هفتمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی رز، با استادی اسیستانت محترم مسافر مونا، نگهبانی مسافر فهیمه و دبیری مسافر آرزو، با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" روز یکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر.
امروز یک روز عالی را خواهیم داشت و طبق روال هر یکشنبه در گروه خانمهای مسافر، دو موضوع را پیگیری میکنیم؛ ابتدا در مورد دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد، و در ادامه بیستمین سالگرد آزاد زنی خانم مینای عزیز را در کنار هم جشن میگیریم.
در مورد دستور جلسه اینطور شروع میکنم؛ میدانیم اولین مقاله از کتاب ۱۴ مقاله با نویسندگی آقای مهندس دژاکام به همین ناماست. این مقاله بسیار حائز اهمیت میباشد و نکات بسیار مهمی از درد و رنج بشر در آن نهفته است. مقاله اینگونه آغاز میشود: «علم پیچیده نیست، هر چیز کلیدی دارد». معنای بسیار عظیمی در همین جمله نهفته است و ما را امیدوار میکند که ناممکنها یک روز ممکن میشود، مسافران یک روز به مقصد میرسند، و درد و رنج پایانی دارد.
صورت مسئله اعتیاد با آن کاوشهای متعددی که آقای مهندس دژاکام انجام دادند، باید به دست ایشان به ثمر میرسید و صورت مسئله اعتیاد توسط ایشان حل میشد. با تمام رنج و سختیهایی که متحمل شدند، درنهایت توانستند این علم را به دنیا عرضه کنند.
اولین مثلث کنگره۶۰ که مثلث درمان میباشد، شامل سه ضلع (جسم، روان و جهانبینی) است، که در اولین اجلاس کنگره سراسری پزشکان کشور در دانشگاه علوم پزشکی سیستان و بلوچستان در زاهدان سال ۱۳۷۸ارائه شده است.
مساله اعتیاد حدود ۳۰ سال است که به زیبایی شکاف شده؛ سیستم ایکس من به خاطر استفاده از شیشه یا سایر مواد تخریب شده و هورمونها و نوروترنسمیترها و غدد برونریز و درونریز از حالت عادی خارج شده بودند، که با روش DST و داروی OTبه درمان رسیدم، البته با کاربردی کردن آموزشهای جهانبینی. در حال حاضر انواع و اقسام بیماریهای لاعلاج هم با این روش به درمان میرسند، مانند اماس، سرطان سینه، سرطان خون، صرع و ... درواقع جناب مهندس به مسئله درمان بیماریها هم فائق آمدهاند.
سخنان استاد در مورد تولد بیست سال رهایی خانم مینا:
بابت این روز بسیار خوشحال هستم. این اولین تولد بیست سالگی میباشد که در قسمت خانمهای مسافر برگزار میکنیم. البته عزیزانی هستند در راههای دور و نزدیک که بیش از بیست سال است به رهایی و درمان رسیدهاند، در جمع ما حضور ندارند ولی به کنگره وصل هستند، مانند خانم راد که دیدهبان و ایجنت خانمهای مسافر بودند، اما الان خارج از کشور میباشند.
خانم مینا باعث افتخار هستند، ایشان هنوز در کنار ما حضور دارند. در حال حاضر دو سال و نیم است که اسیستانت هستند، و در شعبه کاسپین قزوین لژیون دارند. بسیار باعث مسرت است که هنوز در کنار ما و الگویی بسیار قوی برای ما هستند. ما از ادب و احترام مثالزدنی ایشان آموزش میگیریم. امیدوارم باشند و ما همچنان از ایشان یاد بگیریم.
پیام تولد:
شما اکنون چون پرندهای هستید که آماده پرواز است. زیرا پرواز را آموختهاید، حضورتان در مسیر خدمت باعث شادمانی ماست.
اعلام سفر:
مسافر مینا، نام راهنما: خانم راد- آنتی ایکس مصرفی: اپیوم - روش درمان: DST- داروی درمان: اپیوم- مدت سفر: ده ماه و هفده روز- مدت رهایی: بیست سال و چهار ماه- رشته ورزشی: شنا و ایروبیک.
صحبتهای مسافر مینا :
سلام دوستان مینا هستم یک مسافر .
خداوند را در این روز بزرگ شکر میکنم و به خاطر اجازه خروج از تاریکیها و حرکت به سمت نور سجده شکر به جای میآورم. از آقای مهندس خیلی متشکرم. همانطور که میدانید هسته و جوهره اصلی هستی عشق است، و هسته اصلی کنگره هم عشق و محبت است، محبتی که آقای مهندس به ما داشتند. ایشان میتوانستند درمان شوند و بروند و ما را نبینند، ولی به فکر تکتک افراد مصرفکننده، خصوصا خانمهای در رنج بودند و هستند و همواره در این رابطه زحمات زیادی متحمل میشوند. واقعا از صمیم قلب ازایشان تشکر میکنم. از خانم راد راهنمای بنده که همیشه الگویم بودند و بسیار در سفر اول به من کمک کردند، همینطور خانم مونا که همچنان مستمر و پرتلاش و با عشق حرکت میکنند و سیستم را به سمت جلو هدایت میکنند، سپاسگزارم. از خانواده عزیزم تشکر میکنم که در تمام مسیر سفر تکیهگاه من بودند و شرایط را برای من مهیا میکردند. آن زمان دختر من چهار ساله و پسرم حدودا دوازده ساله بود، همسفران خوبم همیشه در کنار من بودند. با ورود من به کنگره، آنها نیز شروع به آموزش جهانبینی کردند، پسرم در شعبه آکادمی همسفر بنده بودند و سال گذشته با راهنمایی آقای مهراد رهایی گرفتند. علاقه ایشان به راهنمایشان و کنگره برای من بسیار باارزش است. دخترم تا مقطع راهنمایی همراه من میآمد، بعد از آن به دلیل مشغله تحصیلی نتوانست حضور پیدا کند، امروز آرزو میکنم بتواند شرایطی را مهیا کند تا از علم ناب کنگره بهرهمند شود. از خانم پروانه که در این مسیر همراهم بود تشکر میکنم و از سیستم کنگره و ایجنت ها و مرزبانان متشکرم.
درست است که ۲۰ سال رهایی من با سرعت گذشت و شاید سخت به نظر بیاید، ولی رهایی من کهنه نیست؛ با هر رهایی در گروه خانمهای مسافر من مجددا زنده میشوم و این را برای همیشه مدیون کنگره هستم و عشق و عظمت کنگره و رهایی را بیشتر درک مینمایم. در حال حاضر این رهایی برایم بیشتر عزیز است، چون میدانم با علم کنگره چه چیزهایی به دست آوردم و زندگیام رونق گرفت.
کنگره در ابتدای شکلگیری چند بار منحل شد و ما نمیدانستیم در آن شرایط چه کاری انجام دهیم. در آن دوره مدتی در شعبه دیگری در محدوده انقلاب کلاسها برگزار میشد و رفتوآمد بسیار مشکل بود. آقای مهندس همیشه به آرامش و امنیت خانمهای مسافر خیلی اهمیت میدادند و شعب خانمها را با زحمات بسیار زیادی دایر کردند، جایگاهی امن و با کیفیت که شما با احترام به کلینیک بروید، دارو بگیرید و درمان شوید، راهنما با محبت و احترام با شما رفتار میکند. ما در آن زمان داروی OT نداشتیم، این رهایی بسیار برایم باارزش است.
صحبتهای راهنما همسفر:
سلام دوستان مهراد هستم همسفر.
خداوند را به خاطر تجربه این جایگاه، شاکرم. به ساحل رساندن انسانهای در حال غرق شدن، در کل کائنات پاداش پایانناپذیری دارد، و شما با نور عقل، عشق و ایمان این کار را انجام دادید. این تولد را خدمت خانم مینا و راهنمایشان تبریک میگویم. فرزاد زمانی که با کنگره آشنا شد، مسافرش رها شده بود و برای خودشان به کنگره آمدند. برای خود من نیز همین اتفاق افتاد. این خیلی مهم است، چون معمولا همسفر زمانی بعد از شروع متوجه میشود که برای خودش آمده است. تا زمانی که رهایی همسفر مجزا و مستقل از مسافر نباشد، گویی رهایی از سمت او اتفاق نیفتاده است. همانطور که آقای اشکذری میگویند: اعتیاد محصول و میوه یک خانواده است و برای رهایی باید کل خانواده درمان شوند. به خاطر این بستر، شکر.
از تجربه خود بگویم: پدر بنده سال ۸۸ به خاطر مصرف سیگار عمرشان را از دست دادند. در خانواده ما سیگار اصلا کار ضد ارزشی نبود، پدر، مادر و چهار پسر، که در حال حاضر همه درمان شدیم. در سال ۹۳ مادرم جراحی تومور مغزی انجام دادند و حال مساعدی نداشتند. میتوانم بگویم دکترها ایشان را جواب کرده بودند. خدمت آقای مهندس رسیدیم و با اجازه ایشان و تحت نظر یکی از پزشکان کنگره داروها با پلههای ۲۱ روزه کاهش پیدا کرد و قطع شد، داروی OT جایگزین شد، و بعد رها شدند. الان از آن روز حدود ده سال میگذرد و ایشان در سلامت کامل به سر میبرند. من و خانوادهام از کنگره بسیار استفاده کردیم و همگی مدیون کنگره هستیم. امیدوارم لیاقت خدمتگزاری در کنگره را داشته باشم.
صحبتهای فرزاد همسفر:
سلام دوستان فرزاد هستم همسفر
من هم این رویداد را به خانواده بزرگ کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم، به خواهرم فرزانه و خانم راد تبریک ویژه میگویم. قصد داشتم کمی از سختیهای سفر بگویم، قطعا گروه خانمهای مسافر این سختیها را درک کردهاند. گاهی فکر میکنم اگر بیست سال پیش این اتفاق نمیافتاد وضعیت خانواده من بعد از این مدت به چه شکل بود؟ تکتک این اتفاقها قطعا شکل و صورت دیگری داشت. همانطور که راهنمای بنده گفتند اعتیاد محصول خانواده است و درمانی که برای ما اتفاق افتاد به خاطر بهایی بود که مسافرم به عنوان یک خانم با دو فرزند پرداخت کرد. ایشان بسیار پرقدرت حرکت کردند و من نیز اگر توانستم استادم را پیدا کنم و آموزش بگیرم به خاطر بهایی بود که ایشان پرداختند.
خواسته:
خواسته اول: را در دل بیان کردند .
خواسته دوم: خداوند به همه ما آنقدر قدرت و توانمندی و صلابت بدهد که بتوانیم شعب خانمهای مسافر را طبق اهدافی که آقای مهندس دارند بزرگ و وسیع کنیم و در آن جهت حرکت نماییم.
تایپ: همسفر نغمه و مسافر شیما، لژیون ۲۲- نمایندگی رز
ویرایش: راهنما مسافر سمیرا- نمایندگی رز
بازبینی و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
291