کنگره 60 تمامی معیارها را تغییر داده است

جلسه اول از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی الوند با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه " D.SAP" پنجشنبه 5 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
خدا را شاکرم از اینکه فرصت مجددی دارم تا در جمع شما عزیزان باشم و اولین مشارکت را نسبت به دستور جلسه هفتگی داشته باشم؛ ابتدا به نگهبان و دبیر تبریک جایگاه می‌گویم و به امیر آقا نگهبان قبلی و دبیرانشان خدا قوت عرض می‌کنم.
اما در مورد دستور جلسهD.SAP به‌قدری این محلول ارزشمند و مهم است که ازنظر من یک ماده یا عصاره جادویی می‌باشد و لطف خداوند شامل حال افراد کنگره شده است که این محلول در اختیار ما قرار دارد و می‌توانیم از آن استفاده کنیم.
مهندس دژاکام با روش الگوبرداری از طبیعت و با اندیشه ژرف و عمیقی که دارند کاملاً از تجربیات گذشتگان استفاده کرده‌اند.
کنگره 60 تمامی معیارها را تغییر داده؛ چه در رابطه با درس خواندن، چه در رابطه با سیستم جسم انسان، سیستم ایکس، روان انسان و... تمام این معیارهایی که متأسفانه به‌غلط به ما آموزش داده‌شده بود همه را تغییر داده‌اند.
در مورد D.SAP هم همین‌طور است و خوشبختانه به‌قدری این موضوع اهمیت دارد که آقای مهندس در جلسه چهارشنبه گفتند که هفته بعدی هم اختصاص می‌دهیم به D.SAP برای اینکه اعضا تجربیات خودشان را در این مورد بیان کنند برای کسانی که هیچ اطلاعی ندارند و فقط ازلحاظ مادی به این موضوع نگاه می‌کنند.
جا دارد که بگوییم برای تهیه D.SAP از بهترین سیب‌ها و مرغوب‌ترین آن‌ها استفاده می‌شود و بالاترین کیفیت را در این موضوع اختصاص داده‌اند و ازنظر قیمتی مقرون‌به‌صرفه است.
نکته دیگری که باید بگویم این‌که D.SAP مختص افراد کنگره است و برای افراد دیگر این محلول را نخرید، زیرا آن‌ها ارزش این ماده غذایی را نمی‌دانند.
امیدوارم بتوانیم در کنگره60 از این دستاوردها که مهندس دژاکام در اختیار ما قرار داده‌اند نهایت بهره را ببریم و از زندگی کردن لذت ببریم.
 

اما قسمت دوم دستور جلسه تولد مسافر نقی:
یک خاطره‌ای از نقی بگویم؛ اوایل سفرش بود که در لژیون رهایی داشتیم و او گفت آقا من را هم ببرید تهران و من قبول کردم، نقی کل مسیر را مشغول سیگار کشیدن بود و برادر لژیونی‌هایش به من اشاره می‌کردند که چرا چیزی به او نمی‌گویی، تذکری نمی‌دهید لباس‌هایمان بوی بدی گرفت به‌هرحال بعدازآن رهایی تفکری در نقی ایجاد شد و درمان سیگارش را به‌صورت جدی آغاز کرد و رهایی گرفت؛ نقی جزو افرادی در لژیون یکم بود که خیلی خوب سفر کرد و حرف‌گوش‌کن بود.
به‌هرحال همه ما از یکجایی جدا می‌شویم؛ خب سالیان سال است که افراد مصرف‌کننده با خصوصیات اعتیاد به موادمخدرورفتار و کردار یک مصرف‌کننده زندگی کردند و خیلی سخت است جدا شدن از آن رفتارها و کردارها ولی نقی و امثال نقی که خوب سفر می‌کنند و جدی می‌گیرند قضیه درمان را و پای سفرشان می‌ایستند و اولویت را درمان اعتیاد قرار می‌دهند؛ قطعاً انسان‌های زرنگ و موفقی هستند، موفقیت در درمان و در مراحل بعدی مسائل خانوادگی و تفریح و...
من این روز را به نقی، خانواده محترمش، هم‌سفرش، راهنمای هم‌سفرشان، به دختر و پسر گلش تبریک می‌گویم؛ امیدوارم در کنگره60 با جدیت کار خود را دنبال کند و بتواند خدمت گذار راستین در جهت احیاء انسان‌ها باشد، زیرا کنگره به افراد خدمت گذار نیاز دارد تا چراغ آن روشن بماند.

 

اعلام سفر مسافر نقی: مصرف ۱۵ سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت سفر ۱۰ ماه ۱۴ روز به راهنمایی آقا رضا لژیون یکم الوند ، رهایی ۵ سال و ۳ ماه و ۱۵ روز. سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقا عطا رهایی ۵ سال ۲ ماه ۱۵ روز

