English Version
This Site Is Available In English

در قدم اول باید هدف را مشخص کنیم

در قدم اول باید هدف را مشخص کنیم

دستور جلسه این هفته وادی هشتم (با حرکت راه نمایان می‌شود) است. تابه‌حال هفت وادی را پشت سر گذاشته‌ایم؛ در وادی اول آموختیم که چگونه تفکر کنیم؛ زیرا پایه و اساس تمام‌کارهای ما بر اساس تفکر شکل می‌گیرد. وادی دوم به ما آموخت که بیهوده آفریده نشده‌ایم و هرکدام از ما یک رسالتی داریم که باید با کسب علم آگاهی آن را پیدا کنیم. وادی سوم می‌گوید: نباید وابسته به دیگران باشیم؛ زیرا تنها کسی که می‌تواند بیشترین کمک را به ما کند خود ما هستیم. در وادی چهارم به ما می‌گوید: مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم.

وادی پنجم به ما آموخت تفکر کردن کافی نیست و بایستی حرکت کنیم و خواسته‌ها را از قوه به فعل تبدیل کنیم و در وادی ششم نیز آموختیم که به تمام تفکرات جامه عمل بپوشانیم و سهل‌انگاری نکنیم و کارها را به‌موقع انجام دهیم؛ اما در وادی هفتم هم راه را پیدا کردیم و اصل ماجرا از وادی هشتم شروع می‌شود که می‌گوید «با حرکت راه نمایان می‌شود». بعد از پیدا کردن راه می‌بایست حرکت کرد؛ زیرا فقط حرکت کردن مهم نیست؛ چون ممکن است با تفکر نادرست درراه اشتباه قدم برداریم و اینجا است که اهمیت وادی‌های قبل نیز مشخص می‌گردد؛ زیرا باید پله‌های آگاهی و ترقی را یکی‌یکی طی کرد.

ممکن است برای برخی انسان‌ها اتفاق افتاده باشد که تصمیم می‌گیرند کاری را انجام بدهند و در مورد آن کلی برنامه‌ریزی و تلاش می‌کنند تا به هدف یا خواسته خود برسند؛ اما در طول مسیر با موانع غیرقابل‌پیش‌بینی برخورد می‌کنند که جزء برنامه نبوده است در این صورت ممکن است بسیاری از افراد ناامید شوند یا حتی از ادامه دادن راه‌دست بکشند. ما در این وادی آموزش می‌گیریم که تحت هیچ شرایطی ناامید نشویم و تمام تلاش خود را به کار می‌بریم تا مسیر را تغییر دهیم و هیچ‌گاه هدف خود را رها نمی‌کنیم؛ زیرابه نیروی قدرت مطلق اطمینان خاطر داریم که هیچ‌گاه بندگانش را به حال خود رها نمی‌کند؛ از قدیم شنیده‌ایم که از تو حرکت و از خدابرکت.

به این شکل نیست که بنشیند، دست روی دست بگذارد و دائماً از خدا بخواهد که کار او را درست کند و او را به هدف برساند. برای رسیدن به هدف بایستی به چند نکته توجه داشت؛ ابتدا بایستی با تفکر صحیح، خواسته و هدفی را که دارد مشخص نماید. خیلی از افراد هستند که در همین مرحله توقف می‌کنند؛ زیرا تکلیف خود را نمی‌دانند؛ ولی به نظر من کار درست این است که در قدم اول باید هدف را مشخص کنیم. نکته دوم این است که هدف کوتاه‌مدت و بلندمدت داریم؛ اگر به این شکل دسته‌بندی کنیم شخص در زمان رسیدن به خواسته‌ها عجله نمی‌کند، با تمرکز و تلاش مداوم سعی می‌کند به خواسته خود در زمان مقرر دست یابد. نکته سوم به نظر من مهم‌ترین نکته است.

بسیار مهم است که شخص برای رسیدن به اهداف خود از چه راهی استفاده کند؛ برای مثال یک نفر هرروز سرکار می‌رود، کلی تلاش می‌کند تا بتواند یک ماشین بخرد؛ ولی یک شخص دیگر با سرقت کردن صاحب ماشین می‌شود. هدف هر دو داشتن ماشین است؛ ولی راه رسیدن به خواسته‌ باهم تفاوت دارد؛ هرچند که فرد دوم بایستی به این نکته توجه داشته باشد که بادآورده را باد می‌برد؛ پس انسان بایستی سعی کند با اختیاری که خداوند به او داده‌شده است در مسیر ارزش‌ها به خواسته‌های خود برسد نه مسیر ضد ارزش‌ها.

در ادامه وادی به مسئله جبران خسارت پرداخته‌شده است. مرحله اول جبران خسارت از خودمان است. به این معنی که ما در طول زندگی خواسته یا ناخواسته به جسم و روان خود که به امانت به ما سپرده‌شده است، خسارت وارد کرده‌ایم و بایستی ابتدا خود را ببخشیم؛ سپس برای بازسازی جسم خود تلاش کنیم؛ به‌عنوان‌مثال افراد مصرف‌کننده‌ای که با مصرف مواد به جسم و روان خود آسیب وارد کرده‌اند، در مرحله اول باید سفر اول را طی کنند و با استفاده از داروی OT جسم و با آموزش‌های جهان‌بینی، روان خود را ترمیم کنند. در کنگره۶۰ همه‌چیز بر روی حساب‌وکتاب است.

مرحله دوم جبران خسارت از خانواده است. طبق صحبت‌های قبل آیا یک مصرف‌کننده ماهیت تشخیص مسئولیت‌های خود را دارد؟ می‌تواند پدر متعادلی برای فرزندان باشد؟ همسر خود را درک می‌کند؟ باید بگوییم خیر؛ زیرا با مصرف مواد مخدر تمام حس‌های او یخ‌زده است و مواد مخدر باعث شده است که توانایی ابراز عشق و محبت به همسر و فرزندان را نداشته باشد؛ بنابراین پس از طی نمودن سفر اول، در ابتدا از جسم خود جبران خسارت می‌کند، به درمان و رهایی می‌رسد. در سفر دوم تلاش می‌کند که کلیه کمبودها، بی‌مهری‌ها و بی‌توجهی‌ها و ... را برای خانواده و دوستان خود جبران کند و این مسئله همان جبران خسارت از خانواده است.

مرحله بعد جبران خسارت از جامعه است. انسان همواره از جامعه انتظاراتی دارد و این کاملاً طبیعی است؛ ولی آیا نباید به این فکر کند که انتظارات جامعه از او چیست؟ جامعه اصلاً از ما خواسته زیادی ندارد؛ چراکه خداوند این‌همه زیبایی برای انسان‌ها آفریده است؛ ولی متأسفانه چون انسان‌های ناسپاسی هستیم به‌راحتی به آن‌ها آسیب وارد می‌کنیم. جنگل‌ها را با ریختن زباله کثیف می‌کنیم و به زیبایی معابر با ریختن پالایه سیگار و ... آسیب وارد می‌کنیم. با آتش زدن درختان حق زندگی را از آن‌ها می‌گیریم و به طبیعت خسارت وارد می‌نماییم.

اگر در تمیزی شهر احساس مسئولیت داشته باشیم، در کنار دریا آشغال نریزیم و همین مسائل کوچک را رعایت کنیم، اولین گام برای جبران خسارت از جامعه فراداشته‌ایم؛ زیرا درواقع از خسارت زدن بیش از این جلوگیری کرده‌ایم. ادامه وادی هشتم به مسئله پیمان پرداخته‌شده است که اجرای این مرحله به‌صورت داوطلبانه است و با اجازه راهنما صورت می‌گیرد و پیمان را باقدرت مطلق انجام می‌دهند. در پایان از آقای مهندس تشکر می‌کنم بابت مکانی که فراهم کردند تا انسان‌ها بتوانند با کسب آموزش به آرامش برسند.

نویسنده: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
تایپ: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم)
عکاس خبری، ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ابن‌سینا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .