English Version
This Site Is Available In English

دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران بخورند

دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران بخورند

چهارمین جلسه از دور اول لژیون سردار نمایندگی امیر با استادی مسافر محمد،نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه« وادی هفتم و تاثیر آن بر من»در تاریخ ۱۴۰۳/۶/۲۰ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
شاکر و سپاس گذار خداوند هستم و از جناب مهندس و راهنمای خوب خودم تشکر می‌کنم.
آخرین جایگاهی که در کنگره سال ۹۹ داشتم نگهبان لژیون سردار بود که بعد از تحویل دادن ام دیگر نیامدم به کنگره اما حالا دوباره بعد از رهایی اولین جایگاهی را که تجربه می‌کنم در کنگره استادی لژیون سردار است. در رابطه با دستور جلسه می‌گوید که رمز و راز کشف حقیقت در ۲ چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. اگر بخواهیم وارد وادی هفتم بشویم باید کلمه ی حقیقت را متوجه شویم.آیا حقیقت با واقعیت یکی است؟ در کتاب هم توضیح داده است که معنی حقیقت یعنی چیزی که بر حق دلالت می‌کند. حقیقت به نظر من چیزی است که قبلا بوده، الان هم هست، بعدا هم خواهد بود؛ اما واقعیت شاید قبلا نبوده،الان هست اما بعدا شاید نخواهد بود.

درمان دی اس تی هم بوده اما توسط جناب مهندس کشف شد. تا قبل از کنگره راه های زیادی بود مثل کمپ، قرص های گیاهی، ترک های یابویی و … که ما تجربه کردیم. به فکر درمان بودیم اما راه ما درست نبود. در این وادی هم راجب افراد جامعه صحبت می‌کنند که به ۲ دسته تقسیم می‌کند. اولی گروه کم خردان هستند. خود من قبلا اینجوری بودم.قبل از اینکه فکر کنم اول صحبت می‌کردم و وقتی به کار اشتباه خود میرسیدم معذرت خواهی میکردم. در بعضی اوقات شاید با یک حرف یا یک کار یک خانواده را به هم بریزم که قابل جبران و معذرت خواهی نباشد.این دسته افراد کم خرد هستند.افراد خردمند کسانی هستند که ابتدا تفکر می‌کنند بعد صحبت می‌کنند.در وادی اول تا پنجم به ما میگویند که تفکر کنید.آیا من تفکر کرده ام تا تا قبل از کنگره کجا بودم و در چه جایگاهی بودم؟قبل از کنگره من آرزو داشتم که یک روز از خواب بیدار شوم و نیازی به مواد نداشته باشم و حالم خوب باشد. آیا اصلا به این فکر کرده ام که کجا هستم من؟ کجا آمدم؟ آیا ایمان دارم به این روش؟حالا ربط این وادی به لژیون سردار چی هست؟

تا قبل از سال ۹۶ اسم این لژیون مالی بود و فقط صرفا کمک مالی می‌کردند. در کتاب شریف قرآن هم آمده است که میفرمایند: کسانی هستند که قرض الحسنه به خود خداوند کمک می‌کنند. خداوند به تنهایی خودش کمک تک تک افراد نمی کنند و خود انسان ها را موظف‌ کردند که به یکدیگر کمک کنند، مثل خیلی از پیامبران ‌و افرادی که نیکو هستند. در قرآن هم میفرمایند که نیکوکارترین افراد کسانی هستند که به خداوند پول قرض می‌دهند. آن کسی که به خدا و در راه خدا کمک می‌کند خداوند چند برابر به او بر می‌گرداند. خداوند بانکدار و معامله گر نیست. خداوند خود ما انسان ها را موظف به کمک به یکدیگر کردند. حالا خداوند مسیر کنگره را جلوی من گذاشت تا من را با خودم روبرو کند.

من به کنگره می آیم و با کتاب خواندن و سی دی نوشتن و ۱۰ماه سفر فکر می‌کنم که حالم خوب شده است اما من پیچیده تر از این ها هستم. شاید جسم و روانم به تعادل رسیده باشد اما صور پنهان من خیلی پیچیده تر است. مثل یک کوه یخی می ماند که ۱٪ آن بیرون از آب است،مابقی آن زیر آب است و من نمیبینم و آن صور پنهان است.در این لژیون مهم مقدار پول نیست،مهم مقدار بخشش تو است. اگر بیشترین مبلغ جیب خودت را کمک کردی به آن بخشش واقعی میرسید. به سادگی از کنار این موضوع بخشش به سادگی رد نشوید. دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.ممنون از اینکه به صحبت های من توجه کردید.

عکس:مسافر صادق

تایپ و تنظیم:همسفر یاسین 

 

نمایندگی امیر اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .