صلح و آرامش؛ یکی از نشانه‌های صراط مستقیم

یازدهمین جلسه از دور هشتاد و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر سیروس، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر پارسا با دستور جلسه "وادی هفتم و تاثیر آن روی من" و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر هادی، شنبه 17 شهریور 1403 ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سیروس هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که در خدمت شما هستم، انشاالله خداوند اجازه خدمت را از تک تک ما نگیرد چه در کنگره و چه در بیرون کنگره، چون مهمترین اتفاق در زندگی هر انسانی خدمت کردن به مخلوقین خدا است و امیدوارم همچنان در این مسیر قدم برداریم. امروز دستور جلسه دو بخش می‌باشد، قسمت اول در مورد دستور جلسه هفتگی و در قسمت دوم تولد اولین سال رهایی مسافر هادی می‌باشد. در مورد دستور جلسه باید بگویم که صراط مستقیم یکی است و آن چیزی که مهم است اجرا کردن آن می‌باشد و این که ما بدانیم وادی هفتم چه می‌گوید، تیتر وادی هفتم این است که رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم، اگر در صراط مستقیم باشیم و حالمان خوب نباشد یعنی راه را پیدا کردیم ولی چیزی از آن برداشت نکردیم. کنگره است و صراط مستقیم هم است ولی برداشت من چه می‌باشد؟

وادی‌ها زندگی ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد و باید بدانیم چه چیزی از زندگی برداشت کردیم و در ادامه باید به یک نتیجه‌ای برسیم و در وادی می‌گوید، یکی از نشانه‌های صراط مستقیم این است که در صلح و آرامش باشیم که به هدف برسیم و اگر به هدف نرسیم قطعا یک جایی از کار ما ایراد دارد آمدن در کنگره و راه کنگره را پیدا کردن کافی نیست، باید برداشت‌های ما از کنگره مشخص بشود هر روز که بیایم باید یک چیزی برداشت کنیم در غیر این صورت در صراط مستقیم نیستیم این یک قاعده و قانون است که، هروقت دیدیم حال دلمان خوب نیست باید بدانیم که برداشتی نکردیم. در وادی می‌گوید که چه انسان‌هایی راه را پیدا کردند ولی از بین رفتند، خیلی‌ها آمدن در کنگره ولی به درمان نرسیدند چون برداشتی نکردند.

در مورد قسمت دوم دستور جلسه، تولد اولین سال رهایی هادی عزیز است. همه انسان‌ها به فراخور حال خودش سختی‌هایی داشته، هادی هم سال‌ها در کنگره بود در این شعبه و آن شعبه سفر می‌کرد، ولی خوب نشد و باید این مسئله را بدانیم، تنها کسی که به خودش  کمک می‌کند، خود رهجو است و راهنماها مثل انگشت اشاره هستند، موقعی که خود آدم بخواهد در مسیر درست باشد، پیش هر راهنمایی به درمان می‌رسد، هادی عزیز هم با این‌که سال‌ها در کنگره بود، ولی در آخر، سال پیش رهایی خود را گرفت و به حال خوب رسید. یکی از بچه‌های بسیار خوب و با اَدب است، تمام این تولدها یک نشانه برای کسانی می‌باشد که تازه آمدند و آن‌هایی که فکر می‌کنند درمان نمی‌شوند است و دراصل خوب شدنی در کار است و شرطش این است که بخواهیم درمان شویم. این جشن، جشن هادی و خانوادش نیست جشنی است که تازه‌واردین و آن‌هایی که فکر می‌کنند درمانی وجود ندارد، نمونه خوبی برای آن‌ها است، زیرا کسی که در کنگره درمان می‌شود، پرونده مواد مخدر برای همیشه برای آن بسته می‌شود برای همین من هیچ‌وقت نمی‌گویم رهاییت مستدام باشد، چون اگر کسی رها شده باشد، رهایی آن  برای همیشه حتما مستدام است. هادی یکی از خدمت‌گزارهای کنگره است و همیشه در قسمت گلریزان به خوبی مشارکت می‌کند، به هادی و خانوادش تبریک می‌گویم و انشاالله در ادامه به همین شکل خدمت‌گذار بماند، چه در کنگره و چه در بیرون کنگره، زیرا کسی که در کنگره است با رفتاش باید نشان دهد که خدمت‌گزار است و در کنگره و بیرون کنگره به انسان‌های دردمند و نیازمند کمک کند، چون ما این آموزش‌ها را در کنگره می‌بینیم که در بیرون کنگره هم به اجرا در آوریم. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگذارم.

سخنان مسافر هادی:

سلام دوستان هادی هستم یک مسافر، آرزو می‌کنم همه آن‌هایی که در کنگره هستند، بتوانند این جایگاه را تجربه کنند. اول از همه از راهنمای خوبم تشکر می‌کنم، چون به نظرم اگر کسی به غیر از آقا سیروس بود، نمی‌توانستم سفرم‌ را به خوبی انجام دهم. من سال ۹۰ وارد کنگره شدم،‌ رها شدم ولی رهاییه سالمی نداشتم، نزدیک ۱۰ سال در کنگره می‌آمدم و می‌رفتم، ولی برگشت می‌خوردم. نزدیک ۲ سال پیش که دوباره وارد کنگره شدم، به واسطه آموزش‌های کنگره و راهنمای خوبم آقا سیروس توانستم به رهایی برسم و امروز تولد یک سال رهاییم را به لطف خداوند تجربه می‌کنم. از جناب مهندس تشکر می‌کنم، از راهنمای خوبم آقا سیروس ممنون هستم که حال خوب امروزم را مدیون این عزیزان هستم. از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما ممنون هستم.

سخنان همسفر:

سلام دوستان، از آقای مهندس تشکر می‌کنم که همچین بستری را فراهم کردند که امثال هادی‌ها بیایند و‌ به حال خوب برسند، از راهنمای خوب هادی، آقا سیروس کمال تشکر را دارم و آرزوی من این است که هادی به جایگاه راهنمایی برسد.

سخنان همسفر:

سلام دوستان، از راهنمای پدرم آقا سیروس تشکر می‌کنم که پدرم را دوباره به ما برگرداند، چون قهرمان زندگی هر بچه‌ای پدرش است و تولد دوباره پدرم را به خودش تبریک می‌گویم.

تایپ، بارگذاری و تنظیم: مسافر محمدحسین لژیون ششم