English Version
This Site Is Available In English

صورت مسئله یا همان مبدأ حرکت

صورت مسئله یا همان مبدأ حرکت

 هفتمین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضوی ویژه با استادی راهنمای محترم مسافر حامد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر سهراب با دستور جلسه «صورت‌مسئله اعتیاد» پنج‌شنبه 5 مهر 1403 ساعت ۱۶:۳۰ آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حضور در جمع شما عزیزان را به من داد از ایجنت محترم و گروه مرزبانی بی‌نهایت سپاسگزارم که فرصت حضور و آموزش گرفتن در این جایگاه را به من دادند.
دستور جلسه امروز صورت‌مسئله اعتیاد است هم‌چنین امروز تولد یک سال رهایی مسافر مهدی است.
ایشان خدمتگزار در OT و مرزبان پارک نیز است.
یک بخش از جلسه امروز دررابطه‌ با تولد ایشان است و دوستانی که تا این حال مشارکتی نداشته‌اند بهترین فرصت است که با گفتن تبریک این طلسم را بشکنند و از سدّ ترسِ مشارکت بگذرند و بخش دوم که در دو جلسه پیش صحبت شده است دررابطه‌ با صورت‌مسئله اعتیاد که سعی می‌کنم دراین‌رابطه مختصر توضیحی بدهم و بیشتر وقت جلسه را به بحث تولد بگذرانیم.

در بحث صورت‌مسئله اعتیاد که در مورد آن صحبت می‌کنیم؛ چون خارج از این بحث و کنگره و روش درمانی کنگره اکثر ما روش‌های مختلفی را امتحان کردیم و راه‌های زیادی را رفته‌ایم و روش‌های مختلفی را نیز از دیگران شنیده‌ایم که در کتاب ۱۴ مقاله (مقاله اول) که به دوستان توصیه می‌کنم این کتاب را حتماً تهیه نموده و مطالعه کنند که بحث اعتیاد و مصرف‌کنندگان را به لحاظ علمی کاملاً شکافته است. زمانی که ما با یک مسئله روبرو هستیم صورت آن و مجهول‌های آن مسئله برای ما مشخص نباشد یا به‌طور بهتر مبدأ حرکت مشخص نباشد، جواب‌های زیادی می‌توانیم برای آن مجهول در نظر بگیریم به‌طور مثال اگر بگوییم اعتیاد یک بیماری روانی است جواب آن می‌شود داروهای اعصاب و روان یا اگر بگوییم مسئله اعتیاد یک مشکلی است که در ناخودآگاه ما بوده که از بدو تولد با ما بوده و با ما هست و خواهد بود و اعتیاد یک بیماری پیش‌رونده و لاعلاج و مرموز و اصطلاح‌هایی ازاین‌دست سوزن درمانی یا طب سوزنی، سقوط آزاد، سم‌زدایی یا هرکدام از این روش‌ها می‌شود جواب مسئله ولی وقتی‌که صورت‌مسئله مشخص شد و متوجه شدیم یک مسئله یا معادله یا یک مجهول داریم برای آن جناب مهندس روش DST را ارائه کرده‌اند حال این روش و مسئله اعتیاد توسط بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام حل شد و راه‌حل آن پیدا شد. حال من مسافر باید تفکر کنم که وظیفه من چیست؟ من چه مسئله‌های دارم که باید صورت‌مسئله آن را پیدا کنم.

من مسافر به‌عنوان یک سفر اولی مسائلی دارم، به‌عنوان یک تازه‌وارد، به‌عنوان یک سفر دومی، به‌عنوان یک راهنما، به‌عنوان یک ایجنت، با مسائلی روبرو هستم که شاید زمان زیادی رو برای حل آن مسائل بگذارم و در انتها متوجه بشوم که مسیر را اشتباه آمده‌ام؛ چون مسئله را نتوانسته‌ام درست بشناسم پس وظیفه امروز من این است که مسائلی که با آن روبرو هستم یا مبدأ حرکت خودم را بتوانم پیدا کنم اگر به کنگره آمده‌ام در چه مرحله‌ای قرار دارم، چه امکاناتی به من داده شده است این صندلی که در اختیار من با مشقت فراوان قرار گرفته آیا می‌توانم به‌راحتی از آن عبور کنم، قدر آن را ندانم و قدرشناس نباشم یا هر سبک و سیاق دیگری که باید به آن توجه لازم را داشته باشم مسائل مختلفی در زندگی وجود دارد که باید صورت‌مسئله آن را در زندگی کشف کنم و از همه کلی‌تر مسئله پیدایش من و خلقت من است من خلق شده‌ام و به دنیا آمده‌ام برای چه؟ علت آن را بتوانم پیدا کنم مبدأ حرکت خودم را پیدا کنم که ان‌شاءالله به مقصد درست برسم.
اکثر انسان‌ها عمر و زمان خودشان را طی می‌کنند؛ اما درنهایت ثمره زندگی‌شان چیزی نیست که بتوانند با خودشان ببرند و از آن استفاده لازم را داشته باشند.
در مورد دستور جلسه هفتگی بیشتر صحبت نمی‌کنم و به بخش دوم جلسه امروز می‌پردازیم،
ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

در ادامه جلسه مراسم تولد یکسال رهایی مسافر مهدی:

اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. با سی و پنج سال تخریب وارد کنگره شدم. با مصرف انواع آنتی ایکس آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک بوده و مدت ۱۱ ماه و ۱۱ روز سفر کردم به روش DST با مصرف داروی درمان OT با راهنمایی استاد عزیزم در لژیون مرزبانی بوستان بهار، آقا حامد و الان هم مدت یک سال است که با دستان پر مهر جناب مهندس آزاد و رها هستم.

آرزو مسافر:
آرزو می‌کنم تمام کسانی که در بند مواد هستند پیام کنگره را دریافت کرده و به رهایی برسند.

خلاصه سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر. به‌تمامی مسافران و همسفران که از نمایندگی رضا تشریف آوردند خوش‌آمد می‌گویم و ان‌شاءالله که جلسه خوبی در کنار هم داشته باشیم. تولد یک سال رهایی مهدی عزیز را تبریک می‌گویم. مهدی در شروع سفر اول در نمایندگی رضا، وارد لژیون من شد، در صور آشکار و صور پنهان تخریب داشت چیز زیادی از صور پنهان مهدی باقی نمانده بود، سفرش را شروع کرد و سفر خوبی داشت و در ادامه همسفرش به ایشان ملحق شدند که چالش‌ها در مسیر درمان بیشتر شد این اختلاف‌نظرها که سرمنشأ آن در بیرون کنگره بود تا حدی روی درمان و سفرش تأثیر گذاشت و ازآنجایی‌که ما اعتقاد داریم که با کمک جناب آقای مهندس به روش DST درمان می‌شویم این موضوع در هر زمینه‌ای به من مسافر کمک می‌کند تا به درمان برسم. مهدی زمانی که در نمایندگی رضا حضور داشت همراه با همسفرشان خدمتگزار بودند و وقتی از شعبه رضا به این شعبه هم انتقال پیدا کردند خدمت خود را ادامه دادند. وقتی لژیون دوم منتقل شد مسافر مهدی هم هجرت کردند باوجود نزدیک بودن شعبه قبلی به منزلشان، دوری راه را تحمل کرد تا در این شعبه، هم مسیر خدمت کردن خود را ادامه دهد. خدا را شکر با این جابه‌جایی از پس مشکلات برآمد و توانست سفرش را به‌خوبی ادامه دهد. ایشان در ماه رمضان خدمتگزار بودند و من به‌عنوان یک راهنما در این ۷ شب تغییر را در مهدی آقا به‌خوبی می‌دیدم. با تخریبی که در صور پنهان شدیدتر از صور آشکار داشت، قطعاً روش درمان پیچیده‌تر بود و می‌توان گفت با خدمت‌های مختلف این تخریب‌های روان یک نفر را تغییر می‌دهد. در مسیر خدمت سپس مرزبان بوستان بهار شد و هم‌اکنون در بخش اوتی هم خدمتگزار هست. خدمت در ماه مبارک رمضان خلق‌وخوی مهدی را عوض کرد. مجدداً به مسافر مهدی و همسفرشان و راهنمای همسفرشان تبریک عرض می‌کنم.

خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. تشکر از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند تا افرادی که مشابه من جامعه به آن‌ها نگاه دیگری دارد به حال خوب من برسیم. وقتی وارد کنگره شدم در سفر اول راهنما من گفتند آمده‌ای که درمان شوی یا نه؟ منم گفتم بله و می‌خواهم ادامه بدهم تا به درمان برسم زیرا ۳۵ سال که مصرف‌کننده بودم و از زمانی که به فکر ترک افتادم روش‌های مختلفی را امتحان کردم که شمارش از دست من دررفته است و نتوانستم یک راهی را پیدا کنم. پیدا کردن راه برایم خیلی مهم بود که بتوانم حرکت کنم. تا این‌که در یک مهمانی از طرف یکی از اقوام پیام کنگره ۶۰ به من داده شد و خودم رفتم دنبالش تا این‌که ثبت‌نام شدم. بااینکه هنوز باور نمی‌کردم می‌گفتم این هم مثل قطع مصرف‌های دیگر که داشتم خواهد بود تا اینکه سفر اول را به‌راحتی و به لطف خداوند گذراندم و در مسیر خدمت کردن قرار گرفتم و به رهایی و حال خوش هم رسیدم و نیز با گوشت و پوست و استخوانم این خدمت‌کردن را درک کردم. اگر من مسافر خدمت نمی‌کردم در کنگره ۶۰ با افکاری که داشتم نمی‌توانستم به آن حال خوشی که الآن دارم برسم برای یک تغییر آماده بودم و نمی‌شد؛ زیرا اگر قرار بود همان تفکری که دیروز داشتم را امروز هم به همین صورت باشد پس تغییری در افکار من ایجاد نشده بود و همان حال خراب دیروزم ادامه پیدا می‌کرد، پس باید یک تفکر دیگری باشد. خداوند افرادی را بر سر راه قرار می‌دهد و من چقدر خوش‌بخت و خوش‌شانس هستم که امروز حدود ۲۰ نفر رهایی داشتند و تولد یک سال رهایی خود را با این عزیزان جشن می‌گیرم. به همه دوستانی که امروز رهایی آن‌ها بوده تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم تمامی این دوستانی هم این جایگاه را تجربه کنند.

سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر. خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر جهت تولد در شعبه رضوی حضور دارم و از دوستان عزیز و ایجنت محترم و گروه مرزبانی و مسافران و همسفران حاضر در جلسه تشکر می‌کنم. تولد یک سال رهایی مسافر مهدی را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و اعضای کنگره ۶۰ و راهنمایان محترمشان حامد آقا و مجید آقا و خصوصاً مسافر مهدی و همسفر عزیزشان خیلی تبریک عرض می‌نمایم. ان‌شاءالله در این مسیر خدمتگزار خوبی بوده و ثابت‌قدم باشند و در ادامه با شال‌های رنگارنگ خدمت بسیار خوبی داشته باشند و از انرژی خدمت در زندگی خودشان لذت ببرند. دستور جلسه امروز که صورت‌مسئله اعتیاد است به این عزیزان ربط دارد که جناب مهندس به ما یاد داده است در برابر مشکلات به‌صورت مسئله نگاه کنیم. در کنگره آموزش گرفتیم که مسئله‌ها را چه در صور آشکار و چه در صور پنهان حل کنیم و در ابتدا امر، بتوانیم با قوانین کنگره امروزمان را بهتر از دیروز آشکار کنیم.

خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان جمیله هستم همسفر مهدی. ابتدا از راهنمای خودم خانم زهرا عزیز خیلی سپاسگزارم خیلی خوشحالم که خانم زهرا را به‌عنوان راهنما انتخاب کردم به عقیده من ایشان اطلاعات و سطح آگاهی بالایی دارند، از راهنمای مسافرم آقای مجید هم خیلی سپاسگزارم ایشان خیلی پیگیر مسافر من بودن بابت زحماتشان ممنونم. در هستی آدم‌های هم حس و هم انرژی همدیگر را پیدا و جذب می‌کنند، همچنین از پیش‌کسوتان شعبه، از مرزبانان، ایجنت و تک‌تک شما که نقشی در رسیدن ما به حال خوش داشتید سپاسگزارم و خواهشی که دارم مسافران و همسفران از نوشتن سی‌دی‌ها غافل نشوید؛ چون هرچه بخواهید در این سی‌دی‌ها هست. اگر به آرامش و تعادل می‌خواهیم برسیم در سی‌دی‌ها هست چنانچه راه‌حل مشکلات را بخواهیم پیدا کنیم در این سی‌دی‌ها هست ما وقتی از سی‌دی‌ها بهره می‌بریم به‌مثابه این است که به آقای مهندس وصل هستیم. تمام علم درست زندگی کردن در این سی‌دی‌ها وجود دارد. تصورتان این نباشد که من ۴۰ سی دی اول را نوشتم، به تهران رفتم و سفر دومی شدم کسی دیگر از من نوشتن سی دی نمی‌خواهد و یا با کنگره در ارتباط هستم و یا خدمت می‌کنم کافی است. نه چنین نیست! استاد امین گفتند که انسان باید هم خاصیت ذره‌ای او رشد کند و هم خاصیت موجی‌اش؛ یعنی سی دی و خدمت به کنگره هر دو لازم و ملزوم هم هستند و باید هر دو کنار هم باشند. ممنون که با سکوت خود به صحبت‌های من گوش کردید.

در ادامه هدایا مهندس دژاکام توسط نگهبان جلسه به مسافر اهدا گردید.

تصویربردار: مسافر امیر لژیون دهم
تایپ: مسافر حسن لژیون دوازدهم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر محمد لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .