی‌دی‌هایش را جدی بگیرد. باید بدانیم این آموزش‌ها لایه‌های عمیقی دارد و هرکسی به‌اندازه‌ای که درک می‌کند، می‌تواند برداشت‌های بیشتری از کنگره داشته باشد. این روز را خدمت آقای مهندس و خود خانم ریحانه  تبریک می‌گویم و امیدوارم برای امسال منابع کنگره را بخواند و امتحان‌هایش را بدهد و من سال دیگر شاهد راهنما شدن او باشم و بیشتر به وجودش افتخار کنم.

اعلام سفر:

‎مسافر ریحانه - نام راهنما: خانم فتان - آنتی ایکس مصرفی: گل - روش درمان: DST-داروی درمان: شربت OT ‌ - مدت سفر: ۱۰ ماه و ۲۶ روز - مدت رهایی: ۱ سال و ۲ ماه و ۱۲ روز - ورزش در کنگره: والیبال

سفر نیکوتین:

نام راهنما: خانم ملیحه - داروی درمان: آدامس نیکوتین - مدت سفر: ۱۰ ماه - مدت رهایی: ۱۰ ماه

خواسته:

خواسته اول: در دفتر OT  سه ستون وجود دارد. ستون ورود به پروسه درمان، ستون رهایافتگان و ستون خروج از پروسه درمان. آرزو می‌کنم که این ستون آخر همیشه خالی باشد.
خواسته دوم: در دل بیان کردند.

صحبت‌های مسافر ریحانه:

سلام دوستان ریحانه هستم یک مسافر.

ده ماه و بیست و شش روز طول کشید و من صبر و تحمل کردم. در طول این مدت متوجه شدم که می‌توانم صبر را سرلوحه قرار بدهم و درک کردم صبر تنها و حرکت تنها فایده‌ای ندارد و باید استمرار داشته باشد. من می‌خواستم امتحان کنم که می‌توانم آدمی باشم که صبر و استمرار داشته باشم یا خیر؟ با راهنمایی و حمایت‌های خانم فتان توانستم.

غیر از کسی که من را به کنگره معرفی کرده بود، هیچ‌کس نمی‌دانست که من سفر می‌کنم و چون تنها زندگی می‌کردم، خیلی به‌سختی این پروسه را طی کردم و وارد سفر دوم شدم و بازهم تصور می‌کردم که نمی‌توانم سفر دوم را ادامه بدهم و با خودم می‌گفتم؛ نهایت یکی دوماهه می‌روم، زیرا دیگر خوب شدم و نیازی نیست ادامه بدهم. ولی خدمتی که گرفتم، خیلی کمک کرد تا در کنگره بمانم.

من خیلی هیجان داشتم که خدمت را بگیرم و برایم فرقی نمی‌کرد چه خدمتی باشد. فقط می‌خواستم آن خدمت نقطه اتصال من باشد. همیشه ترس داشتم شاید برای آمدن به کنگره کوتاهی کنم، به همین علت داشتن خدمت برایم مهم و ارزشمند بود. در فروردین‌ماه یک اتفاق کاملاً شخصی برایم افتاد که حتی نمی‌توانستم با راهنمایم در موردش صحبت کنم و بیست ویک روز خوابیدم و واکنش بدنم فقط خواب بود برای اینکه فقط بتوانم زنده بمانم.

روزهای یکشنبه و سه‌شنبه به کنگره می‌آمدم و مشکلاتم را پشت در قرار می‌دادم. همچنان مثل قبل رفتار می‌کردم، نه همکارم، نه راهنمایم و نه هیچ‌کدام از اطرافیانم متوجه نشدند. روز بیست ویکم بلند شدم، نشستم و گریه کردم. بدون اغراق می‌گویم، آن روز برای اولین‌بار بود که برای خودم دعا می‌کردم. گفتم خدایا هر آنچه برایم مقدر کرده‌ای، چه خوب چه بد، به من توانایی پذیرش و مقابله با آن را ببخش. اگر خوب است، شایستگی داشتن و اگر هم بد، توانایی پذیرش و تغییر را به من بده. امیدوارم همه در زندگی توانایی پذیرش را دارا باشیم و بدانیم هرآنچه سر راه زندگی‌مان قرار می‌گیرد، به صلاح ما است.

از جناب مهندس و خانم مونا به‌خاطر لطفی که به من داشتند، از خانم معصومه و گروه مرزبان‌ها تشکر می‌کنم.از راهنمایان تمام لژیون‌ها بسیار سپاسگزارم. من بسیار از شما آموختم و اشتباهاتم  را بخشیدید و همکاری زیادی با بنده داشتید. امیدوارم شایستگی و لیاقت خدمتی که انجام می‌دهم را داشته باشم و بتوانم بهترین ورژن خود در کنگره باشم. به‌خاطر عشقی که به من می‌ورزید، سپاسگزارم. زیرا عشق شما واقعاً نجات‌دهنده است.

تایپ: مسافر فاطمه و مسافر نرگس - لژیون ۲۲-نمایندگی رز
ویرایش: راهنما مسافر سمیرا - نمایندگی رز
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .