اولین جلسه از دوره نهم لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی آکادمی، با استادی اسیستانت محترم سردار مسافر پریسا، نگهبانی مسافر بنفشه و دبیری مسافر هانا، با دستور جلسه “نقش سی دی نوشتن و تأثیر آن در آموزش” روز یکشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۲:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پریسا هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم که به من توفیق داد تا در جمع شما عزیزان حاضر باشم. از آقای مهندس، دبیر شورا خانم مونا و ایجنت شعبه آکادمی خانم زهرا، سپاسگزارم که به من فرصت خدمت دادند.در مورد دستور جلسه “نقش سی دی نوشتن و تأثیر آن در آموزش” همانطور که همه ما میدانیم، آقای مهندس دستور جلسات را با دستور جلسات سردار یکسان کردهاند و این امر باعث خارجشدن لژیون سردار از سکون و پیشرفت بیشتر آن شد.
وقتی که یک مصرفکننده وارد کنگره میشود و در بخش تازهواردین حضور پیدا میکند، به او گفته میشود که؛ تخریب اعتیاد بر سه قسمت جسم و روان و جهانبینی است. جسم توسط شربت OT، روان و جهانبینی او توسط نوشتن سی دی و خواندن کتابهای آقای مهندس، طی ۱۰ الی ۱۱ ماه ترمیم میشود. تازهوارد بهمرورزمان خودش را پیدا میکند و متوجه میشود که اعتیاد چه زنجیرهایی به دست و پاهایش بسته است و در صدد آن برمیآید که این قفلها را باز کند. به نظر من مانند آن قطره آبی میماند که روی تختهسنگی میچکد و یک روز آن تختهسنگ شکافته میشود. در حقیقت در پروسه زمان است که ما به تعادل میرسیم و رها میشویم.
گوشدادن سی دی بهتنهایی فقط حس شنوایی ما را درگیر میکند. درحالیکه نوشتن سی دی حسهای دیگر را درگیر کرده و باعث میشود ما یک مدیتیشن داشته باشیم، در آینده آلزایمر نگیریم و حافظهمان تقویت شود. بعضی مصرفکنندگان مواد، در زمان اعتیاد از آموزش دور بودهاند، نوشتن سی دی باعث میشود که آموزشها برایشان یادآوری، دست خطشان زیباتر و دایره لغات در آنها گسترده شود.
به نظر من آقای مهندس مانند نوری هستند که از یک منبع مشخص میتابند. این منبع همان کلامالله یا کتاب آسمانی ما، قرآن است. خدا را شکر که ایشان این آگاهی را دارند و میتوانند این آموزشها را به ما منتقل کنند.
افرادی که در کنگره سی دی مینویسند، مشخص هستند. آنها یکپارچهاند، همه یک هدف مشخص را دنبال میکنند و آن رسیدن به درمان اعتیاد و بیماریهای لاعلاج است. ما همه دارای یکزبان مشترک هستیم. همه میدانیم که جای کشتی در ساحل نیست، کشتی برای این کار ساخته نشده است، باید به تلاطم دریا برود و وظیفه خود را انجام دهد.
من در نوشتن سی دی، قدرتبخشیدن و نه گفتن به ضدارزشها را یاد گرفتم. در وادی هشتم یاد گرفتم که به خود تخریبهای زیادی را وارد کردم، باید سلامتی خود را پس بگیرم و تخریبهایی که در زمان اعتیاد به خانواده و جامعه وارد نمودهام را، با خدمتکردن جبران نمایم.
افرادی که میخواهند در لژیون سردار شرکت داشته باشند، دچار حقه نفس میشوند و ترس ازدستدادن مالشان را دارند. اگر آموزشدیده باشند، میتوانند باایمان، به این حقه رکب بزنند. ایمان یعنی تجلی نور خدا در انسان. یعنی من باید بگردم و صفاتی را که خداوند در من متجلی نموده را پیدا کنم.
کسانی که عضو لژیون سردار، پهلوان و دنور میشوند، قلب و روح بزرگی دارند. الان نزدیک به جشن گلریزان است، اگر من نعمتهایی که در کنگره به دست آوردهام را بر یک کفه ترازو و چیزهایی که من به کنگره دادهام را بر یک کفهی دیگر بگذارم، مطمئناً تا آخر عمر بدهکار کنگره خواهم بود. شکرگزاری فقط به زبان نیست. ما در کنگره یک جمله معروف داریم که میگوید؛ دیگران کاشتند تا ما بخوریم، ما میکاریم تا دیگران بخورند.
من این را به معنای واقعی فهمیدهام که اگر فرزندان من شاد هستند و به پدر مادرشان افتخار میکنند، من هم باید از آن چیزی که در کنگره برداشت کردهام، به دیگران هدیه بدهم. خانواده من همگی در کنگره خدمت میکنند، سردار، دنور و پهلوان هستند و قدر اینجا را میدانند. از همسرم سپاسگزارم که من را به اعماق اعتیاد برد. اگر من در آن تاریکی قرار نمیگرفتم، معنای انسانیت و بخشیدن را درک نمیکردم. اگر همسرم از من سؤال کند آیا تمایل داری در زندگیهای بعدی خود جهنم زندگی قبل را تجربه کنی و جایزه آن حضور در کنگره ۶۰ باشد؟ من با جانودل میپذیرم. زیرا میدانم اینجا بهترین مکان برای زندگیکردن است، فقط باید قدر حال خوب خود را بدانیم، زکات رهایی خود را بدهیم و خدمت کنیم.ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ: مسافر هانا - نمایندگی آکادمی
ویرایش: مسافر سارا - نمایندگی آکادمی
بازبینی و ارسال:همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
175