دوازدهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر با استادی مسافر علی،نگهبانی مسافر علی و دبیری همسفر یاسین با دستور جلسه« وادی هفتم و تاثیر آن بر من»در تاریخ ۱۴۰۳/۶/۲۰ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، در ابتدا خداوند را شکر میکنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند که من علی بیایم و به حال خوب برسم، از راهنمای خوبم آقا رضا تشکر میکنم.
در رابطه با موضوع دستور جلسه رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن را و دیگری آنچه برداشت مینماییم، خوب قبل از اینکه من بیایم به کنگره در زمان مصرف کشف کردم که به کلینیک بروم برای درمان وقتی مراجعه کردم آن دکتر و شخصی که آنجا بود به من گفت مصرف شما چیست؟ که جواب دادم تریاک مصرف میکنم که او پاسخ داد متادون دوست داری یا قرص B2 که گفتم متادون روز اول ۱۰ سی سی به من داد و گفت مصرف کن اگر حالت بد بود فردا آن را بیشتر میکنم، خوب من آن راه را پیدا کردم و نیت این بود که درمان بشوم ولی آیا درمانی وجود داشت؟
که حقیقت این بود که متادون من را به سمت شیشه برد و مصرف من شد، هروئین و شیشه که راه نمایان شد آیا این راه درست بود، واقعیت این بود که من برای درمان رفته بودم ولی حقیقت چیز دیگری بود حقیقت این بود که من داشتم به مسلخ میرفتم و راه مسلخ برای من نمایان شد چون آموزش ندیده بودم و نمیدانستم این راه درست است یا غلط فقط گفتم که واقعیت این است که من برای درمان رفته بودم ولی واقعیت درمانی وجود نداشت. تا اینکه وارد کنگره شدم و راه کنگره برای من نمایان شد و بعد فهمیدم که درمان چیز دیگریست، و در کنگره با روش DST افراد درمان میشوند، و به صورت تدریجی من درمان میشوم و درمان اصلی در اینجا بود.
خدا را شکر که آمدم و به درمان رسیدم ابتدا وقتی که درمان را شروع کردم گفتم که اینجا هم مثل NGO های دیگر است که قبلاً رفته بودم و شروع کردم به سفر کردن بعد سه ماه حالم خیلی بهتر شد, با اینکه تخریب من خیلی بیشتر بود بعد از چهار ماه از سفر کردن در کنگره در محل کار افراد میگفتند که رفتار من تغییر کرده است، و حتی طرز صحبت کردن من بعد چهار ماه تغییر کرده بود در حالی که داشتم وعدهای چهار تا پنج و نیم سی سی دارو میخوردم، ولی روز به روز حالم بهترو قشنگتر میشد بعد فهمیدم که درمان در کنگره ۶۰ اتفاق میافتد و ۱۱ ماه سفر کردم و به درمان رسیدم و خیلی مشکلات و اتفاقات در سفر دوم برایم افتاد که اگر در NGO های دیگر بودم قطعا به مصرف برمیگشتم
چون در آنجا اصلا آموزشی وجود نداشت، ولی در کنگره آموزش دیده بودم که مصرف مواد مشکلی را حل نمیکند، به همه چیز فکر میکردم به غیر از مصرف مواد چون اصلاً نیازی به مصرف مواد نداشتم و نیازی نداشتم که سیگار بکشم و هرچی فکر میکردم که بروم و سیگار بکشم می دیدم که اصلاً نیازی ندارم به سیگار و بدن خودش تولید میکند و آرام میشدم. اینجا فهمیدم که حقیقت در کنگره ۶۰ اتفاق میافتد و درمان در کنگره ۶۰ میباشد. ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ:مسافر حمید
عکس: مسافر صادق
ویراستاری و تنظیم: همسفر یاسین
نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
153