English Version
This Site Is Available In English

بخشش در کنگره 60

بخشش در کنگره 60

مصاحبه با دیده‌بان محترم لژیون سردار آقای علیرضا زرکش در نمایندگی شادآباد

با سلام و عرض خیرمقدم خدمت شما در نمایندگی شادآباد
حضور دیده‌بانان در نمایندگی‌ها باعث تزریق انرژی مثبت و مضاعف و درنتیجه خیروبرکت می‌شود و امروز این حال خوب نصیب ما شده است
اگر اجازه بدهید من سؤالات همیشگی کنگره را از شما نمی‌پرسم.

ما در کنگره یاد گرفته‌ایم که یکی از مراحل آموزش بخشش است و تمرین برای بخشیدن را در لژیون سردار انجام می‌دهیم، چرا باید بخشندگی را یاد بگیریم؟
خیلی سؤال خوب و جالبی بود، بحث بر سر مسیر است. ما یک مسیری را در کنگره طی می‌کنیم، من فکر می‌کنم به انتهای مسیر نمی‌رسیم مگر اینکه در طول مسیر مواردی را که باید، برداشت کنیم برداریم و چیزهایی
را که باید بگذاریم را بگذاریم؛ یعنی زمانی می‌توانیم در مسیر تکاملی و مسیر بهتر شدن باشیم که تلاش کنیم هرروز نسخه بهتری از خودمان را ارائه بدهیم و این به تجربه و به قانون ثابت‌شده که اگر کسی بخواهد بهتر باشد باید یک‌سری کارها انجام بدهد و به‌عنوان‌مثال در سفر اول سفرش را تمام کند، البته من معتقد هستم سفر از زمانی شروع می‌شود که ما گل رهایی را از آقای مهندس می‌گیریم.

یعنی درمان اعتیاد بهانه‌ای است برای یک انسان درحرکت در سفر دوم و حرکت در سفر دوم به 3 بخش تقسیم می‌شود، ما باید از چیزی که آموخته‌ایم به دیگران انتقال بدهیم ازآنچه ازنظر مالی به دست آورده‌ایم با دیگران تقسیم کنیم و در اختیار دیگران قرار بدهیم و همچنین حضورداشته باشیم و بتوانیم خدمت کنیم و لژیون سردار شاید یکی از ارکان مهم این قضیه باشد یعنی خدمت مالی و بخشش.
خیلی‌ها به کنگره میایند و بعد مدتی در سفر اول خسته می‌شوند و می‌روند و خیلی‌ها در سفر دوم بعد مدتی خدمت کردن خسته می‌شوند و می‌روند یک سفر اولی زمانی خسته می‌شود که حضور دارد ولی حرکتی ندارد OT را کم نمی‌کند، CD نمی‌نویسد و مشارکت نمی‌کند، یک سفر دومی هم‌زمانی خسته می‌شود که تغییرات را مشاهده نکند و تغییرات زمانی رؤیت می‌شود که بتوانی ببخشی از مال و دارائی‌ات ببخشی نه‌تنها در کنگره بلکه در بیرون کنگره،
ما در کنگره تمرین می‌کنیم برای اجرا در بیرون از کنگره و ما در جامعه خودمان رسم داریم وقتی می‌خواهیم به سفر برویم از زیر قرآن رد می‌شویم در کنگره و در سفر دوم هم ما باید از زیر وادی چهاردهم یا وادی عشق با اجرائی کردن آن رد بشویم یعنی باید ببخشیم و لژیون سردار لژیون بخشش است که محصول دوگانه دارد ازیک‌طرف عمل شما باعث آبادانی در دیگران می‌شود و از طرف دیگر باعث آبادانی در درون خودتان می‌شود و این باعث حرکت در سفر دوم می‌شود.

یعنی اگر در سفر دوم دنبال معرفت خویشتن می‌گردید یا به عبارتی دنبال سختی و سهلی راه می‌گردید و اعتقاد به نیروهای الهی دارید و اگر ساختاری وجود دارد که قرار است به ما کمک کند این کمک در یک صورت انجام می‌شود که ما محرم بشویم؛ به عبارتی من باید هم‌جنس تو باشم تا تو دست مرا بگیری و در کائنات نامحرم دست نامحرم را نمی‌گیرد و محرم شدن در سیستم هستی با بخشش صورت می‌گیرد و به‌نوعی هم‌جنس می‌کند آدم را چه از درون کنگره و چه از بیرون کنگره و این قانونی است که آقای مهندس در کنگره مجری آن هستند و خواسته یا ناخواسته آدم‌ها می‌آیند و بازی می‌کنند و بعد می‌بینید که دیگر خسته نمی‌شوند و حالشان خوب است و متفاوت عمل می‌کنند و آدم‌ها دیگر نگران جایگاهشان نیستند، من نگران راهنمایی‌ام نیستم من نگران تمام شدن خدمتم نیستم چون بخشش من را وارد یک موضوع جدیدی کرده است و در حال حرکت هستم.
انسان یک پرونده است که یک کلید دارد و آن‌هم بخشش است؛ یعنی اگر قرار است پرونده‌ات را بازنگری و اصلاح کنی باید دارای کلید بخشش باشی و لژیون سردار مکمل حرکت در سفر دوم هست و برای این می‌گویند هم سخت است و هم سهل، سختی برای فهم آن است و آسانی برای این است که وقتی می‌فهمی راحت می‌توانی انجام بدهی، حالا به تعبیر و زعم کسی که دور ایستاده پول دادن و پول گرفتن است، به تعبیر کسی که بیرون کنگره است می‌گوید بچه‌های کنگره مواد مصرف می‌کنند راست می‌گوید چون فقط مواد مصرف کردن را می‌بیند ولی کاهش و حال خوب را نمی‌بیند کسی هم که نزدیک نیست و بیرون ایستاده می‌گوید کنگره پولی شده چون از دور پول را می‌بیند و متوجه نیست.

اصلاً بخشش با پول معنا پیدا می‌کند من باید مال خود را بخش کنم بین خودم و خانواده‌ام و جامعه‌ام و بتوانم نفقه بدهم و انفاق کنم و این است بازی لژیون سردار، خوشبختانه آقای مهندس دائماً تأکید می‌کنند روی سفر اول، سفر دوم، خدمت علمی، خدمت مالی و حضور داشتن و این‌ها همه لازمه حرکت است.

امروز در جلسه کارگاه فرمودید که تغییر و تبدیل در کنگره انجام می‌شود ولی ترخیص در جامعه صورت می‌گیرد. لطفاً بیشتر توضیح بدهید.
فکر، تفکر و تعقل در درون است ولی تعقل من نیستم، تغییر و تبدیل من هستم ولی ترخیص دیگر من نیستم، من را ترخیص می‌کنند، من فکر و تفکر می‌کنم ولی تعقل ساختاری جداگانه دارد و مثل تائیدیه می‌ماند، ما تغییر می‌کنیم و تبدیل می‌شویم ولی عمل ما، ما را ترخیص می‌کند که یک ساختار دیگری است. عمل سالم من بیرون از کنگره باعث می‌شود که هستی تائیدیه بدهد و عقل که فر ایزدی دارد می‌گوید این شخص شایستگی ترخیص را دارد.
یک سفر اولی تو کنگره که مواد نمی‌زند تغییر می‌کند و تبدیل می‌شود ولی ترخیص زمانی صورت می‌گیرد که شب در خانه وقتی خودش هست و خداوند خودش و 2 سی‌سی OT اضافه استفاده نکند و یا کسی که در سفر دوم تغییر می‌کند زمانی ترخیص می‌شود که در بیرون از کنگره بتواند نور و صوت و یا خشم و شهوت خود را کنترل کند و این را باید به اثبات برساند تا ترخیص شود، هستی اثبات می‌کند این قضیه را و تشخیص آن باقدرت مطلق است.

نظر شما در مورد این‌که منابع لژیون سردار در هر نمایندگی به‌صورت جزیره‌ای هزینه شود و یا با صلاحدید مسئولین کنگره در هر مکانی که نیاز بود خرج شود چیست؟
ما در کنگره 14 وادی داریم که در همه شعبات نصب‌شده‌اند و قطعات ادبی و فاخری هم هستند به‌غیراز معنی و مفهوم آن و حضور و ظهورش همه‌چیز یک صور پنهان دارد و صور پنهان چیزی است که مطرح می‌کند. در سوره بقره خداوند در خصوص متقین صحبت می‌کنند و در اول سوره مطرح می‌کنند متقین کسانی هستند که به عالم غیب اعتقاد داشته باشند، نماز به پا دارند که آقای مهندس و آقای امین هم خیلی تأکیددارند و یک ضلع دیگر آن‌کسانی هستند که خمس و زکات می‌دهند و همه این موارد صور پنهان هم دارند که مفهوم واقعی را مشخص می‌کنند موضوع بحث ما 2 مورد اول نیست ولی در مورد خمس و زکات که تحقیق کردم و از استاد امین سؤال کردم را میگویم،
ما وقتی زکات می‌دهیم زکات مال فقرا است و فقیر به فقیر باید کمک کند، خمس مربوط به ثروتمندان است که یک‌پنجم از مال خود را محاسبه می‌کنند و به دیگران می‌بخشند و این صور آشکار ماجرا است و صور پنهان آن بخشش کریمانه است یعنی شما اصلاً مخاطبی را که به آن می‌بخشید را نمی‌شناسی و قسمتی از مال خود را جدا می‌کنید برای او و بخشش کریمانه باعث می‌شود که ساختار به شما بخشش کریمانه داشته باشد و این اصل ماجرا می‌باشد و مثلث انفاق، خمس و زکات این‌طور بسته می‌شود.

وقتی عضویت در لژیون سردار 6 میلیون است و همه بچه‌ها می‌آیند و کمک می‌کنند شاید زکات داریم می‌دهیم وقتی دنور می‌شویم شاید داریم خمس می‌دهیم و وقتی این عدد به عدد بزرگی می‌رسد یعنی عشق‌بازی کردن با بخشش و آن موقع است که ماجرا متفاوت می‌شود و برای همین است که می‌گوییم که اگر قصد پهلوانی دارید برایش اسم نگذارید و فقط اقدام کنید، من این بخشش را کردم و سیستم هر جا که توانست این مبلغ را هزینه می‌کند.

امروز بچه‌ها به هر نحوی که است سعی می‌کنند در ماجرای پهلوانی و نشانی در بی‌نشانی مشارکت کنند و این همان درک ماجرا است و به عبارتی مدخل و ورودی است چون بحث مالی مهم است و اگر شما ضلع مالی را نداشته باشید مابقی اضلاع ناکام می‌مانند و علم کنگره بستگی به مال کنگره دارد و ما موظف هستیم که کنگره را ازنظر مالی قوی کنیم تا علم کنگره گسترش پیدا کند و مثل روز روشن است که کنگره چه‌کار می‌کند و شعور جمعی کنگره بهتر می‌تواند تصمیم بگیرد تا من که فقط شعبه خودم را نگاه می‌کنم.

یکی از پیام‌های سردار در تمام جلسات لژیون سردار دیده می‌شود: «اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم رو به نابودی و خرابی می‌رود، اما ساکنین آباد بناهای خراب یا ویرانه را آباد می‌کنند» لطفاً در خصوص این پیام و ارتباط آن با گل‌ریزان و لژیون سردار بیشتر توضیح بدهید.
این پیام می‌گوید هر چیزی که می‌خواهد به نقطه قوت تبدیل شود باید از یک آزمونی عبور کند، اگر ما می‌بینیم که در درون خودمان آبادی به وجود می‌آوریم باید بیرون را نگاه کنیم. هر وقت آقای مهندس صحبت می‌کنند من بیرون را نگاه می‌کنم درصورتی‌که تمام کلام ایشان درون است، سفر دوم سفر صور پنهان است اگر می‌گویند بنا، جسم را می‌گویند تفکر و اندیشه را می‌گویند، اگر نفس این آدم و این انسان حرکت می‌کند از مخلوق حرکت می‌کند به سمت خالق و باید آبادانی را در این ببینیم یعنی در کلام، در رفتار و درنهایت در دنیای بیرونش.

اگر کسی می‌تواند دنیای بیرون را آباد کند قطعاً دنیای درونش آباد است و اگر کسی دنیای بیرون را خراب می‌کند قطعاً درونش خراب است و کنگره تمام تلاشش را می‌کند که ساکنین را توانمند و آباد نگه دارد و برای همین ما تأکید می‌کنیم که همه اعضا اگر متعهد می‌شوند برای انجام خدمت مالی حتماً با تفکر این کار را بکنند و عددشان را انتخاب کنند و اگر این‌طور نباشد بنای ما خراب می‌شود و وقتی بر اساس کم‌خردی ما یک‌حرفی را می‌زنیم بی‌تفکر و بی‌تعمق و درنهایت درون و بیرون را خراب می‌کنیم.

سؤال: برای تغییر ذائقه خواننده‌ها خواهش می‌کنم اگر خاطره‌ای به نظرتان می‌رسد بفرمائید؟
روزی که من به‌عنوان دیده‌بان لژیون سردار انتخاب شدم با توجه به اینکه اعتقاددارم این‌یک ارتباط حسی بوده است و ساختار جذب می‌کند ولی به نظر خودم ازنظر مالی و خلقیات، من هیچ ارتباطی با این جایگاه نداشتم و به‌عنوان‌مثال در بین 14 دیده‌بان من پولدارتر از بقیه نبودم و کارمند بودم ولی آقای مهندس من را انتخاب کردند درصورتی‌که من آدم اجرائی بودم و در اجرا می‌توانستم توانمند باشم و بالعکس اصلاً آدم کاسبی نبودم و اگر یک مغازه‌دار پول اضافه از من می‌گرفت من پول خودم را نمی‌توانستم بگیرم و شما اگر بهترین کالا را هم به من می‌دادید نمی‌توانستم بفروشم و اصلاً تو عالم تجارت نیستم و من خیلی تعجب کردم و یک هفته گذشت رفتم خدمت آقای مهندس و سؤال کردم که دیده‌بان لژیون سردار باید پولدار باشد؟

