English Version
This Site Is Available In English

D.sap بزرگترین نعمت برای همسفران

D.sap بزرگترین نعمت برای همسفران

جلسه دهم از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دکتر احمد به استادی همسفر مهدیه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه "وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا می‌شود) و تاثیر آن روی من" در روز دوشنبه ۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد

دستور جلسه دوقسمت است.یکی D.sap و دیگری وادی نهم.آقای مهندس دژاکام آنقدر برای D.sap ارزش قائل بودند که برای بار دوم آن را دستور جلسه قرار داده‌اند، دو هفته، پشت سر هم. که منِ همسفر از تأثیرات D.sap بدانم.منی که اگر سفر اولی هستم، وقتی راجع به D.sap زیاد صحبت می‌شود، حداقل برای یک‌بار هم که شده امتحان کنم ببینم اصلاً این D.sap چه چیزی است که یک هفته دارد راجع به آن صحبت می‌شود.و این‌که از تجربه‌ی خودم، D.sap آن‌قدر در زندگی ما تأثیر مثبت داشته است که حد و حساب ندارد.کبد مسافر من را درمان کرد.از طرفی دختر من مشکلی یا مریضی پیدا می‌کرد با D.sap برطرف می‌شد.و این‌که یک خوبی که برای ما همسفران دارد،چون ما نمی‌توانیم از OT استفاده کنیم، استفاده از D.sap برای ما بزرگترین نعمت است،که کنگره در اختیار ما گذاشته است.وقتی که مشکل زنانگی داریم می‌توانیم از D.sap استفاده کنیم و مشکل را برطرف کنیم با وجود این شرایط و داروهای شیمیایی که استفاده می‌کنیم و درمانشان قطعی نیست.من خودم وقتی به شخصه استفاده می‌کنم برای مشکلات زنانگی آنقدر زود جواب می‌گیرم و تأثیر مثبت روی من داشته است و خدا را شکر می‌کنم که لازم نیست یک‌سره داروهای شیمیایی استفاده بکنم،معده و دستگاه گوارشم را خراب کنم که بتوانم یک قسمت دیگر از بدنم را سالم کنم.با D.sap آمدم این‌کار را انجام دادم و توانستم آن PHی که توی قسمت بدن من است تنظیم بشود و به حال خوب برسم.
اما قسمت دوم، وادی نهم می‌گوید وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل پیدا می‌کند.در کتاب، جناب آقای مهندس یک پیام خیلی قشنگ گذاشتند.این پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم نهادند.ما نُه وادی را پشت سر گذاشتیم حالا در وادی نهم می‌گوید هشت وادی را گذراندی، با تمام سختی آمدی در وادی هشتم حرکت کردی و حالا در وادی نهم این حرکات باید همراه با تحمل و سازگاری باشد.یک سفر اولی وقتی‌که سفرش‌ رو شروع می‌کند با هزار و یک تخریب وارد کنگره 60 می‌شود.حتی خود من وقتی‌که وارد اینجا شدم آن‌قدر تخریب‌هایم زیاد بود و آن‌قدر نقطه‌ی تحملم پایین بود.آقای مسعود ابراهیمی به مسافرم گفته بودند تو دو ماه بیا بشین روی این صندلی‌ها، دنبال این هم نباش که اینجا کجاست و قضاوتش هم نکن.وقتی آمد نشست و قضاوتی نکرد، در او سازگاری ایجاد شد.وقتی آن سازگاری توی بدن انسان ایجاد می‌شود،چه از نظر دارویی چه از نظر محیطی، این نقطه تحمل یواش یواش خودش رو نشان میدهد.فرد خودش می‌فهمد که نقطه تحمل چی است.حالا ما یک راه درستی داریم یه راه نادرستی.وادی نهم می‌گوید اولین حرکتی که ما بفهمیم کدام راه درست است و کدام راه نادرست.آن راهی که خرد انسانی ،دین اسلام، خداوند ،کائنات و هر کس ،هر چیزی که اسمش رو می‌گذاریم ما می‌پذیریم.دزدی،رشوه ،غیبت ،تجسس کردن توی زندگی دیگران همه این‌ها بد است.ما این‌ها را می‌دانیم که بد هستند و ما می‌خواهیم نقطه تحمل خود را نسبت به این‌ها بالا ببریم.من می‌گویم،دروغ نمی‌گویم ولی در کنار دروغ نگفتنم، فحاشی می‌کنم یا فحاشی نمی‌کنم  غیبت می‌کنم، این درست نیست.من اگر بخواهم نقطه تحملم را نسبت به مشکلاتم بالا ببرم، باید کم‌کم شروع کنم.بگویم من مهدیه امروز دروغ نمی‌گویم،غیبت نمی‌کنم،دزدی نمی‌کنم،رشوه نمی‌دهم،کم فروشی نمی‌کنم.نباید تمام صدم‌ را روی یکی از این‌ها بگذارم،باید پنج درصد، پنج درصد از این‌ها کم کنم و نقطه تحمل خودم‌ را بالا ببرم.وقتی نقطه تحمل من بالا برود من ناخوداگاه ضد ارزش‌هایم را کنار می‌گذارم.
یک صحبت خیلی قشنگ آقای مهندس داخل وادی دوم فرمودند:که ما خودمان مسبب این هستیم که آدمها کدام رویشان را به ما نشان بدهند.آدم‌ها دو تا رو دارند، یک روی خوبی و یک روی بدی.من مهدیه اگر از این در وارد شوم و  به یک نفر بد و بیراه بگویم، نقطه تحملش را از آن حد خودش بالا‌تر ببرم، طرف مقابلم ،آن روی بدش را به من نشان می‌دهد.ولی اگر وقتی از در وارد می‌شوم، احترام بگذارم، زبان خوش داشته باشم، فرمان‌بردار باشم، کلام بد به کار نبرم شخصِ مقابل هم آن روی بدش را به من نشان نمی‌دهد. وادی نهم آن‌قدر داخلش تیترهای متفاوت دارد که ما باید از آن درس بگیریم و بتوانیم این‌ها را عملی کنیم ولی ذره ذره.اول تیتر می‌گوید شما کم کم باید آن بدی‌ یا آن کار زشت یا آن رفتار بد خود را بیرون ببرید، و نقطه تحملت رو بالا ببری.وقتی که نقطه تحمل رو بالا ببری باعث می‌شود که کار درستی انجام بدهی .
من زمانی‌که وارد کنگره شدم اصلاً تحمل نداشتم و با همه چیز ناسازگار بودم و با همه چیز می جنگیدم و دلیلش را نمی‌دانستم چون حالم خیلی بد بود و خیلی ضد ارزش‌ها در زندگیم بود.ولی وقتی آموزش گرفتم، وقتی نقطه تحمل را فهمیدم، وقتی کار ضد ارزشی را تشخیص دادم.در ادامه راه وقتی حالم خراب می‌شد، سی‌دی می‌نوشتم.وقتی حالم خراب می‌شد به کارهای بدم فکر نمی‌کردم،وقتی به کارهای بدم فکر می‌کردم حالم بد می‌شد.همیشه  دنبال کار خوب بودم و نقطه تحمل یواش یواش بالا آمد. الان چهار ساله که من خدمت شما هستم و توانسته‌ام سی درصد از نقطه تحملم را درست کنم ،از صد‌در‌صد. بعد از چهار‌سال به سی درصد رسیدم.الان می‌توانم با دخترم حرف بزنم با زندگیم پیش بروم.وقتی بخواهی در کنگره بمانی، باید صبر داشته باشی و باید فرمانبردار باشی.توی این وادی فرمانبرداری رکن اصلی است. باید اول صبر کنی بعد باید فرمانبردار باشی تا بتوانی به  حال خوب برسی.

مرزبان کشیک:همسفر مرجان
تایپ:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون اول)
عکاس:همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال:همسفر زهره خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد_اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .