بفرمایید چگونه و در چه سالی با کنگره آشنا شدید؟
من سال ۱۳۷۸ با کنگره آشنا شدم و آقای مهندس دژاکام را اولین بار در یک همایش در سالن حرکت شهرداری دیدم و از همان موقع به کنگره وصل شدم.
خدماتی را که تاکنون در کنگره داشته اید بیان کنید؟
من اول بگویم که بیشتر از آنکه من به کنگره خدمات داشته باشم کنگره چندین برابر به من خدمت کرده است و من نتوانستم شاید یک ذره از آن خدمات بزرگی که کنگره نسبت به من و به خانواده و اطرافیان من داشته را پاسخگو باشم ما از همان اوایل که هنوز ایجنت گفته نمی‌شد یک شعبه تحویل ما بود ایجنت شدیم و بعد دیدهبان و امروز هم که از زمان دیده‌بانی من تمام شده است و مثلا به من دیدهبان گذشته و یا سابق می‌گویند به هر حال یک شال سفید داریم و دلمان هم به آن خوش است.
بزرگترین معجزه کنگره برای شما چه بوده است؟
من فکر می‌کنم همه چیز در کنگره معجزه است نمی‌شود بگوییم که مثلا کدام بزرگ‌تر و کدام کوچک‌تر بوده است همه چیز در کنگره معجزه است وقتی که حضرت امام صادق می فرماید رد المعتادَ انَ العادتَ کل معجزه یعنی کسی که اعتیاد دارد و مواد مخدر مصرف می‌کند توانسته ترک عادت کند این مثل معجزه می‌ماند یعنی کنگره معجزه کرده است.
چه پیامی برای کمک راهنمایان عزیز کنگره ۶۰ دارید؟
کمک راهنماها باید تلاش کنند که راهنما شوند گرچه الان راهنما شدن خیلی سخت شده و جلوی آن بسته شده اما باید تحقیقات کنند و خودشان را آماده کنند که اگر یک روز خواستند راهنما شوند و راه شال آبی گرفتن باز شد این عزیزان تحقیقات خودشان را کرده باشند و آماده نوشتن آغازنامه باشند و انشالله آغازنامه‌هایشان قبول شود تا بتوانند راهنما شوند.
چه پیامی برای مسافران سفر اول دارید که یک سفر خوب را انجام بدهند؟
مسافران سفر اول باید صبر داشته باشند عرض کنم که حتماً سی‌دی‌ها را گوش کنند و به انضمام اینکه به حرفهای راهنمای‌شان گوش کنند اگر راهنما می‌گوید شام نخورند نباید شام بخورند اگر راهنما می‌گوید مسافرت نروند نباید مسافرت بروند مسافر باید کاملا به آن چیزی که در مورد اعتیاد راهنما می‌گوید عمل کند و عجله هم نداشته باشد حتما موفق خواهد شد.
لطفاً بفرمایید چگونه بین خانواده، کار و کنگره تعادل را برقرار کرده‌اید؟
تا یک مدت که ما همیشه یعنی یک روز در میان به کنگره می‌آمدیم اما سه چهار ساعت بعد از ظهر و سه روز در هفته و به خانواده‌مان هم رسیدگی می‌کردیم و خانواده هم گاهی اوقات به کنگره می‌آمدند و کارمان را هم به موقع انجام می‌دادیم اینجور نبود که بگویم بیکار بودیم یا خانواده خانه راهمان نمی‌داد و مجبور بودیم به کنگره بیایم یا اینکه کنگره راهمان نمی‌دادند می‌رفتیم پهلوی خانواده، نه همه این ها بطور مستقیم در یکدیگر دخیل بودند یعنی کار، خانواده، کنگره.
به نظر شما پارامترهای یک شعبه کارآمد و استاندارد کدام است؟
به‌هرحال به مسئولین آن شعبه مربوط است به تعداد رهایی‌های آن شعبه، به تعداد قبولی‌های آن شعبه و همه اینها شرط است و فعالیت‌های اجتماعی آن شعبه‌ای که بیشتر فعالیت داشته باشند موفق می‌شوند.
لطفاً تجربه خودتان را در مورد تنظیم خواب و ورزش که مکمل پروژه درمان است را بگویید؟
من خودم آن اوایل که شروع به درمان کردم شب سوم سه چهار ساعت خوابیدم و دیگر مشکل خواب نداشتم ولی اگر خواب یک مسافر درست نشود نمی‌تواند روی درمان به راحتی حساب باز کند اگر خواب خراب باشد سفر خراب می‌شود لذا راهنما معمولاً سعی می‌کند مسافر را به یک جایی برساند که مسافر از نظر خواب به تعادل برسد و در مورد ورزش راهنمایان محترم می‌دانند که از چه زمانی به مسافر بگویند که ورزش را شروع کند و از همان موقعی که راهنما می‌گوید مسافر باید ورزش کند چون کارایی ورزش برای درمان یک مسافر خیلی اهمیت دارد.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
من الان دیگر دیدهبان کنگره نیستم ۱۴ سال دیدهبان بودم عرض کنم که الان دیگر دیده بان نیستم ما یک شال دیده‌بانی داریم که در مراسم رسمی که دیده‌بان‌های عزیز شرکت می‌کنند یا هفته دیدهبان است به ما هم دستور می‌دهند و ما هم شرکت می‌کنیم اما به عنوان یک دیدهبان که مسئولیت دیدبانی داشته باشم دیگر مسئولیتی ندارم چون دیدهبان یک مسئولیتهایی دارد چند شعبه در اختیار او است که باید رسیدگی کند و سرکشی کند به کارها، کارهای کنگره بین دیده‌بانها تقسیم شده است مثلا یک دیدهبان انتخابات داریم، یک دیدهبان تازه واردین داریم، یک دیدهبان کمک راهنماها و دیدهبان ایجنت‌ها و مرزبان‌ها و چون من دیگر هیچ مسئولیتی ندارم لذا دیدهبان فعالی نیستم و این جور بهتر است که دیدهبان سابق و یا دیدهبان پیشکسوت به من بگویند.
تایپ: مسافر فرهنگ (لژیون پنجم)
(تصویرگر: مسافر محمد (لژیون هفتم