English Version
This Site Is Available In English

قدرت بخشش رسیدن به مرحله عقل، عشق و ایمان

قدرت بخشش رسیدن به مرحله عقل، عشق و ایمان

هشتمین جلسه از دوره اول جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰، همسفران نمایندگی دماوند به استادی همسفر فاطمه عضو لژیون سردار، نگهبانی دنور راهنما همسفر لیلا عضو لژیون سردار و دبیری همسفر فاطمه عضو لژیون سردار با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع می‌شود و به درجه بالا و بالاتری می‌رسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود) و تأثیر آن بر روی من» در روز سه‌شنبه ۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه در رابطه با وادی نهم و تأثیر آن بر روی من است.

وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا می‌شود.

در وادی‌های قبل آموزش‌هایی در مورد روش صحیح زندگی آموختیم، این وادی هم مانند دیگر وادی‌ها می‌خواهد به ما آموزش بدهد. آموزش بالا بردن صبر، تحمل.

 در درجه اول به ما می‌گوید وقتی که انسان به دنیا می‌آید، دو خصوصیت، خوبی و بدی در او است، وقتی که رشد کرد و بزرگ شد و سر دوراهی قرار گرفت، اختیار دارد، انتخاب کند که راه خوبی را برود یا راه بدی را انتخاب کند، با آموزش صحیح می‌تواند راه درست را انتخاب کند و اگر جاهل و نادان باشد راه بدی را انتخاب می‌کند و به نابودی کشیده می‌شود.

ما دو پیامبر داریم و خداوند برای اینکه راه را برای ما آسان کند، پیامبران بیرونی را فرستاد که راه را به ما نشان دهند، و به آنها قوانینی را آموزش داد که به ما انتقال بدهند. که این قوانین در کتب آسمانی هم ذکر شده است. و پیامبر درونی، که همان عقل یا وجدان است. وقتی‌ که دچار مشکلی می‌شویم و راه اشتباه را می‌رویم پیامبر درونی به ما گوش‌زد می‌کند که این کار اشتباه است و نباید آن را انجام داد. و راه درست را به ما نشان می‌دهد و فقط یکبار به ما می‌گوید که این راه درست است.

وادی نهم ورود به ضدارزش‌ها را تشبیه می‌کند به جامی طلا که درون آن زهر، ولی شیرین است. به فرمایش جناب مهندس؛ همیشه ضدارزش‌ها به زیباترین شکل وارد می‌شوند و می‌توانند ما را به بیراهه بکشانند. راه ارزش‌ها تشبیه شده به آب زلال در کوزه گلی که خوردن آن مایه حیات است.

تمام این آموزش‌ها برای این است که ما راه خود را انتخاب کنیم، تا وقتی بر سر دوراهی قرار گرفتیم، بتوانیم راه درست را انتخاب کنیم. راه مستقیم و درست نیاز به آموزش دارد ولی راه غیرمستقیم و ضدارزشی نیاز به آموزش ندارد.

 در اینجا یک مثلث بوجود می‌آید.

مثلث دانایی: تفکر، تجربه و آموزش. زمانی که ما ضدارزش انجام می‌دهیم آنقدر تجربه کسب می‌کنیم، آنقدر زمین می‌خوریم تا تازه متوجه شویم که راه را اشتباه رفته‌ایم. ولی زمانی که وارد دانایی شدیم و از تجربه دیگران استفاده کردیم، آن ‌موقع می‌توانیم راه درست را انتخاب کنیم.

در سی‌دی جدید، جناب مهندس در مورد مثلث تشخیص صحبت کردند، وقتی که من آموزش می‌بینم، می‌توانم راحت تشخیص بدهم چه راهی خوب است و چه راهی بد است و وارد مرحله تشخیص می‌شوم. برای‌ اینکه بتوانم نقطه تحمل خود را بالا ‌ببرم و صبور شوم و بتوانم چیزی را در خود تغییر بدهم، نیاز به تمرین و تکرار دارم. مثلآ من خیلی دروغ می‌گویم، باید کم‌کم آنقدر تمرین و تکرار کنم تا به مرحله‌ای برسم که دانایی‌مؤثر است و بتوانم آن را کاربردی کنم و دیگر دروغ نگویم.

قوانین به ما می‌گویند دروغ نگو، دزدی نکن‌ غیبت نکن، مال کسی را نخور، تجسس در کار دیگران نکن و... این‌ها در ظاهر راحت است ولی برای رسیدن به آن مرحله راه سختی را باید پیمود. 

آموزش به همین راحتی نیست، درست است که ما در کنگره آموزش می‌بینیم ولی کاربردی کردن آن خیلی سخت است.

زمانی که به دانایی رسیدیم، می‌توانیم ببخشیم، بخشیدن دل می‌خواهد و خواسته دل باید از روی دانایی باشد.

 جناب مهندس یک مثالی می‌زنند؛ یک پرنده‌ای که زیبایی طبیعت را دیده بود وارد غار می‌شود و به خفاش‌ها می‌گوید بیرون از غار خیلی چیزهای زیبا برای دیدن است و مانند اینجا تاریک و نمور نیست ولی خفاش‌ها حرف او را باور نمی‌کردند چون ندیده بودند و به این دانایی نرسیده بودند. من هم در سفر اول هنوز به آن دانایی در مورد لژیون سردار نرسیده بودم وقتی که وارد لژیون‌سردار شدم و آن آگاهی را کسب کردم و به دانایی رسیدم، مثل آن پرنده‌ای بودم که وارد غار شد و دوست داشتم به بقیه هم بگویم که وارد لژیون سردار شوید، اینجا انرژی زیادی دارد و از خودگذشتگی و بخشش را یاد می‌گیرید و...

من وقتی که وارد لژیون‌سردار شدم و این تجربه را کسب کردم خیلی برایم لذت‌بخش بود. من قبل از ورودم به لژیون‌سردار خیلی خسیس بودم، خیلی اهل این نبودم که پولم را هر جایی خرج کنم، ورودم به لژیون‌سردار باعث شد طعم لذت آن را بچشم و به دیگران هم پیشنهاد بدهم که آن را تجربه کنند.

یک انسان تک بعدی موجودی است که همیشه در پی این است که پول‌های خود را جمع کند و در آخر هم خودش نمی‌داند که چه کاری میخواهد با آنها بکند. ولی انسانی که سه بعدی است و عقل و ایمان و عشق او تکمیل شده است، با عقل خود تصمیم می‌گیرد ‌وارد لژیون‌سردار شود، با عشق خود ببخشد و بخشیدن را یاد بگیرد، و به این امر ایمان داشته باشد. بخشش فقط این نیست که از مال خود بگذری، میتوانی کمک کنی، خدمت کنی و... همه اینها بخشیدن است. زمانی من می‌توانم ببخشم که به مرحله عشق و عقل و ایمان برسم. زمانی که من این پله‌ها را طی کنم، می‌توانم به وادی چهاردم، یعنی وادی عشق و محبت و ایثار و ازخودگذشتگی برسم.

عکاس: مرزبان خبری همسفر فاطمه

تایپ و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .