باتوجه به عنوان وادی نهم که وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود. گفتوگویی با همسفر فرانک که مسافر ایشان مسافر مهدی با آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک که به مدت ۱۱ ماه و ۱۱ روز به راهنمایی، راهنما مسافرشان رضا و با راهنمایی همسفر شهلا سفر کردند و به مدت ۲ سال و ۸ ماه است که آزاد و رها هستند ترتیب دادیم. با ما همراه باشید تا نظر ایشان را جویا شویم.
وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود. در چه مواردی تحمل خود را بالا بردید یا در چه مواردی تحمل خود را پایین آوردید؟
من قبل از ورودم به کنگره، فوقالعاده آدم زود رنجی بودم، با کوچکترین حرف اطرافیان به هم میریختم، ناراحت میشدم و کینه آن فرد را به دل میگرفتم ولی از زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم با آموزشهای کنگره، نقطه تحمل خودم را بالا بردم، دیگر حرفهای دیگران من را به هم نمیریزد و ناراحت نمیشوم. چون به این دانایی رسیدم که فرد مقابل قبل از اینکه من را تخریب کند، خودش را تخریب کرده است.
زمانی که مسافر شما در کنگره۶۰ به رهایی رسید و شما از آن بی اطلاع بودید، بعد از آنکه متوجه این موضوع شدید واکنش شما چگونه بود؟
من در ابتدا به این دلیل که مسافرم برای درمان سیگارش به کنگره آمده است، وارد کنگره شدم و از همان روزهای اول جذب آموزشهای کنگره۶۰ شدم و احساس آرامش زیادی میکردم، قبل از ورودم به کنگره، از تمام مصرفکنندگان مواد مخدر، تنفر داشتم چون هیچ اطلاعات و آگاهی نسبت به فرد مصرفکننده نداشتم و نمیدانستم که سیستم ایکس این افراد آسیب دیده است، اگر این موضوع را قبل از ورود به کنگره متوجه میشدم، قطعاً الان این جا نبودم و خدا را هزاران بار شکر میکنم که این موضوع را بعد از ورودم به کنگره۶۰ متوجه شدم و آموزشهای کنگره و راهنمایم برای درک این موضوع خیلی به من کمک کرد و خیلی خوب با این موضوع کنار آمدم. وقتی میدیدم همسفرانی که با عشق، برای درمان مسافران خود به کنگره میآیند، هضم این موضوع برای من راحت تر شد و متوجه شدم که صفت گذشته در انسان صادق نیست و جاری است.
در لژیون سردار چه حسی دارید؟ نظر خود را در مورد جشن گلریزان بگویید؟
زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم، بعد از مدت کوتاهی که گذشت جشن گلریزان بود و چون مسافرم عضو لژیون سردار بود از خوبیها و برکات این لژیون برای من صحبت میکرد، به همین دلیل خیلی مشتاق بودم که عضو لژیون سردار بشوم. وقتی که جشن گلریزان شد، بدون تعلل عضو لژیون سردار شدم و از زمانی که عضو لژیون سردار شدم واقعا برکات آن را در زندگی به چشم دیدم، خیلی از لژیون سردار انرژی دریافت میکنم.
هستی، هیچ چیز را بدون پرداخت بها به انسان نمیدهد، بهای حال خوب من در کنگره سردار شدن، دنور شدن یا پهلوان شدن است. اگر میخواهیم به حال خوب برسیم باید عضو لژیون سردار بشویم. بعضی اوقات با عضو شدن در لژیون سردار گرههای زندگی ما هم باز میشود، بعضیها ممکن است نگران پرداخت تعهدی که میدهند بشوند و عضو لژیون سردار نشوند، ولی شاید باورتان نشود که پول آن واقعا مهیا میشود و به زندگی برکت زیادی میبخشد. یکی از هدیههایی که کنگره۶۰ به من اهدا کرد، بخشیدن بود که با عضو شدن در لژیون سردار یاد گرفتم وقتی از پولم به راحتی گذشتم، توانستم انسانهای زیادی را هم ببخشم، باز هم اگر نگاه کنم من در حق کنگره کاری نکردم این کنگره بود که بخشیدن را به من هدیه داد.
وقتی انسانی بخواهد در جایگاهی قرار بگیرد بایستی نقطه تحمل خود را با آن جایگاه برابر کند، حال که مسافر شما در جایگاه مرزبانی قرار دارد از نظر نقطه تحمل نسبت به زمانی که مصرفکننده بودند به چه صورت است؟
مسافر من از وقتی که مرزبان شده است، خیلی با نظم شده و گویی ساعت برای او اختراع شده است، چون قبل از اینکه مرزبان شود زمان برای او خیلی اهمیت نداشت و کارهایش را سروقت انجام نمیداد ولی از وقتی که مرزبان شده است، نقطه تحملش بالا رفته است و سر وقت به همه کارها رسیدگی میکند.
با توجه به اینکه این هفته در مورد وادی نهم و D.SAP به طور مشترک صحبت میکنیم، میخواهم سؤالی در مورد وادی نهم و نقطه تحمل بپرسم، میتوانید تفاوت صبر و تحمل را در چند خط برای ما بیان کنید؟
وقتی ما همسفران با موضوع اعتیاد مسافران مواجه میشویم، این موضوع را تحمل میکنیم، نتیجه آن دعوا و درگیری است و در نهایت به جدایی ختم میشود، چون به مرحلهای میرسیم که دیگر نمیتوانیم موضوع اعتیاد مسافر خود را تحمل کنیم، ولی زمانی که مسئله صبر در میان باشد وقتی با موضوع اعتیاد مسافران مواجه میشویم، برای به درمان رسیدن آنها صبر میکنیم و در کنار آن تلاش میکنیم و در راه به درمان رسیدن کمک میکنیم و بال پرواز مسافر خود میشویم و نتیجه صبر، رسیدن به رهایی و حال خوش است.
همسفرانی که فرزند کوچک دارند و به کنگره۶۰ میآیند، قطعاً تحمل و ظرفیت بالایی هم دارند، لطفاً از تجربه خود در این مورد برای ما بگویید؟
با فرزند کوچک آمدن به کنگره هم سخت است و هم سهل، من آن قدر به کنگره۶۰ علاقه دارم که به هیچ وجه نمیخواهم از آموزشهای ناب کنگره حتی با وجود فرزند کوچک عقب بمانم، آموزشهای کنگره حتی در تربیت کردن فرزندانم هم کمک بسیاری کرده است. من با بالا بردن نقطه تحمل، هم به کنگره میآیم و هم برای تربیت فرزندان خود وقت میگذارم و این مدیریتها را مدیون آموزشهای خوب آقای مهندس حسین دژاکام و راهنماهای خود هستم.
از شما ممنون میشوم برداشت خود را در مورد این مطلب (مال بهر آسایش عمر است، نه عمر بهر گرد آوردن مال) بگویید؟
آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «انسانها دو دسته هستند؛ یک دسته ثروتمند زندگی میکنند، دسته دیگر ثروتمند میمیرند، کسانی که ثروتمند زندگی میکنند؛ کسانی هستند که بخشی از درآمد خود را صرف کمک کردن به دیگران میکنند و حالشان روز به روز بهتر میشود و برکات چشمگیری در زندگی آنها جاری میشود ولی کسانی که ثروتمند میمیرند؛ فقط نگهبان مال هستند و هیچ لذتی از دارایی که دارند نمیبرند» چقدر خوب که ما از آن دسته از آدمهایی باشیم که ثروتمند زندگی کنیم، هر چقدر که در توان داریم به افراد نیازمند کمک کنیم و انسانهایی که به ما نیازمند هستند، یاری برسانیم.
چقدر لذتبخش است که ما عضو خانواده کنگره۶۰ هستیم و این یاری رساندن را در کنگره خرج کنیم و به افرادی که نیازمند هستند کمک کنیم تا نسلهای بعد از ما از کنگره استفاده کنند و چراغ کنگره همیشه روشن بماند. حتی اگر به اندازه یک خشت آجر در کنگره سهیم باشیم، حتی اگر در جهان خاکی نباشیم و در بعدهای بعد زندگی کنیم انرژی آن را حتما دریافت میکنیم.
کلام آخر:
از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما همسفرها ایجاد کردند، تا ما هم در کنگره آموزش ببینیم و به نور الهی نزدیک بشویم و از راهنماهای خودم، راهنما همسفر نسیم و راهنما همسفر شهلا، تشکر و قدردانی میکنم که هر چه دارم از این دو بزرگوار است.
مصاحبهکننده و ویراستار: همسفر مهسا رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم) خدمتگزار سایت
عکاس، تنظیم و ارسال کننده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
43