آرزوی مسافر: آرزو میکنم همیشه در کنگره باشم چون نیروهای منفی همیشه کنار ما هستند.
سخنان مسافر نقی: ابتدا از جناب مهندس دژاکام تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم نمودن تا بنده و امثال من به درمان و حال خوش برسیم، از راهنمای محترم آقا رضا تشکر می‌کنم از هم‌سفر عزیزم تشکر می‌کنم از دخترها و پسر خوبم و از راهنمای هم‌سفرم خانم مهناز تشکر می‌کنم که همواره تو این مسیر به ما کمک کردن. شاکر خداوند هستم اجازه ورود به کنگره را به من داد و به این دلیل توانستم بمانم و به درمان و حال خوش برسم چون اگر غیرازاین باشد و اذن و اجازه ورود کسی صادر نشده باشد راهی به کنگره پیدا نخواهد کرد و از این‌که در این مکان زیبا و در بین شما عزیزان حضور دارم و آموزش می‌گیرم بینهایت خوشحالم و این آموزش‌ها باعث ایجاد تغییرات در من مسافر می‌شود. می‌خواهم از تجربه‌ای که در بدو ورود به کنگره تا به امروز داشتم یک نویدی به همه دوستان سفر اولی و تازه‌وارد بدهم.
روزی که وارد کنگره 60 شدم همه‌چیز را از دست دادم و با پای پیاده به کنگره می‌آمدم، شرایط زندگی خیلی برایم دشوار شد و تا مرحله‌ای رسیدم که دیگر به‌سختی امورات زندگی‌ام را می‌گذراندم و رفت‌وآمد می‌کردم و همیشه به آقا رضا می‌گفتم پس کی درست می‌شود؛ می‌گفت شما بیا جلو درست می‌شود، اما با گوش کردن به صحبت‌های استادم، چشم مطلق گفتن، صبر کردن و خدمتگزار بودن به‌مرور همه شرایط برایم تغییر کرد و شکر خدا به آرامش نسبی رسیدم و به شما عزیزان این پیام را می‌دهم که صبر داشته باشید و فقط حرکت کنید.
ازنظر من حال خوش واقعی زمانی است که انسان همه‌جا حالش خوب باشد، نه‌فقط در کنگره60 سرکار، در خانواده، اجتماع و... در همه‌جا باید حال من خوب باشد.
وقتی به این مرحله از حال خوش برسیم آن‌وقت می‌توان گفت نسبتاً به تعادل می‌رسیم.
اما امروزمی خواهم از مادرم تشکر کنم که حالا اینجا نیست، خیلی برایم زحمت کشیدند، انشلله که بتوانیم تمام زحماتی که برای ما کشیدند جبران کنیم و یک تشکر هم از اشخاصی می‌کنم که قبل از من در کنگره بودند و چراغ کنگره را روشن نگاه داشته‌اند، مرزبان‌ها، راهنماها، ایجنت ها، خدمت گذارانی که بودند و امروز نیستند از همه آن‌ها تشکر می‌کنم؛ متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

 

سخنان راهنمای هم‌سفر، هم‌سفر مهناز: همان‌طور که از آقا نقی تعریف کردند یکی از پرتلاش‌ترین مسافرهای شعبه کاسپین بودند و یک خدمتگزار واقعی برای کنگره 60 هستند که در ادامه انشا الله شال راهنمایی و ایجنتی همراهشان باشد و مسیر برایشان روشن شود. خانم مرضیه هم مرزبان شعبه کاسپین بودند، رهجویی حرف‌گوش‌کن بودند و نیروی مثبتی بودند و القای نیروی مثبت را انجام می‌داند. انشا الله این روز براین عزیزان مبارک باشد. به آقا رضا و تمام شما عزیزان که در این جشن شرکت کردید تبریک عرض می‌کنم، نگاه‌های قشنگ شما سفر اولی‌ها یادآور سفر اول خودمان است که با حسرت جشن تولدها را نگاه می‌کردیم، انشاالله شما عزیزان هم روزی جایگاه رهایی و تولد را تجربه کنید و به آرزوی قشنگتان برسید.
 

سخنان هم‌سفر مرضیه: من هم این جشن آزادمردی را در رأس به مهندس دژاکام و خانواده محترمشان، راهنمای محترم آقا رضا و خانم مهناز تبریک عرض می‌کنم و از شما عزیزان که در این جشن حضور دارید تشکر می‌کنم. از مسافرم که وارد این مجموعه شدند و من هم به‌واسطه ایشان آمدم تشکر می‌کنم، از سه فرزندم بابت اینکه در این راه خیلی ما را حمایت کردند تشکر می‌کنم. خدا را شکر می‌کنم که کنگره باعث شد تا نقی بتواند بیشتر ارتباط برقرار کند، وقتی در جمعی صحبت می‌کند مادرش و همه ما به او افتخار می‌کنیم، در زمان اعتیاد هیچ‌یک از اعضا خانواده‌اش حرف‌های نقی را قبول نداشتند و من همیشه حسرت این را داشتم که چرا نقی باید مصرف‌کننده باشد که باعث سرشکستگی من شود ولی خدا را شکر که وارد کنگره شدیم و وقتی صحبت می‌کند همه از صحبت‌هایش تعریف می‌کنند. امیدوار این تولدها قسمت سفر اولی باشد و چنین روزی را تجربه کنند.
سخنان هم‌سفر حدیث: از آقا رضا و خانم مهناز که باعث شدند حال خوب وارد زندگی ما شود، از مهندس دژاکام و خانم آنی که باعث درمان پدرم شدند تشکر می‌کنم. کسانی که هنوز درمان‌نشده‌اند و می‌خواهند درمان شوند برای اینکه حال بچه‌هایشان خوب شده و لبخند روی لب‌هایشان بنشیند حتماً اعتیادشان را درمان کنند.

تایپ و تنظیم: مسافر مجید
مرزبان کشیک: مسافر روح الله
نمایندگی الوند