خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛
خداوند را سپاسگزار هستم که امروز توانستم در این جایگاه باشم،اما در خصوص دستورجلسه تعریفی که از سیستم ایکس میشود،اشاره به سیستم های تولیدکننده مخدر های طبیعی بدن، نروترانسمیتورها،واسطههای شیمیایی،ناقل های عصبی و مجموعه هورمونها و غدد درونریز بدن است.
اما به نظر بنده بهترین تعریف برای این که درک کنیم که سیستم ایکس چه است همان موضوعی است که جناب مهندس در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر تحت عنوان کارخانه تولیدی جسم صحبت کردهاند،که جسم انسان را به یک کشور تشبیه کردهاند که در آن کارخانههای متعددی وجود دارد و این کارخانهها در حال فعالیت هستند و هر کدام یکسری مواد را تولید میکنند بهعنوانمثال در مغز انسان موادی مانند اندروفین،انکفالین،سروتنین و...تولید میشوند یا غدد درونریز بدن که مانند غده تیروئید است و تروکسین تولید میکند و غدد دیگر هستند که مادههای دیگر را تولید میکنند و این کارخانه های متعدد در جسم انسان وجود دارند و فعالیت میکنند و ما برای این که بتوانیم زندگی کنیم و لذت ببریم،سلامت داشته باشیم و روان سالمی داشته باشیم نیازمند این مواد هستیم.
.jpg)
اما سیستم ایکس به درمان اعتیاد چه ارتباطی دارد؟در واقع میتوان گفت آن چیزی که در مسئله اعتیاد گم بود و صورت مسئله مشخص نبود،همین سیستم ایکس بود و این که مواد مخدر روی این سیستم چه اثری میگذارد؟اثری که مصرف مواد مخدر میگذارد و تعریفی که در کنگره تحت عنوان آنتی ایکس به آن پرداخته میشود،آنتی ایکس یعنی هر نوع ماده مخدر که روی سیستم های جسم انسان تاثیر میگذارد و این سیستم ها را از تعادل خارج میکند و تخریبکننده سیستم ایکس است که البته این مسئله شامل تفکرات غلط و اندیشه منفی انسان هم میشود.کینه،حسادت،دروغ هم باعث میشوند که سیستم ایکس بدن دچار تخریب بشود.شخص که از مواد مخدر استفاده میکند باعث میشود که این سیستم ذره ذره از تعادل طبیعی خودش خارج بشود و کارخانه های درون بدن دیگر تولید نداشته باشند و وقتی که این کارخانه ها مواد لازم بدن را تولید نکنند و شخص هم به یک باره مواد را قطع میکند دیگر شخص آن صلابت لازم را ندارد و اختلالات در صور آشکار و پنهان شخص بروز پیدا میکند و اختلالات آشکار بعد از گذشت دو الی سه هفته برطرف میشوند ولی اختلالات پنهان همچنان باقی میمانند و در مسئله اعتیاد درمان اتفاق نمی افتد مگر این که ما این سیستم را مجدد به تعادل اولیه خودش برگردانیم و چیزی که در کنگره به آن معتقد هستند این است که با قطع یکباره مواد این سیستم هیچگاه به تعادل اولیه خودش بر نمیگردد و تا زمانی که این سیستم راه اندازی نشود انسان نمیتواند بر اعتیاد غلبه پیدا کند و برگشت های مجدد به مصرف مواد هم به این برمیگردد که سیستم ایکس بازسازی نشده است و اما چیزی که واقعا قابل سپاسگذاری از خداوند است این است که خداوند این سیستم را به گونه ای طراحی کرده است که این قابلیت را دارد که خود سیستم مجددا میتواند خودش را بازسازی کند اما این مسئله مشروط به این است که ما زمان لازم و شرایط مناسب را برای جسم مهیا کنیم و داروی مناسب را در اختیار جسم بگذاریم و در کنگره بر مبنای همین سیستم ایکس روش درمانی DST پایه گذاری شده است و برای درمان و بازسازی سیستم های از کار افتاده جسم یک شخص مصرف کننده،داروی درمان OT از یک میزانی شروع به مصرف میشود و در هر 21 روز،میزان دارو یک پنجم کاهش پیدا میکند تا سیستم این فرصت را داشته باشد که خودش خودش را ترمیم کند و تا مدت 11 ماه این فرآیند انجام میشود تا سیستم به خوبی بازسازی و ترمیم شود.
به نظر بنده هیچکس سیستم ایکس را بهاندازه افرادی که در کنگره 60 درمان شدهاند نمیتواند درک کنند،کسی میتواند سیستم ایکس را درک کند که این سیستم را از دست میدهد ولی باز شروع به بازسازی آن میکند و آن موقع میفهمد که چقدر این سیستم در حیات انسان نقش دارد و این که وقتی این سیستم کار نمیکند انسان در چه شرایط بدی قرار میگیرد و وقتی انسان مواد را قطع میکند و سیستم هم که کار نمیکند اگر حتی در زندگی شخص پول هم داشته باشد و همه چیز داشته باشد مثل این میماند که در یک بیابان بیآب و علف و خشک رهایش کردهاند و لذتی نمیبرد ولی وقتی که مواد مصرف میکند و هیچچیز هم نداشته باشد مثل این میماند که گویی همه چیز دارد و این مسئله به این برمیگردد که سیستم ایکس در درون شخص باید بازسازی بشود.
اما در کنگره مسئله دیگری را تحت عنوان تئوری ایکس داریم اما تئوری ایکس از کجا آمد؟! بسیاری از افراد بودند که برای درمان اعتیاد وارد کنگره شدند و در کنار درمان اعتیادشان با استفاده از روش درمانی DST بیماری های دیگرشان نیز درمان شد و آن موقع بود که تئوری ایکس شکل گرفت که در واقع میتوان گفت منشأ اکثر بیماریها عدم تعادل در سیستم ایکس است که این عدم تعادل حتماً نباید شخص مصرفکننده مواد مخدر باشد بلکه ممکن است بسته به نوع تفکر،اندیشه و نوع زندگی باعث شود که سیستم های شخص به هم بریزند و اما این سیستم زمانی که درست بشود خیلی از بیماریها هم حل میشوند،همانگونه که آقای علیرضا که امروز تولدشان است با همین روش بیماریشان هم درمان شد!
.jpg)
در خصوص اولین سال رهایی مسافر علیرضا استاد محترم فرمودند؛
.jpg)
بنده در ابتدا این تولید را خدمت بنیان محترم کنگره 60 و خانواده محترمشان و همچنین خدمت همه شما عزیزان تبریک عرض مینمایم و امیدوارم که این تولد برای آقای علیرضا نقطه تفکری باشد که بداند هنوز و هنوز در کنگره کار دارد.همه میگویند بعد از سفر اول باید یک سال در کنگره بمانید اما باید یک سال بمانید تا بدانید که باید سال های سال بیایید و ماندگار بشوید.
آقای علیرضا در این مدتی که به کنگره آمدند علاوه بر مواد مخدر سیگار خودشان را هم درمان کردند که کار بسیار بزرگی است و درمان سیگار هم قسمتی از ترمیم و بازسازی سیستم ایکس است که سیگار باید حتماً درمان بشود تا دوباره آن سیستم تعادل خودش را به دست بیاورد و آقای علیرضا در کنگره در قسمت های مختلف مانند واحد OT خدمتگزار بودهاند و هنوز هم هستند و تولد ایشان چه در صور آشکار و چه در صور پنهان آن رنگ و بوی لازم را دارد.
.jpg)


سخنان مسافر علیرضا؛
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر؛

امروز خیلی خوشحال هستم که مدت یک سال بدون مصرف هیچگونه آنتی ایکس گذشت و امروز در خدمت شما عزیزان هستم و خداوند را شاکر هستم.
در ابتدا وقتی وارد کنگره شدم اصلاً به این فکر نبودم که بخواهم درمان بشوم و تنها به این فکر میکردم که بگویم راهی وجود ندارد و من در کنگره هم نمیتوانم به درمان برسم و فشارها را از روی خودم کم کنم اما وقتی که در جلسه اول با آن حال خراب مشاوره شدم وقتی که از کنگره بیرون رفتم با یک حال خوب خارج شدم و تصمیم گرفتم تا درمان خودم را در کنگره شروع کنم و همیشه این استرس را داشتم که بعد از اتمام سفرم مجدد به مصرف مواد مخدر روی بیاورم و راهنمایم هم همیشه به من میگفت که روش DST را اجرایی کن و اگر نتیجه مطلوبی نگرفتی که مجدد میتوانی مواد را مصرف کنی و اما خدا را شکر وقتی که با روش درمانی DST پیش رفتم مشکل من حل شد و حال بسیار خوبی پیدا کردم و علاوه بر این که توانستم مواد مخدرم را درمان کنم تصورش برای خودم بسیار سخت بود که من بخواهم یک روزی سیگار نکشم که باز به لطف کنگره در لژیون ویلیام وایت توانستم سیگارم را هم درمان کنم

و موضوع دیگری که من با آن درگیر بودم بیماری صرع بود که مشکلات زیادی را برای من به وجود آورده بود و زندگی برای من سخت شده بود و از داروهای خاص استفاده میکردم و اگر این داروها را استفاده نمیکردم دچار تشنج میشدم و روی زمین میافتادم و زمانی هم که چشمانم را باز میکردم خودم را در بیمارستان میدیدم اما در کنگره متوجه شدم که داروهایی هم که من استفاده میکردم یک نوع آنتی ایکس هستند و مسئله را با راهنمایم در میان گذاشتم و راهنمای من هم شروع به تیپر این داروها کرد و واقعاً من اصلاً تصور نمیکردم که روزی این داروها قطع بشوند و بیماری من درمان بشود که اینها همه از نعمت های کنگره و روش درمانی DST است.و در سفر دوم هم من برای خودم شروع به ایجاد جاذبه کردم و شروع به خدمت کردم و به نظر من خدمت کردن همانند یک قلاب میماند که به یک بادبادک معلق در هوا متصل است و اجازه نمیدهد که باد آن را با خودش ببرد و خدمت من را در کنگره حفظ کرد و از این بابت بسیار خوشحال هستم و امیدوارم که بتوانم به نحو احسن و صادقانه خدمت کنم و در پایان جا دارد که از جناب مهندس و خانواده محترمشان و همچنین راهنمای خوبم و همسفرم و مادر عزیزم و همه شما عزیزان تشکر و قدردانی کنم.
سخنان کمک راهنمای محترم گروه خانواده سرکار خانم مهری؛

بنده هم این تولد را خدمت آقای علیرضا و همسفران محترمشان و همچنین خدمت همه شما عزیزان تبریک عرض مینمایم و واقعاً از جو سالن میشود که احساس محبت و انرژی را دریافت کرد و بنده بهشخصه چنین تولدهایی را خیلی دوست دارم و اینها تولدهایی هستند که لازم نیست برای آن پیامی داد پیام این تولدها انسانهایی هستند که روی صندلیها نشستهاند و لزومی ندارد که بگوییم آمدهایم اینجا تولد بگیریم که بگوییم چه!انسانهایی که تولد میگیرند با حضورشان با خدمت کردنشان با حال خوششان با پیوند محبتی که از روز اول برقرار میکنند با تکتک اعضای شعبه،نه فقط بچههای لژیونشان،نشان میدهند که کنگره را درک کردهاند و آقای علیرضا و خانم عابده و مادر محترم آقای علیرضا از این دست افراد هستند.

خانم عابده هم در ابتدا برایشان خیلی سخت بود که بخواهند سه ساعت را در یک جلسه سپری کنند و خیلی زود جلسه را ترک میکردند و میرفتند و این مسئله از بههمریختگی زیاد ایشان بود که اعصاب نامتعادلی داشتند ولی در ادامه راه خانم عابده متوجه کنگره و آموزش های کنگره شدند و مرتب آمدند و تمام تلاششان را کردند و تمام حواسشان هم روی خودشان بود و توانستند سفر اول را با موفقیت پشت سر بگذارند و خصوصیت دیگر خانم عابده این است که ایشان عاشق خدمت کردن هستند و بنده برای این خانم عابده و همچنین آقای علیرضا دعا میکنم که بتوانند باهم شال کمک راهنمایی را دریافت کنند.
سخنان همسفر عابده؛
سلام دوستان عابده هستم یک همسفر؛

بسیار خوشحال هستم که امروز در کنار مسافرم در این جایگاه قرارگرفتهایم و احساس بسیار خوبی دارم و امروز من تازه یک ساله شدهام و در ابتدا از بنیان محترم کنگره60 و خانواده محترمشان و همچنین تمام شما عزیزان و راهنمای خودم و مسافرم تشکر و قدردانی میکنم چون ما هر چه که داریم از آموزش های کنگره است و هر چقدر هم که قدردانی و تشکر کنم کم است.
به نظر من تولدها با وجود تکتک شما مسافران و همسفران است که به خودش رنگ میگیرد و بنده از تکتک شما عزیزان انرژی گرفتم و امیدوارم که شادی را با همه شما عزیزان سهیم باشم با سفر اولیها در رهاییشان و با سفر دومیها در تولدهایشان.

