پنجمین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی نیمایوشیج بهشهر، به استادی جانشین بنیان کنگره 60 و دیدهبان محترم جهانبینی استاد امین، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر امید با دستور جلسه "وادی هشتم و تاثیر آن بر روی من" روز پنجشنبه 12 مهر ۱۴۰۳ ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر.
شاکر خداوند هستم که در نمایندگی بهشهر هستم و باعث افتخار من است که در شعبههای مختلف حضور داشته باشم و خواستهام موفقیت در سفر برای سفر اولیها و همچنین برای سفر دومیها تداوم تلاش، موفقیت، یادگیری اصول و قونین را خواهانم.
کوچکترین ساختار اجتماعی جامعه خانواده است و هرچه خانواده موفقتر باشد، جامعه موفقتر خواهد بود؛ با آجرهای پوک و توخالی نمیتوان بناهای عظیمی را بوجود آورد و این هم بهایی دارد که نیاز به دانش و از خودگذشتگی میباشد؛ تعادل و آرامش نیاز به بها دارد و برای رسیدن به آن باید بهایش را پرداخت کرد.
هدف کنگره احیای انسانی و بلیط ورود به کنگره ورود به جهنم است؛ اگر فردی خودش یا نزدیکانش در جهنم نباشند، حتی اگر دارای هر منصب و جایگاه مالی هم باشند، اجازه ورود نخواهند داشت.
با حرکت راه نمایان میشود؛ و این موضوع حتی در جهت تخریب هم اتفاق میافتد، در وادی هشتم که با حرکت راه نمایان میشود، حتی برای حرکت اگر اسباب آن مهیا نباشد، با حرکت کردن کمکها و راهنماییها بوجود میآیند.
بنای هستی با حرکت شکل گرفته است و هیچ کاری در حالت سکون انجام نمیگیرد مگر حرکتی انجام دهیم.
در کلام الله هم اشاره شده که حتی کوهها هم در حرکت هستند، به عنوان مثال رشته کوه زاگرس سالیانه ۱/۵ سانتیمتر رشد میکند؛ توجه به این موضوعات و ساختار طبیعت به ما نشان میدهد که باید حرکت کرد و حساب و کتابهای طبیعت و عالم جدای از محاسبات ما است؛ ممکن است در اوج آمادگی موفق به پیروزی نشویم ولی مدتی بعد در شرایطی غیر آمادهتر در همان زمینه به موفقیت میرسیم؛ مثل آزمون قبولی دکتری من که به سختی اتفاق افتاد و اگر به این موضوع هم ایمان داشته باشیم و بدانیم که همه چیز براساس حکمت الهی است و قدرت، حساب و کتابی در صورپنهان وجود دارد؛ یعنی حتی اگر برای ما هم اتفاق بیفتد و مورد رضایت ما نباشد، باید از این اتفاق خشنود باشیم.
همانطوری که این جمله آقای مهندس همیشه در گوش بنده هست که میگفتند: (همه تلاش خودت رو انجام بده و به نتیجه کاری نداشته باش) و این نشان دهنده این هست که باید همیشه در حرکت و تلاش بود.
همانطوری که در کلام الله آمده "لَیس لِلّانسانَ اِلی ما سَعی" انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش. پس اگر این قدرت و حساب و کتاب در صورپنهان انسان وجود دارد، باید به آن اعتماد کرد و ایمان داشت و در این حرکت، سعی و تلاش ۲ حالت وجود دارد؛ یکی، مربوط به تلاش من و دیگری، اعتماد و ایمان به حساب و کتاب صورپنهان میباشد.
هر آسیبی به طبیعت و مخلوقات با نتیجه مشابهی روبرو میشود و این در زندگی انسان تاثیر گذار است و باعث آرامش بیشتری در انسان میشود؛ بهطور مثال، بخاطر اینکه من از کاری نفعی نمیبرم میتوانم آن کار را قبول نکنم، ولی اگر قبول کردم باید نهایت سعی و تلاش خودم را در آن کار انجام دهم. در خطابه اول وادی چهاردهم سردار میفرماید: اگر همهچیز به انصاف در بین انسانها درست تقسیم گردد؛ نیمی از آنچه که ظلم تلقی میشود از بین خواهد رفت و به ما میگوید که اگر میخواهید عشق و محبت را تجربه نمایید باید منصف باشیم، یعنی آنچه را برای خود میخواهید، برای دیگران هم بخواهید و اگر انصاف نداشته باشید وارد وادی عشق نمیشوید.
اگر شما در کار خودتان به موفقیت رسیدید و به نفراتی که در این موفقیت شریک بودند توجه کردید، جلوی فساد و تباهی را میگیرید و عشق و انصاف را اجرا کردید، ولی اگر توجهی نکردید آن نفرات در ادامه با کمکاری و عدم رضایت خودشان باعث از بین رفتن موفقیت شما میگردند؛ حتی این انصاف و عشق در کنگره، بین راهنما و رهجو باید برقرار باشد و راهنما باید رهجو را برای کنگره بخواهد و نه برای منافع شخص خودش و این زمانی اتفاق میافتد که راهنما از رهجو خواستهای نداشته باشد.
من حتی شماره و شغل دقیق خیلی از دیدهبانها را نمیدانم با اینکه ۲۰ سال است که با هم دوست میباشیم. انصاف را اگر اجرا کنیم تازه وارد وادی چهاردهم، انصاف و عشق میشویم؛ چه کسی واقعا عشق و محبت دارد و چه کسی ندارد؟
ما از کجا بفهمیم چه چیزی را خیلی دوست داریم یا اینکه چه چیزی را خیلی میخواهیم؟ محبت یعنی چه؟ احساس شادی و شعف انسان از پیشرفت و تکامل هستی و احساس غم، ناراحتی و اندوه از نابودی، تخریب جهان و هستی؛ اگر انصاف و عشق نداشته باشیم ما نمیتوانیم وارد باغ محبت شویم، اگر انصاف و عشق داشته باشیم، وارد هرکاری شویم که برای ما منافع کمی هم داشته باشد، با عشق آن را ادامه میدهیم.
افراد زیادی از من در مورد کار سوال میکنند و این را در انتهای صحبتم برایتان میگویم، اگر من در جامعهای حضور دارم، باید برای آن جامعه مفید و تاثیرگذار باشم؛ برای موفقیت درکار باید با مثلث کار آشنا باشیم.
ضلع اول: نیاز جامعه است و باید نیازی وجود داشته باشد.
ضلع دوم: میزان علاقه ما به کار
ضلع سوم: مهارت ما در انجام کار است.
وقتی این ۳ ضلع در کنار هم باشد، مثلث کار کامل است و آن کسب و کار به موفقیت بیشتری نسبت به بقیه کارها دست پیدا خواهد کرد؛ پس انجام کار با دقت مناسب و کیفیت مناسب و در زمان مناسب باعث موفقیت میگردد.
عکس: مسافر شهریار، مسافر محمدباقر، مسافر محسن
تایپ: مسافر علی
بارگذاری: مسافر محمدباقر
- تعداد بازدید از این مطلب :
12856