آقای مهندس برگشتند و به من نگاه کردند و من نگاهم را دزدیدم، گفتند مگر کارمند بانک که پشت باجه می‌نشیند باید پولدار باشد؟
ایشان یک مقصودی داشت از این حرف و شاید این‌زمانی که گذشت و من آمدم دنور شدم و پهلوان شدم تازه به صحبت آقای مهندس پی می‌برم که می‌تواند کسی که پشت باجه یک بانک می‌نشیند یک روزی پول‌دار بشود. خیلی مهمِ که شما یک راهنما داشته باشید که درعین‌حال معلم هم باشد و در بیرون از کنگره کمتر کسی را پیدا می‌کنید که هم معلم باشد و هم راهنما، آقای مهندس با لژیون سردار، لژیون ویلیام، لژیون تغذیه و غیره و با همه این ساختارها ما را راهنمایی می‌کنند و برداشت و استفاده دیگر با خود ما است. گاهی آقای مهندس یک سی دی می‌دهند و می‌گردیم که مطلب ایشان را کامل‌تر کنیم و یا مطلبی به آن اضافه کنیم درصورتی‌که وقتی آقای مهندس در خصوص یک مطلبی صحبت می‌کنند باید آن را اجرائی کنیم و بعد از اجرا راجع به آن صحبت بشود.

سؤال: در خاتمه و با توجه به نزدیک شدن به هفته گل‌ریزان و با توجه به جایگاه شما در لژیون سردار اگر توصیه‌ای دارید بفرمائید.
راهنما و متولی لژیون سردار آقای مهندس دژاکام هستند و مطلب زمانی مفهوم پیدا می‌کند که شما در این موضوع حضورداشته باشید و همراه آن باشید یا به عبارتی در مسیر آن مطلب باشید.
بحث لژیون سردار و یا مشارکت و خدمت مالی، نفقه دادن و انفاق کردن علاوه بر اینکه به یک شروع نیاز دارد باید استمرار هم داشته باشد تا شما بتوانید نتیجه را ببینید و من توصیه‌ای که به دوستان دارم این است که من و شما مثل هم هستیم و در یک مکتب داریم آموزش می‌بینیم و تزکیه و پالایش می‌کنیم و اینکه حتماً این حرکت استمرار داشته باشد و حتماً بدانند که این‌یک دروغ بزرگ است که تو اگر پول بدهی حتماً پولدار می‌شوی.

درست است که انسان اگر از هر ماده‌ای عمل کند به همان ماده می‌رسد و این ساختار فراوانی است، هر آنچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم نپسند اگر خدمت می‌کنید بدون منت خدمت کنید و اعداد را نشمارید برای برگشت خدمت و این قضیه را کاملاً متفاوت می‌کند و سعادتمند کسی است که ببخشد عفو کند و خشمش را فروببرد. شاید وقتی نگاه می‌کنیم هر سه بخشش است ولی کاملاً باهم متفاوت هستند.
صفت بزرگان و علی ابن ابیطالب است که دشمنانش را بخشید درصورتی‌که ظلم کردند به خودش و خانواده‌اش تعرض کردند و بااینکه قدرت و لشگر در اختیار داشت عفو کردند. برایش دردسر درست کردند، خانه‌نشینش کردند بازهم خشمش را فروبرد. بعضی صفات هستند که در عمل و بعد از اجرا به ما می‌دهند و ما باید آن چیزی را که میدانیم درست است اجرا نمائی‌ام.

نگاه نکنیم که یک نفر 1 میلیارد تومان می‌دهد و من اگر یک‌میلیون تومان بدهم زشت است، بازی بخشش اصلاً به اعداد نیست به توان است و این نیست که عدد هر چه بزرگ‌تر باشد بخشش بزرگ‌تر است و عدد موردنظر هستی نیست و تشخیص را ساختار می‌دهد و ا گر قرار است ترخیصی صورت بگیرد ساختار من را ترخیص می‌کند و ساختار می‌داند که من چگونه دارم بازی می‌کنم.

با همان قدرت و میزانی که داری ضربه می‌زنی چنانچه این ضربه کریمانه باشد ساختار هفتاد برابر یا هفت‌صد برابر به تو برمی‌گرداند و ساختار جایی می‌فرستد که تو نیاز داری نه جایی که تو فکر می‌کنی نیاز داری و من در این چندساله در کنگره دیده‌ام و اصلاً تردید نکنید و در جشن گل‌ریزان همه مشارکت کنید و هرکس با یک عدد و این زیبایی ساختار کنگره است که شبیه ساختار هستی ضعیف و قوی دارد و این‌همه باهمید واحده را تشکیل می‌دهند
با تشکر از دیده‌بان محترم لژیون سردار که این وقت را به ما دادند.

مصاحبه‌کننده مسافر فرهاد از لژیون بیستم نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .