دهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی مجازی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی باباطاهر همدان، با استادی راهنما مسافر حسین با دستور جلسه «DST و تجربه من از سایر روشها» شنبه ٢١ مهر ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
دستور جلسه هفتگی: DST و تجربه من از سمزدایی و سایر روشها است. دستور جلسه این هفته از جمله دستور جلساتی است که مستقیماً به تجربیات ما مربوط میشود. در اینجا موضوع دستور جلسه فراتر از تجربیات شخصی مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما در کارگاههای آموزشی، همه ما افراد کنگره فرصت داریم با بیان تجربیات شخصی خودمان موضوع را تحلیل و بررسی نماییم. همه انسانها تصور میکنند بهترین راه کوتاهترین راه است، در نتیجه به درستی یا نادرستی آن توجه نمیکنند، در نتیجه راهی را میروند که زودتر به خواستههای خود برسند؛ لذا، مشقهایشان همیشه ناتمام و بیمحتوا باقی میماند و مجبورند دوباره بنویسند؛ غذای نیمه پخته و یا به عبارتی خام، قابلخوردن نیست. کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر
از زمانی که بشر، پدیدهای به نام اعتیاد به مواد مخدر را شناسایی کرد تا به امروز، همواره به دنبال راهی برای از بین بردن این وابستگی بوده است. از همان موقع تا به امروز، آنگونه که تاریخ حکایت میکند، روشها و رویههای مختلف و متفاوتی برای رفع این وابستگی به کار گرفتهشده است. در زمانهای قدیم، حکیمان و طبیبان از داروهای گیاهی زمان خود برای از بین بردن علائم ناشی از قطع مصرف مواد مخدر، استفاده میکردند. با گذشت زمان و ظهور داروهای شیمیایی در قرن ۱۸ میلادی، استفاده از این داروها به تدریج جایگزین داروهای گیاهی گردید.
اولین دارویی که برای درمان اعتیاد بهصورت تخصصی، ساخته و عرضه شد، دارویی به نام دی استیل مرفین یا هروئین بود که در سال ۱۸۹۶ توسط کمپانی داروسازی بایر آلمان ساخته شد. با ورود هروئین بهعنوان داروی ترک اعتیاد، طولی نکشید که اعتیاد به هروئین معضلی شد شدیدتر و بزرگتر از معضل اعتیاد به تریاک. همزمان با جنگ جهانی دوم و مسدود شدن راههای ورود تریاک به اروپا، دانشمندان آلمانی، سخت در تلاش بودند تا جایگزینی دارویی برای تریاک پیدا کنند. آنها موفق شدند با الگوبرداری از ساختار مولکولی مخدرهای گیاهی، دارویی شیمیایی به نام متادون را ساخته و عرضه نمایند. در ابتدا تصور میشد که این دارو میتواند جایگزینی مناسب برای مواد افیونی از جمله تریاک و هروئین باشد و نقش داروی درمان کننده را به عهده گیرد، اما گذشت زمان نشان داد که متادون از عهده وظیفه خود بر نیامده است.
تجربه سالها و دهههای متوالی استفاده از متادون نشان داد که این دارو، خود اعتیاد سنگینی به دنبال دارد، آنهم بهگونهای که مصرفکننده متادون، دیگر نمیتواند به مصرف قبلی خود بازگردد بهعبارتدیگر، مخدر مصرفی او در گذشته، دیگر جوابگوی او نیست. این مسئله به این مفهوم بود که متادون نه تنها کمکی به درمان اعتیاد نکرد، بلکه اعتیاد سنگینتری را به وجود آورد و معلوم نبود با این اعتیاد جدید چه باید کرد. اگر بخواهیم با زبان ساده، عملکرد متادون را تشریح کنیم باید بگوییم متادون آستانه تحمل را نسبت به مصرف اپیوییدها بالا میبرد، طوری که ماده مصرفی قبلی دیگر جوابگوی فرد نخواهد بود و شخص مجبور است مصرف متادون را ادامه دهد و مصرف متادون او نیز بهتدریج بالا میرود.
البته اگر از زاویه کاهش آسیب به موضوع نگاه کنیم، متادون از این نقطهنظر، موفق بوده است. برای مثال: اگر مصرفکننده هروئین که در روز چندین بار هروئین یا کراک تزریق میکند، با مصرف متادون، تزریق هروئین را کنار بگذارد، باید بگوییم متادون در اینجا نقش یک داروی نگه دارنده و کاهش دهنده آسیب را خیلی خوب به عهده گرفته است و از این بابت دارویی موفق به شمار میرود. آقای مهندس در یکی از صحبتهایشان با بغض توضیح دادند که من یک جا به ناحق از یک چیز دفاع کردم و آن متادون بود و آن هم فقط به خاطر این بود که وقتی یک فرد هروئینی به جای مصرف بیرویه هروئین، متادون مصرف کند حداقل تخریبش شامل حال خود مصرف کننده میشود و این تخریب شامل حال خانواده شخص مصرف کننده نمیشود، اما برای درمان اعتیاد به متادون، هنوز پروتکل و روش خاصی ارائه نشده است و مصرفکنندگان متادون در کاهش آن دچار مشکل میشوند و پس از قطع مصرف نیز با مشکلات متعدد روبرو هستند و از عدم تعادل رنج میبرند.
در برههای دیگر بر اساس یک تعریف اشتباه از بیماری اعتیاد که گفته میشد اعتیاد وابستگی دارویی و مسمومیت مزمن است، تب سمزدایی مجامع علمی اعتیاد را در سراسر دنیا فرا گرفت و یکی از مزخرفترین و غیر علمیترین روشهای درمان اعتیاد تحت عنوان سمزدایی سریع و فوقسریع یا UROD به اسپات لایت ویترین روشهای درمان اعتیاد تبدیل شد. در این روش سعی میشد با استفاده از داروهای آنتاگونیست مثل نالتروکسان و یا آمپول نالوکسان که با اتصال به گیرندههای مواد افیونی، مانع از اتصال مولکولهای مواد مخدر به این گیرندهها میشود و در نتیجه شخص در یک حالت خماری شدید و طولانی قرار میگرفت، اصطلاحاً بدن را از بقایای مواد مخدر یا سم، تخلیه یا سمزدایی مینمودند.
طبق تحلیل بنیان کنگره ۶۰ (آقای مهندس حسین دژاکام)
این روش یعنی سمزدایی، از پایه و اساس غلط و غیرعلمی بود؛ زیرا مواد مخدر برای یک انسان سالم سم است و آثر کُشندگی دارد، اما برای یک مصرف کننده که در روز چندین برابر دوز کُشنده، مواد مصرف میکند و تازه سرحال میشود دیگر سم نیست بلکه نیاز اوست. در اینجا مواد مخدر بیرونی جایگزین مخدرهای درونی شده است و ما نمیتوانیم این جایگزین را به صورت ناگهانی حذف کنیم، زیرا شوک فیزیولوژی مخربی به سیستمهای حیاتی ما وارد میکند. خوشبختانه این روش با اطلاع رسانیهای کنگره ۶۰ و مشخص شدن نتایج فاجعهبار آن تقریباً منحط شده است. به هر حال با نگاهی گذرا به سیر تاریخی ظهور و استفاده از داروهای ترک اعتیاد و روشهای ترک اعتیاد میبینیم که این روشها عمدتاً بینتیجه و داروهای ترک اعتیاد نیز خود به وجود آورنده اعتیادی جدید و بس خطرناکتر بودهاند.
روشهای ترک اعتیاد، از قطع ناگهانی مصرف گرفته تا طب سوزنی، آبدرمانی، شوک برقی، تعویض خون، ماتریکس، سمزدایی سریع، استفاده از داروهای شیمیایی و گیاهی و عطاری، همه و همه، مصرفکننده را به جایی میرسانند که چند صباحی را در قطع مصرف مواد سپری مینماید، آنهم با وضعیت نامتعادل و حال نامناسب، بهطوریکه هر روز ممکن است به مصرف بازگردد. این نتایج باعث شده است تا بعضی متخصصین صریحاً بگویند؛ اعتیاد درمان مشخص و شناخته شدهای ندارد، اعتیاد درمان قطعی ندارد، اعتیاد بیماری لاعلاج، عودکننده و پیشرونده است و پس از قطع مصرف، شخص بایستی همیشه تحت نظر و کنترل باشد و هیچگاه بینیاز از پیگیری درمان نخواهد بود، مثل بیماری فشارخون یا دیابت، فقط میتوان آن را کنترل کرد نه اینکه قطعاً درمان کرد.
امروزه هر وقت صحبت از روشهای ترک اعتیاد یا درمان اعتیاد میشود، بیدرنگ گفته میشود که تنوع روشهای درمان اعتیاد یک امر ضروری و اجتنابناپذیر است و بایستی روشهای گوناگون وجود داشته باشد و هر فردی با توجه به شرایطی که دارد با استفاده از یکی از این روشها بتواند اقدام به ترک یا درمان کند. البته کنگره ۶۰ مخالف با این دیدگاه و نظریه نیست و اعتقاد دارد که قرار نیست همه مصرف کنندگان مواد مخدر با استفاده از یک روش به درمان و رهایی برسند؛ اما نظر علمی، کنگره ۶۰ اعتقادی به تنوع روشهای درمان اعتیاد ندارد. اگر کنگره ۶۰ در مورد بعضی از روشهای ترک یا درمان اعتیاد از دیدگاه مخالف صحبت میکند، این مخالفت یک بحث علمی و چالش علمی است و موضوع از نظر علمی مورد بررسی قرار میگیرد.
اکنون با دلایل علمی و متقن میگوییم که دوران این سخنان به سر آمده است. این تعابیر مربوط به زمانی بود که صورت مسئله اعتیاد، کشف نشده بود؛ مربوط به زمانی بود که مثلث درمان اعتیاد تشریح نشده بود؛ مربوط به زمانی است که سیستم تولیدکننده مخدرهای طبیعی یا سیستم ایکس شناسایی نشده بود؛ مربوط به زمانی است که پروتکل DST با استفاده از داروی اپیوم تینکچر OT تدوین نگردیده بود؛ مربوط به زمانی است که کنگره ۶۰ وجود نداشت؛ مربوط به زمانی است که مهندس حسین دژاکام روش خود را ابداع نکرده بود. از آن زمان، یعنی از زمانی که اولین فرد توانست با استفاده از داروی اپیوم و متد DST اعتیاد خود را درمان کند معادلات درمان اعتیاد دگرگون شد. اکنون سالهاست که ما درمان قطعی اعتیاد را میبینیم، خودمان با این روش درمان شدهایم. صدها و هزاران نفر با این روش درمان شدهاند و برگشت نکردهاند. برای ما اعتیاد مرموز، لاعلاج، پیشرونده و عود کننده نیست. برای ما وسوسه یا کریوینگ و ریلپس، معنا و مفهومی ندارد. برای ما فراری بودن معنا و مفهومی ندارد. ما تحت کنترل و مراقبت نیستیم، کسی مواظب ما نیست. در فکر این نیستیم که ممکن است فردا برویم و مصرف کنیم دیگر تمام شد.
به قول آقای مهندس اگر یک هروئینی که در کنگره ۶۰ درمان شده است برود و در لابراتوار هروئین کار کند حسی نسبت به این ماده نخواهد داشت. همین حالا اعضای کنگره ۶۰ در کلینیکهای درمان اعتیاد که به عنوان مبصر و نماینده کنگره خدمت میکنند در کنارشان مقدار زیادی شربت تریاک وجود دارد اما آنها حسی نسبت به آن ندارند؛ جز اینکه به این ماده به عنوان یک داروی بسیار ارزشمند و آفریده شگفتانگیز خداوند در درمان انواع اعتیاد و بیماریهای دیگر به آن به دید احترام نگاه میکنند.
ما اعضای کنگره درمان شدهایم؛ زیرا جسم، روان و جهانبینی ما به درمان و تعادل رسیده است؛ زیرا سیستم ایکس یا سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی ما در دستگاه عصبی و هورمونی به عملکرد مطلوب خود رسیده است. ما دیگر نیازی به مصرف مواد مخدر نداریم که به دنبال آن وسوسه یا میل به مصرف داشته باشیم. ما درمان شدهایم. با متد DST و داروی اپیوم تینکچر OT درمان شدهایم و خوب میدانیم که OT اپیوم تینکچر یا شربت تریاک، تنها داروی درمان اعتیاد است که اعتیاد ما را سنگینتر نمیکند. با اطمینان میگوییم که تمام مواد مخدر اعتیاد آور، اعتیادشان از تریاک سنگینتر است و با اطمینان میگوییم که OT، سبکترین، کم عارضهترین، سالمترین، با راندمانترین داروی درمان اعتیاد است که اعتیاد سنگینتری به دنبال خود ندارد و تاکنون بشر نظیر آن را ندیده است و نخواهد دید. بهترین راه، همیشه کوتاهترین را نیست، متد DST با استفاده از داروی اپیوم تینکچر یا شربت تریاک، اصل زمان را در درمان اعتیاد بسیار مهم میداند و معتقد است حداقل زمان برای درمان اعتیاد ۱۰ ماه است.
متد DST در کنار اصل زمان، از بهترین داروی موجود نیز استفاده میکند، یعنی OT. متد DST با استفاده از زمان مناسب و داروی مناسب و مقدار مناسب، پروسه درمان را همزمان با تمرکز روی سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی پیش میبرد. متد DST عملیات درمانی و کاهش پلهای مصرف را طوری پیش میبرد که شخص نهتنها با مشکل مواجه نمیشود، بلکه بدون نیاز به استراحت و یا داروی کمکی، به امور زندگی خود هم رسیدگی میکند. متد DST در کنار زمان مناسب و داروی مناسب، آموزش مناسب را برای تغییر جهانبینی و تفکرات و دیدگاهها نیز به کار میگیرد. متد DST در کنار همه اینها، ورزش را نیز بهعنوان مکمل درمان اعتیاد به کار میگیرد. اینها مشخصات بهترین راهی است که ما با آن درمان شدهایم.
ما تعصب نداریم و از خودمان تعریف نمیکنیم، اینها حقایقی است که ما درک کردهایم و این پیام را با تمام وجودمان به همه انسانهای دربند اعتیاد و نیازمند به راه درمان خواهیم رساند. از زرد و سفید و سرخ سیاه و در هر گوشهای که از این عالم باشند. و در آخر صحبتهایم را با یک بیت شعر از حکیم ابوالقاسم فردوسی به پایان میرسانم که فرمودند:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
آقای مهندس هم در تمام سالهای اعتیادشان و بعد از درمانشان و ابداع روش DST معجزهای رقم زدند که به جرات میتوان گفت طی سالیان سال هم کسی نمیتواند حتی نظیرش را ابداع کند و با تمام وجودم معتقدم که این روش معجزه قرن ۲۱ خواهد شد و آقای مهندس هم همچون ابوالقاسم فردوسی با زجرها و مشقت ها و تلاشهای بیوقفه خودشان در تمامی این سالها زحمتها کشیدند و مصرف کنندگان زیادی را که براستی مردگانی متحرک بودیم زنده کردند با این روش DST و مطمئن هستم روزی خواهد رسید که تندیس بزرگی از ایشان (آقای مهندس دژاکام ) ساخته خواهد شد و در کنار تندیس دیگر بزرگان همچون ابوعلی سینا و حافظ و سعدی و... دیگر بزرگان قرار خواهد گرفت و مَنِ حسین چقدر خوشحال و خوشبخت و خرسندم که عضو کوچکی از این دریای بیکرانم، یعنی (کنگره_ای_هستم) و افتخار این را داشتم که در طول عمرم و حیاتم در بُعد زمان و مکان زیر سایه پر مهر و محبت ایشان (آقای مهندس حسین دژاکام ) و (آقای استاد امین دژاکام ) آموزش بگیرم و به آگاهی برسم، مطلب طولانی شد واز اینکه وقت گذاشتید و مطلب را کامل خواندید از شما ممنون و سپاسگزارم.
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
643