هر تولدی باید یک پیام داشته باشد من هم یک پیام برای سفر اولیها و یک پیام برای سفر دومیها دارم،سفر اولیها بدانند که سفر اول خیلی سفر زیبا و لذت بخشی است و همسفران عزیز بدانند که سختی و مشکلات وجود دارد ولی نباید ناامید شد و نباید شکوه و گلایه کرد و خود من از سفر اول بسیار لذت میبردم و متوجه شده بودم که اگر حال من خوب باشد قطعاً این حال خوب من روی حال مسافرم هم تأثیر میگذارد و یک پیام برای سفر دومیها دارم بعدازاین که سفر اول تمام میشود شاید انرژی ما تخلیه شود و ممکن است به حالت رکود برسیم و این اتفاق برای من رخ داد اما با آموزش های کنگره که دریافت کردم متوجه شدم باید خدمت کنم و همین خدمت مانند سوختی بود که من را وادار به حرکت کرد و به من انرژی میدهد و در سفر اول برای من خیلی سخت بود که یک جلسه را کامل بمانم اما کمکم این مشکل حل شد و من هرچه که دارم از راهنمای خوبم و آموزش های کنگرهدارم و واقعاً مسافر من از وقتی کنگره آمده است بسیار تغییر کرده است و از این بابت بسیار خوشحال هستم.
سخنان کمک راهنمای محترم گروه خانواده سرکار خانم مریم؛
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر؛

بنده هم این تولد را خدمت بنیان محترم کنگره و خانواده محترمشان و همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم،اما در مورد خانوادهای که امروز تولدشان است هر چه بگویم کم گفتهام خانوادهای که بسیار متحد،منسجم،مهربان و صمیمی هستند.
خانم فاطمه مرتب و منظم همیشه به کنگره میآمدند و خانم فاطمه برای گرفتن آموزش همیشه حضور داشتند،سی دیها را همیشه مینوشتند و یک مادر نمونه هستند و ایشان تاکنون نشد که در مورد کسی صحبتی کنند و همیشه به خودشان میپرداختند و ایشان عضو فعال لژیون هستند.و پیام این تولد این هست که عزیزان سفر اولی که شاید توان نشستن روی صندلی را هم ندارید این عزیزانی که امروز تولدشان است دقیقاً این شرایط را داشتند چون واقعاً اعتیاد درد بسیار بزرگی است و تخریبی زیادی را ایجاد میکند اما باید صبر کنید و تلاش کنید و مطمئن باشید که روزی میرسد که شما هم همانند این عزیزان این جایگاه را تجربه میکنید به شرط این که تلاش کنید و حرکت کنید و سرنوشت خوبی را برای خودتان رقم بزنید.
سخنان همسفر فاطمه؛
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛
بنده هم خداوند را شاکر هستم که امروز در این جایگاه هستم و با کنگره آشنا شدم و عضوی از این مجموعه هستم و در اینجا آموزش های خاصی را دریافت میکنم و واقعاً سی دی های آموزشی جناب مهندس در زندگی من بسیار تأثیرگذار بوده است و از این بابت بسیار خوشحال هستم.
در ابتدا که من وارد کنگره شدم از روی کنجکاوی بود که فقط بدانم که فرزندم به کجا میرود ولی وقتی که وارد کنگره شدم تحت تأثیر قرار گرفتم و جذب این مجموعه شدم و دیگر نتوانستم از این جا دل بکنم و واقعاً از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزاری میکنم این عزیزان واقعاً کار بزرگی را انجام دادند و خدمت بزرگی را انجام دادهاند و دعاهای خیر پدرها و مادرها و همسران و فرزندان زیادی پشت سر این عزیزان است و همین دعاها باعث برکت علمشان شده است و روزبهروز شاهد هستیم که کنگره پیشرفت بسیار خوبی دارد و خوشحال هستم که فرزند من هم توانست در این سیستم مجدد متولد بشود و برای یک مادر هیچچیز بهتر از این نیست که ببیند فرزندش در صراط مستقیم در حرکت است و آرامش را در خانواده ایجاد کرده است.
تایپ:مسافر مصطفی امینی
عکاسان:مسافران حمید وحیدیان و عباس راهزانی
تنظیم:همسفر میلاد عیدی