«وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود». در این مقاله میخواهیم در مورد وادی نهم صحبت کنیم. در این وادی ما باید بتوانیم از سخن به عمل برسیم و در این راستا باید در مسیر مستقیم حرکت کنیم تا به فرمان الهی برسیم. خداوند با دادن قدرت اختیار به انسان او را برتر از سایر موجودات خلق کرد. انسان موجودی است که از نظر شعور بالاتر از هر موجود دیگری قرار دارد؛ درنتیجه قدرت و توانایی یادگیری دارد و در عین حال به او اختیار داده شده است تا خودش انتخاب کند که به راه فسق و فجور برود یا راه تقوا و صراط مستقیم. انسان برای انتخاب میتواند از دو نیرو بهره بگیرد: یکی قدرت عقل و دیگری آموزش از پیامآوران الهی. میدانیم که فرمان الهی چیزی نیست جز صراط مستقیم و اعمال نیک مانند دروغ نگفتن، رشوه نگرفتن، غیبت نکردن و ...!
همه میدانیم انتخاب راه منفی گویا جذابتر است؛ حتی انسان تصور میکند که از این راه سریعتر و راحتتر به خواستههای خود میرسد. همه ما انسانها در مسیر زندگی خود بارها در مسیر اشتباه و ضد ارزشی قرارگرفتهایم و عواقب و نتایج آن را هم مشاهده کردهایم؛ مثلاً برای همه ما بسیار اتفاق افتاده است که در جمعی قرار گرفتهایم و به طور ناخودآگاه دیدهایم که داریم با آن جمع همراهی میکنیم و درمورد فردی غیبت میکنیم، اینکار شاید حتی برای ما لذت هم داشته باشد و گاهی بعد از اتمام موضوع خودمان را توجیه میکنیم که ما غیبت نکردیم؛ بلکه فقط داشتیم رفتار آن فرد را تجزیه و تحلیل میکردیم؛ اما درواقع در درون خودمان میدانیم که مرتکب عمل ضد ارزشی شدهایم؛ حال باید چه کنیم؟ چگونه میتوانیم دست از غیبت کردن برداریم؟
قدر مسلم نمیتوانیم از انجام عمل ضد ارزشی به یکباره دست بکشیم؛ مثلاً من دزد هستم و با خودم میگویم دیگر از فردا دزدی نمیکنم، درحالی که نه شغلی دارم و نه درآمدی؛ درنتیجه مجدد به دزدیکردن میپردازم؛ نکته مهم دیگر در اینجا این است که ما باید تمرین کنیم تا همه اعمال ضد ارزشی را با هم انجام ندهیم؛ مثلاً نمیشود دیگر دروغ نگوییم، ولی رشوه بگیریم. ما باید سعیکنیم کلیه مسائل ضد ارزشی را تقریباً باهم حلکنیم و مسیر زندگی خودمان را کلاً تغییر دهیم و برای انجام این عمل باید به خودمان زمان بدهیم و در این مسیر باید با افزایش آگاهی و یادگیری و افزایش نقطه تحمل، خودمان را بهتدریج از مسیر ضد ارزشها به سمت ارزشها حرکت دهیم.
همهچیز در جهان هستی دارای یک نقطه تحمل خاصی است و اگر بیش از حد به آن فشار وارد کنیم از حالت عادی خود خارج میشود؛ مثلاً آهن نقطه تحمل خاصی در مقابل حرارت دارد که اگر بیش از آن حرارت ببیند کلاً از حالت جامد به مایع تبدیل میشود که به آن نقطه ذوب آهن گویند. انسانها هم همینطور هستند؛ اگر درمورد موضوعی خاص بیشازحد به انسان فشار وارد شود ممکن است دچار دگرگونی شود؛ اما نکته مهم درمورد انسان این است که نقطه تحمل در انسان در اکثرمواقع کسبکردنی است و با تکرار در طول زمان انسان میتواند نقطه تحمل خود را درمورد مسائل گوناگون تغییر دهد. نقطه تحمل درمورد مسائل منفی مانند دروغ گفتن، غیبت کردن، رشوه گرفتن و... به راحتی بالا میرود و فشاری هم به انسان وارد نمیشود و حتی گاهی اوقات لذتبخش هم هست؛ مانند همین مصرف مواد مخدر! علت این امر این است که برای بالا بردن نقطه تحمل در مورد مسائل منفی، انسان نه نیاز به تفکر دارد و نه آموزش و نه حتی تجربه؛ ولی برعکس برای بالا رفتن نقطه تحمل در مسائل مثبت انسان احتیاج به تفکر، آموزش، تجربه و زمان دارد؛ درحقیقت میتوان گفت همان مثلث دانایی است. ما باید برای بالابردن نقطه تحمل خود از سد رنجها و سختیها و نیروهای تخریبی و بازدارنده عبور کنیم.
در جهانی که ما در آن زندگی میکنیم همهچیز بر پایه اضداد ساخته شده است. هرچیزی در مقابل ضدش مفهوم پیدا میکند؛ مثلاً تاریکی در مقابل روشنایی، سفیدی درمقابل سیاهی، نیروهای اهریمنی در مقابل نیروهای الهی؛ پس برای بالا رفتن نقطه تحمل توجه به دو نکته مهم و ضروری است: «یکی تکرار منظم موضوع و دیگری طول زمان»؛ همچنین باید بدانیم که در مسیر حرکت از ضدارزشها به سمت ارزشها علاوه بر اینکه به زمان و تکرار نیاز داریم، به آموزش و تفکر و کسب تجربه هم نیاز داریم تا بتوانیم با آگاهی و آموزش صحیح به تدریج و با تکرار منظم از انجام عمل اشتباه دور شویم و راه مستقیم را پیش بگیریم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول) خدمتگزار سایت
عکس و ارسال: همسفر ناهید مرزبان خبری
همسفران نمایندگی آزادشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1184